برخی از اختلاف هایی که در این روایت هست ما را به این جریان رهنمود می کند که این متن می توان حدیثی باشد که بدان استناد کرد ( حداقل به مفهوم آن نه به متن آن ) برخی از احادیث ذکر شده در بالا بخشی از حدیث ذکر شده است و برخی دیگر همین حالت را دارد که با کنار هم قرار دادن می توان این پازل حدیثی را درست کرد .
*شرح این روایت *
هدف از خلقت
همانطور که از مجموع روایات و آیات می توان به دست آورد این مطلب است که هدف از خلقت جنیان و انسان عبادت خدای متعال است«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون»[۱۰] و این هدف به عنوان علت غایی خلقت این دو موجود است .
در میان تمام این موجودات آفریده شده انسان دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی است که می توان به راحتی این را گفت که هدف از خلقت این عالم عبادت انسان بوده است ونه فقط خلقت این دو این هدف را داشته باشد .
هدف از خلقت این عالم این است که انسان به مقام عبودیت تام الهی برسد و اگر این عالم پر است از مخلوقات این است که آنها برای او آیاتی باشند که او با دیدن این آیات به مقام اثبات خدای متعال برسد و او را عبادت کند .
انسان به تنهایی راه به عبادت خدای متعال ندارد و نمی تواند با عقل خویش به درجه عبادت برسد مگر آنکه این عقل در سایه تعالیم انبیاء و راهنمایی های ایشان شکوفا گردد .
از این روست که خدای متعال فلسفه ارسال رسل را تعلیم و تزکیه انسان ها بیان داشته و در جهت علت غایی هدف آفرینش او یعنی عبادت «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه»[۱۱]. و این عبادت وقتی شکوفا می شود که تمام ابعاد وجودی انسان در سایه سار عبادت الهی و در پرتوی آن روشن شده باشد .
اما این عبادت نوع کامل خویش را از آخرین نبی به ارث برده است آنگاه که خدای متعال او رانوید به اکمال دین و اتمام نبوت داده است « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا» [۱۲] و «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین» [۱۳].
یعنی خدای متعال در این دین کامل ترین نوع عبادت خوشی را بیان داشته است و چیزی دیگر برای عبادت انسان باقی نمانده است که نیازی به گفتند و از آن سوی نیازی به ارسال پیامبرانی دیگر باشد و انسان می ماند وعمل او به این فرامین .
با این بیان روشن می شود که با آمدن نبی اکرم (ص) هدف از خلقت انسان که آمدن امر عبادت و روش آن بود بیان شد و تحقق پیدا کرد و رابط بین آسمان و زمین اگر نبود این امر تحقق نمی یافت و خدای متعال به خاطر بعد رسالت اوست که عالم را خلق کرده است .
یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک . که اگر تو نبودی هدف از خلقت هیچ بود و تو بودی که انسان ها را به مقام عبودیت رساندی و رشدشان دادی .
و اما امام علی (علیه السلام)
این دین مبین برای خود مفسری می خواهد و آن یکی از شئونات امام است و در این میان باید مفسری برای این دین جهانی باشد که این دین را بیان نماید و انسان ها را در تمامی دوران های زندگی و تاریخ راهنمایی کند و این تحقق پیدا نمی کند مگر به وجود امامی در کنار این دین به عنوان مفسر و ِ «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا»[۱۴] این زمین هیچگاه از حجت خالی نخواهد بود که این همان مفسر دین است که به غیر ازتفسیر دین ، انسانی را به آن مقصد می رساند و عبادت را در این شخص محقق می کند و شاید بتوان این را گفت که در این حدیث امیر المومنین(علیه السلام) به تنهایی موضوعیت ندارد بلکه تمامی امامان معصوم این ویژگی را دارند که اگر لولا الحجه … باید پس حجتی باشد حتی در دوران غیبت ما که ایشان ظهور ندارند ولیکن حضور دارند و عالم وجود از حضور حجت خالی نیست .
اما مقام حضرت زهرا (علیه السلام)
در مورد وجود مبارکی همچون خانم فاطمه زهرا (س)حرف بسیار است . اما در مورد وجود ایشان حرف هایی در این روایت آمده است که بسیار مهم است و نمی خواهد بیان دارد که مقام حضرت زهرا از آقا رسول الله بالاتر است بلکه در این مورد می توان این را گفت که با نبودن زهرا (س) شریعتی باقی نمی ماند و کاری که ایشان در دفاع از وجود نازنین امام علی ( علیه السلام)کرده اند کاری است بس بزرگ که با نبودن ایشان دینی و عبادتی باقی نمی ماند .
[۱] . المستدرک على الصحیحین ج۲/ص۶۷۲ شماره ۴۲۲۸
[۲] . المستدرک على الصحیحین ج۲/ص۶۷۱ شماره ۴۲۲۷
[۳] . بحار الأنوار – العلامه المجلسی – ج ۴۰ – ص ۱۸ – ۲۱
[۴] . معانی الاخبار ص ۳۵۰ روایت شماره ۱
[۵] . علل الشرایع ج ۱ ص ۵ شماره ۱
[۶] . تفسیر منسوب به امام حسن عسکری ص ۱۶۹
[۷] . شرح الأخبار ج ۳ص ۶ ش ۹۲۳ /قصص الأنبیاء ص ۵۷ شماره ۱۰ /فرائد السمطین ص ۵ مخطوط و ج ۱ ص ۳۶ مطبوع رجوع شود به شرح احقاق الحق ج ۹ ص ۲۵۴ و نیز نفحات الازهار ج ۴ ص۲۱۳
[۸] . مستدرک سفینه البحار – الشیخ علی النمازی الشاهرودی – ج ۳ – ص ۱۶۹ /پاورقی شفاء الصدور فی شرح زیاره العاشور للحاج میرزا أبی الفضل الطهرانی ج ۲ ص ۸۳
[۹] . الأسرار الفاطمیه – الشیخ محمد فاضل المسعودی – ص ۲۳۱
[۱۰]. سوره مبارکه ذاریات آیه ۵۶
[۱۱] . سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴
[۱۲] . مائده آیه ۳
[۱۳] . احزاب آیه ۴۰
[۱۴] . بحارالانوار، ج۵۷، ص ۲۱۳، ح ۲۳