۱۳ راه افزایش خودباوری کودکان

کودکی که به او مسئولیت داده می شود، یاد می گیرد که باید باری از مسائل و مشکلات خانواده رادر آینده ای نه چندان دور، بر دوش بگیرد.

پیش سخن

اعتماد به نفس به معنای آن است که شخص استعدادهای خود را بشناسد و سعی کند از آنها بهره برده و راه موفقیت را طی کند. اما این خودباوری از چه زمانی آغاز می شود؟ بله جواب این سئوال مشخص است؛ از کودکی. برای اینکه بتوانید فرزندی با اعتماد به نفس بالایی را داشته باشید لازم است از کودکی اقدام به رشد آن کنید. ما توصیه هایی را در این مورد برای شما بیان خواهیم کرد.

۱)استعدادهای کودک تان را به درستی بشناسید.

برخی از والدین وقتی می خواهند برای کودکشان در مورد استعدادهایش سخن بگویند ممکن است دست به بیان ویژگی و استعدادهای کنند که واقعیت ندارد. این موارد باعث می شود هنگامی که کودک پی به واقعیت ببرد و یا در مواجه با دیگران به نقد کشیده شود، یک حس بی اعتمادی به بقیه استعدادها و توانایی ها در او بوجود می آید که تغییر این بی اعتمادی زمان بسیاری را می طلبد.

پس بهتر آن است که قبل از آنکه کودک شما نسبت به شما، حرفهای شما و استعدادهای خودش بی اعتماد شود، او و استعدادهایش را به درستی شناسایی کنید و منطبق با آن استعدادها، هدف های را برای او ترسیم کنید. رسیدن به موفقیت، فقط شناخت استعدادها نیست، بهتر است پس از شناختن و شناساندن استعدادهای او، اهدافی را نیز برای او ترسیم کنید.

۲)در تعیین و یافتن هدف به او کمک کنید.

هدف به دو بخش تقسیم می شود، هدف های کوتاه مدت و هدف بلند مدت. برای آنکه انسانی بتواند در زندگی خود موفق شود باید هر دو دسته هدف را مدنظر داشته باشد و مسیر رسیدن به آنها را برای خود به تصویر کشیده باشد. فرزندان شما پس از آنکه استعدادهای خود را شناختند، نیاز به آن دارند که بر اساس آن استعدادهای شناخته شده، هدفی را برگزینند. شما برای اینکه اعتماد به نفس آنها، افزایش یابد لازم است اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی را برای ایشان ترسیم کنید. اگر احساس می کنید خود توانایی انجام این کار را ندارید، می توانید با یک مشاور موفق در امور تحصیلی ملاقاتی داشته باشید تا شما و فرزندتان را در تعیین این اهداف کمک و یاری رساند.

والدینی که به این امور توجه دارند، در نزد فرزندان خود، والدینی شایسته به شمار می آیند، حتی اگر خود این والدین نتوانسته باشند، موفقیت را درک کرده باشند.

فرزندان ما بیش از آنکه نیازمند مدارک علمی و موفقیت های تحصیلی ما باشند، نیاز به حمایت های روانی اینگونه دارند و همین امور باعث می شود آنها بتوانند اعتماد به نفس مطلوبی را کسب نمایند.

پس این را بدانید که برای اینکه والدین خوبی برای فرزندان خود باشید، نیاز به زحمات زیادی ندارید. کافی است همراه آنها باشید و در زمان هایی که راه را به خطا می روند به آنها تذکر بدهید و آینده آن کار نادرست را برایشان بیان کنید و راه درست و صحیح را برایشان تبیین نمایید.

۳)به  کرامت انسانی او توجه داشته باشید.

همیشه یک نکته را فراموش نکنید و آن این است که فرزند شما یک انسان است و نباید به مانند یک ربات با او رفتار کنید. فرزندتان به مانند شما برای دنیایی گسترده تر از این دنیا آفریده شده  است. از همین روی لازم است بر اساس کرامتی که خدای متعال به انسان ها داده است، او را بشناسید و با او رفتار کنید. اهدافی که برای او تعیین می کنید باید بر اساس همین کرامت تعیین شده باشد. والدینی که در تعیین هدف، همین دنیا را برای فرزند خود هدف قرار می دهند، نمی توانند کرامت لازم رو به او ببخشند.

کرامت انسانی حکم می کند که نیازهای او باید به اندازه تامین شود، استعدادهای راستین او به درستی شناخته شود و اعتماد به نفسی متکی به خدای متعال در او شکل بگیرد. او باید بیاموزد که استعدادهایش را در تکامل روحی خود به کار بگیرد و این در صورتی میسر است که والدین او انسانیت را در او رشد داده باشند نه روحیه مادیگری را.

۴)در جای درست از او تمجید کنید.

یکی از موارد اختلال شخصیت، شخصیت خودشیفته است. اختلال شخصیت نارسیسی (NPD) یک اختلال شخصیت است که با  رفتارهایی طولانی مدت با یک الگویی غیر طبیعی از احساسات خود بزرگ بینی، خودخواهی، نیاز بیش از حد به تحسین دیگران، و نیز عدم همدلی که از بزرگسالی خود را نشان می دهد، مشخص می شود. یکی از مواردی که می تواند زمینه ساز پیدایی این اختلال در انسان باشد، تعریف ها و تمجیدهای نامناسب و زیاد از فرزندان است.

افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته می شوند همیشه نیاز به آن دارند که توسط دیگران مورد تمجید  قرار بگیرند و اگر اینگونه نشود سخت به هم می ریزند.

بسیاری از والدین ناخواسته در فرزند خود زمینه چنین اختلالی را می آفرینند.

ما برآن نیستیم که نباید از فرزند خود تعریف کنید، بلکه قائل هستیم این تعریف باید به اندازه و صحیح صورت بگیرد. به گونه ای نباشد که او احساس کند که رسیدن به هدف های صحیح را فراموش کرده و صرفا به خاطر اینکه مورد تمجید و تشویق دیگران قرار بگیرد، دست به کارهای خوب بزند.

والدین برای اینکه بتوانند اعتماد به نفس خوبی را در فرزند خود شکل دهند، باید مهارت ارتباط کلامی درست با فرزند خویش را بیاموزند.

۵)مثبت سخن گفتن را به او بیاموزید.

ارتباط کلامی یکی از راه های ارتباطی است که میان انسان ها یک امر متداولی است. برای داشتن یک ارتباط درست کلامی باید مهارت های لازمی را به کار گرفت. یکی از مهارت های مهم در ارتباط کلامی، استفاده از کلمات مثبت در ارتباط است. والدین برای اینکه بتوانند اعتماد به نفس خوبی را در فرزند خود شکل دهند، باید مهارت ارتباط کلامی درست با فرزند خویش را بیاموزند. ارتباط کلامی ای که در آن از کلمات و جملات به خوبی استفاده شود. خوبی ها در جملات مثبت و انگیزه ساز بیان شود و بدی ها و اشتباه کودک با جملات مثبت اصلاح کننده.

جملات مثبت، جملاتی است که انگیزه پرورش رفتار درست و اصلاح رفتار نادرست را در شخص پدید می آورد. اگر کودک شما در مسئله ای از مسائل ریاضی ضعیف است نباید به او بگویید «تو در ریاضیات استعداد نداری» بلکه باید گفت «تو این مسئله ریاضی را فقط بلد نیستی که اگر تمرین کنی به زودی یاد می گیری». در جمله اول کودک شما به طور کامل خود را در ریاضی بی استعداد قلمداد می کند و فرداهای آن دیگر شما نمرات خوبی در ریاضیات از او مشاهده نخواهید کرد. ولی جمله دوم این مفهوم را در ذهن او یادآوری می کند که او فقط در همین مساله ریاضی دارای ضعف است نه در درس ریاضی، پس اگر تلاش کند این مساله را نیز به راحتی یاد می گیرد و حل می کند.

۶)مثبت اندیشیدن را به او یاد دهید.

زندگی در دنیا آمیخته با خوشی ها و ناخوشی هاست. اگر دائماً به فکر خوشی های دنیا باشیم و توجهی به ناخوشی های دنیا نداشته باشیم به زودی خود ناخوشی ها انسان را گرفتار می کند. اگر دائماً در اندیشه مان این گونه باشد که تمام زندگی ناخوشی است این هم راه به جایی جز کفران نعمت های خدا ندارد.

انسانی می تواند طعم موفقیت و خوشبختی و در نهایت سعادت را بچشد که بداند دنیا دارای خوشی ها و ناخوشی هایی است. نه به خوشی های آن فخر کند و نه از ناخوشی های آن قدم در کفر ورزی بردارد. باید بیاموزد که در هر دو حالت خدایی است و باید از خوشی ها برای روزهای ناخوشی توشه برداشت.

افرادی که یاد می گیرند خوشی را در کنار ناخوشی های دنیا ببینند، استعدادهای خود را به خوبی می شناسند. سعی می کنند مثبت اندیش باشند. دارایی ها و نداری های زندگی برایشان معانی خاصی دارد. اگر می خواهید فرزندی داشته باشید که خودباوری خوبی داشته باشد، باید مثبت اندیشی را بیاموزد. مثبت اندیشی منطبق بر واقعیت عالم. مثبت اندیشی ای که گزارش از حقیقت عالم دارد. مثبت اندیشی که استعدادهای خود را در راه درست به کار می گیرد.

۷)به او اجازه تجربه کردن بدهید.

برخی از والدین فراموش می کنند که کودک آنها، یک دانشمند کوچک است. دانشمند کسی است که با تجربه کردن می آموزد نه صرفاً از راه تقلید کار دیگران.
کودک شما با تجربه هاست که می آموزد و راه درست را از نادرست تشخیص می دهد. ما قائل هستیم که کودک بیشتر از آنکه از راه مشاهده بیاموزد، بیشتر از راه تجربه می آموزد. تجربه ای مستقیم و گاه غیر مستقیم.

برای اینکه فرزند شما به یک خودباوری مطلوبی برسد، لازم است به او اجازه دهید که خود راه های مختلف را تجربه کند. در مسیر همراه او باشید، او را راهنمایی کنید ولی از تجربه های غیرآسیب زا او را منع نکنید. اگر خواست تجربه ای کند که شما می دانید آسیب هایی را به همراه دارد، برای او از تجربه دیگران بگویید و سعی کنید او را به ترک آن متقاعد کنید. ولی اگر کاری را خود و یا دیگری تجربه نکرده است خود نیز در کنار او آن کار را تجربه کنید.

از شکست های او دلخور و سرافکنده نشوید و نگذارید او نیز از شکست هایش سرخورده شود. دست او را بگیرید و به او خودباوری اش را گوشزد کنید که شکست می تواند پله موفقیت و رسیدن به هدف باشد.

۸)موفقیت های او را تحسین کنید.

برخی از والدین، برای اینکه فرزندشان مغرور نشود، هیچگاه اقدامی در جهت تشویق او انجام نمی دهند. این یک کار خطاست. به گونه ای والدینی که کاری برای تشویق فرزند خود نمی کنند به مانند همان والدینی هستند که در تشویق کودک خویش به افراط می گروند. در تحسین کردن او نباید به دام افراط و تفریط افتاد. باید در این میان تعادل را مدنظر داشت.

انسان ها نیاز به تحسین و تشویق اطرافیان خود دارند. به گونه افراد، واکنش محیط را ارزیابی می کنند و تشویق والدین به گونه ای می تواند نشان دهنده ارزیابی مثبت برای فرزند شما باشد.

افرادی که به اندازه و در زمان های مناسب مورد تشویق و تمجید دیگران قرار می گیرند از روان سالمی برخوردار هستند. این افراد برای اینکه در چشم دیگران دیده شوند، دست به هر کاری نمی زنند بلکه در رفتارها و نشان دادن های خود حد اعتدال را رعایت می کنند.

کودک خودباور شما هم اگر مورد توجه معتدلانه شما قرار گیرد، هیچگاه برای خودنمایی دست به هر کاری نمی زند، رفتارهای ضداجتماعی از خود بروز نمی دهد.

نام نیکو می تواند زمینه ساز خودباوری در کودک باشد. 

۹)مهارت مقایسه را بیاموزید.

برخی از مربیان بر این باور هستند که نباید فرزند خود را با دیگران مقایسه کنید. به نظر می رسد این حرف نادرست است. در برخی موارد مقایسه می تواند بسیار کارساز باشد و در فرزند شما ایجاد شناخت و هیجانات مثبت کند.

ما دو گونه مقایسه داریم که بر اساس فواید و آثار آن این تقسیم بندی صورت می گیرد. مقایسه مثبت و مقایسه منفی. مقایسه مثبت، مقایسه ایست که دارای آثار مثبت در فرد می شود و باعث می شود شناخت هایی به دست بیاورد که زمینه ساز اصلاح رفتارهای نادرست در او شود و یا بر شدت رفتارهای مطلوب او بیفزاید.

بخشی از این مهارت مقایسه به روش بیان والدین برمی گردد. والدینی که بر اساس اندیشه سخن می گویند و بر اساس آن فرزند خویش را با دیگر افراد مقایسه می کنند می توانند زمینه ساز رشد شخصیت او و افزایش خودباوری در او شود.

مقایسه درست، خود یک مهارت است. در گزاره های دینی توصیه هایی در مورد مقایسه خود و دیگر افراد شده است که نتیجه آن یک خودباوری و اعتماد به نفس مطلوب است.

۱۰)سعی کنید با او ارتباط درست بگیرید.

والدینی که با فرزندان خود ارتباط خوبی برقرار می کنند، این باور و ارزشمندی را به او انتقال می دهند. برای اینکه این خودباوری و اعتماد به نفس بهتر شکل بگیرد، او را به عنوان یک مشاور برای خود در نظر بگیرید. ارتباط درست در برخی از مقاطع سنی به این است که از او بخواهید در برخی از امور به شما مشورت بدهد. از نظرات او استفاده کنید و بی توجه به اندیشه ها و نظرات او نباشید.

راه رسیدن به ارتباط درست با کودک، راه سخت و پیچیده ای نیست. راهی است که شما به عنوان والدین موفق می توانید آن را انجام بدهید. همین که دارید این متن را می خوانید مشخص است که دغدغه این ارتباط و نیز کسب خودباوری در فرزند خود را دارید. پس شما یک والد موفق هستید و داشتن این ارتباط برای شما کار سختی نیست.

برای اینکه ارتباط با فرزندتان به خوبی صورت بگیرد، لازم است او را باور داشته باشید و این باور را نیز به او انتقال دهید. او باید در کلام و نیز رفتار شما این باورمندی را ببیند تا به خودباوری برسید.

۱۱)او را با القاب مناسب صدا بزنید.

یکی از مواردی که والدین بدان توجه ندارند، صدا زدن مناسب فرزند است. برخی از والدین القاب نامناسب و زشتی را در مورد فرزند خود به کار می گیرند که این با انسانیت و نیز کرامت او هیچ سنخیتی ندارد.

والدین باید بیاموزند که برای فرزند خود را در وهله اول نامی نیکو برگزینند و در وهله دوم او را با همان نام نیکو صفات زیبا صدا بزنند. افرادی که از سوی اطرافیان به صفات ناپسند شهرت پیدا کرده اند، کم کم زمینه همان اوصاف نامناسب در ذهن شان نهادینه شده و در رفتارهایشان خود را نشان دهد.

برخی از القاب و اوصاف باعث آن می شود که فرزند شما در خود احساس اعتماد به نفس مناسبی داشته باشند و خودباوری ای که شما خواهان آن هستید را برای شما به نمایش بگذارند.

۱۲)به او مسئولیت بدهید.

شاید نتوان هیچ کدام یک از موارد بیان شده را به اندازه این مورد، دارای اهمیت دانست. فرزندانی که در خانواده مورد اهمیت واقع می شوند و مسئولیت هایی بر اساس سن و جنسیتشان بر عهده آنان گذاشته می شود و در کنار انجام آن مورد تائید و تحسین خانواده قرار می گیرند، به یک خودباوری ای دست پیدا می کنند که هیچ کار و عمل دیگری نمی تواند این اندازه ثمره داشته باشد.

کودکی که به او مسئولیت داده می شود، یاد می گیرد که باید باری از مسائل و مشکلات خانواده را بر دوش بگیرد و دنیا جایی نیست که شخص بدون مسئولیت و مسئولیت پذیری بتواند زندگی کند. او یاد می گیرد که باید مسئولیت را به درستی انجام دهد، از تجربیات دیگران برای انجام دادن درست این مسئولیت استفاده کند. او باید یاد بگیرد که برای انجام دادن مسئولیت هایش منتظر تشویق و تحسین دیگر افراد نباید باشد. او باید یاد بگیرد که خود مسئولیت را پذیرفته و سعی کند خودش اولین ناظر و ارزیاب کارهایش باشد.

همه این ها در کنار هم دست به دست هم می دهد و یک خودباوری مطلوبی را در فرزند شما شکل می دهد.

۱۳)او را وادار به انجام فعالیت های گروهی بکنید.

فعالیت های گروهی دارای فواید بسیاری برای فرزند شما دارد. در فعالیت های گروهی با همسالان، توانمندی ها و ضعف ها شناخته می شود. ممکن است عیب ها اصلاح شود.

در فعالیت های گروهی است که شخص پی به نواقص خود در ارتباط با دیگران می برد. در فعالیت های گروهی است که شخص توان های رهبری و مدیریت خود را می شناسد که نتیجه آن یک خودباوری بسیار مناسبی است.

باید به او یاد داد که با گروه همکاری کند و در آن سعی کند استعدادها و توانایی های خود را برای به ثمر رسیدن اهداف گروه به کار گیرد.

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.