خوش گفتاری در قرآن کریم

قرآن کریم، کلام نیکو را سخنی عاری از خبائث می داند و سخنی که بلیغ، نیکو و مودبانه باشد و موجبات دشمنی را ایجاد نکند.

مقدمه

     قرآن سرچشمه تمام معارف ونیازهای بشر ومعجزه جاوید خاتم الانبیاء است. برای تمام اعصار وتمام نسل ها شفا و درمان است. کتابى که هدف نزول خود را هدایت بشر و راهنمایى او براى خروج از تاریکى‏ها به سوى نور بیان کرده است.

پس بهترین دستور العمل زندگی درآیات حق یافت می شود ،همه ی انسانها در زندگی خود ودر تعامل با دیگران ناگزیر به استفاده از ابزار کلامی همچون زبان هستند. برای همین این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است وقرآن نیز سخنان ویژه ای در این زمینه دارد زیرا عملکرد فرد در این زمینه تا ثیر مثبت یا منفی در زندگی شخصی واجتماعی او دارد، پس به دلیل قابلیت های اجتماعی خاصی که زبان به زندگی انسان می بخشد، هنجارها و آداب اجتماعی خاصی برای آن وضع شده است یکی از مهمترین آنها آداب معاشرت وارتباط بادیگران، از طریق سخن گفتن با آنهاست.

قرآن کریم در آیات بسیاری آداب سخن گفتن را به ما یادآور می شود.از جمله حیا ،وقار،زیبایی وصراحت در کلام را بیان کرده و بر آن تاکید دارد و آدابی را پیش پای مسلمانان بلکه همه ی مردم دنیا میگذارد. در این مجال کوتاه به گوشه ای از اداب سخن گفتن وخوش گفتاری از منظر قرآن می پردازیم.

خوش گفتاری در قرآن

    خداوند متعال نعمت‌های زیادی را به بندگان ارزانی داشته که هر کدام کارایی خاصی دارند وانسان را برای داشتن زندگی خوب وشایسته همراهی می کنند، پس همراهی هر کدام از آنها شکر مخصوص به خود را می طلبد؛ چرا که علاوه بر شکر زبانی هر نعمتی سزاوار شکر عملی هم هست، که عبارت‌ است از استفاده کردن از آن  نعمت در جایی که شایسته وبایسته بوده ودین مبین اسلام به نحو کامل به آنها اشاره کرده است.

یکی از این نعمت ها که خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده، نعمت زبان است: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَینَینِ. وَ لِسانًا وَ شَفَتَینِ؛ آیا دو چشمش نداده‌ایم؟ و زبانی و دو لب.»[۱]

   زبان حجم کوچکی نسبت به سایر اعضای بدن دارد، اما کارایی بسیار زیادی دارد مثلا با خوش زبانی می توان زندگی فردی سالم بدور از دغدغه و فکر، زندگی خانوادگی وزناشویی آرام وسالم ،زندگی اجتماعی همراه با آرامش و سلامت روان  وحیات سیاسی مقتدرانه داشت. فرد خوش گفتار در هر پست ومقامی که باشد مسلما، جایگاه اجتماعی شایسته تری نسبت به دیگران خواهد داشت وهمه از همنشینی با او لذت میبرند واصلا طبع انسانی اینگونه می پسندد وجذب اینگونه افراد می شود.

در فرهنگ قرآن کریم سخن گفتن، همچون دیگر کارها، ادب خاص خود را مى‏طلبد وباید این نکته را مد نظر داشت که کلام قرآن وعمل به آن مختصّ  گروهى خاص نمى‏باشد بلکه عمومیت داشته و لازم است در رابطه با تمامى انسان‏ها اعم از مرد و زن، مؤمن و کافر، بزرگسال و خردسال دانا و نادان به اجرا در آید.

   در قرآن کریم براى هر گفت و شنودى مثلا با پدر ومادر، مسلمانان با یکدیگروبا کفار،نوع و شیوه‏اى خاص از گفتار توصیه شده مانند: قول حسن، قول معروف، قول کریم.مثلا دراین آیه توصیه به سخن پاکیزه گفتن شده:«وَ هُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَمیدِ؛ و بسوى سخنان پاکیزه هدایت مى‏شوند، و به راه خداوند شایسته ستایش، راهنمایى مى‏ گردند.»[۲]

    علامه طباطبایی در تفسیراین آیه می فرماید:«قول طیب» کلامى است که در آن خبائث نباشد. و«کلام خبیث» به معناى کلامى است که یکى از اقسام باطل در آن باشد مثلا می تواند ناسزا، تهمت، بدگویی وهر سخن نسنجیده ای باشد که پروردگار هستی آن را از مومن نپسندد.[۳]

توصیه ی آیات به خوش گفتاری

۱-کلام باید نیکو باشد.

خداوند در سوره ی مبارکه بقره در ضمن آیه ی ۸۳ توصیه می کند که«وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا …؛ با مردم با خوش زبانى سخن گویید.»

    شیخ طبرسی در مجمع البیان در تفسیر آیه می گوید: «جابر از امام باقر(علیه السلام) در تفسیر این جمله نقل کرده که منظور این است :  بگوئید به مردم بهترین چیزى را که دوست دارید به شما گفته شود زیرا که خداوند مبغوض می دارد کسى را که ناسزا می گوید و نفرین می کند و بر مردم مسلمان طعن میزند و از ناسزا گفتن و شنیدن باک ندارد و در سؤال لجاجت و ستیزه می کند و دوست می دارد کسى را که بردبار و با عفت و پارسا بوده باشد.[۴]

اگرچه افراد شرایط احسان کردن، که در همین آیه به آن اشاره شده از جمله احسان به پدر ومادر وفقر او…را نداشته باشد، اما خوش زبانی خرجی ندارد وبا همه مى‏توان خوب سخن گفت. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً».اگر انسان خودش را میزان قرار دهد وآنچه را برای خود می پسندد برای خلق هم بپسندد به درستی ،صاحب کلام حسن  ونیکو گشته ست.[۵] همچنین در آیه ۴۴سوره ی مبارکه اسرا نیز با تعبیر دیگری به این موضوع اشاره می کند:«فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّیْسُورًا؛ با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو!»

   «میسور» از ماده «یسر» به معنى راحت و آسان است، و در اینجا مفهوم وسیعى دارد که هر گونه سخن نیک و برخورد توأم با احترام و محبت را شامل مى‏شود.واین نکته ی زیبا در این غالب آمده که اگر نتوانستیم نیاز نیازمندی را برطرف کنیم لااقل از کلام مودبانه وشایسته در برابر او استفاده کنیم وعزت وشخصیت او را حفظ کنیم.[۶]

با توجه به توصیه های دینی وبا دقت درسیره وزندگی پیامبر گرامی اسلام و امامان ،به این نکته پی میبریم که ایشان در برابر دشمنانشان هم،کلام نیکو،متین وعقلانی داشتند، زیرا شیطان در کمین نشسته است تا هر چه بیشتر فتنه و فساد در روابط ایجاد می کند و قلب ها را از هم دور نگاه دارد و میان آنان کدروت و دشمنی ایجاد کند؛ چرا که کلام زشت و اهانت آمیز، بهترین وسیله و دستاویز برای مکر شیطان است.
«وَ قُل لِّعِبَادِى یَقُولُواْ الَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ  إِنَّ الشَّیْطَنَ یَنزَغُ بَیْنهَمْ؛ به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد مى ‏کند».[۷] مقصود از جمله «الَّتِی هِی أَحْسَنُ» کلماتی است که، مشتمل بر ادب، خالی از خشونت و ناسزا و در یک کلام، نیکوترین باشند.[۸]

دراین آیه خداوند به مومنان امر می کند که بهترین کلام را بر زبان بیاورند چراکه ابلیس به کمین نشسته و به دنبال ایجاد دشمنی بین انسان هاست وبهترین وسیله برای ایجاد کینه ودشمنی، کلمات نازیباست که ممکنست بین افراد ایجاد دشمنی کند.

۲-کلام نرم ودلنشین همراه با رعایت ادب باشد.

از دیدگاه قرآن کریم، گفتارى با ارزش است که همراه با فرهنگ و ادب باشد، اگرسخنى فى نفسه باارزش باشد (مانند آیات شریفه قرآن) اما گوینده با عدم رعایت ادب، آن را به زبان آورد، سخنى بى‏ارزش و بى‏اثر خواهد بود. در آیات مختلف قرآن کریم، خداوند متعال با پیامبران، ملائکه، مؤمنان، عموم مردم و حتى با کفار و مشرکان، ادب در کلام را کاملاً رعایت کرده و به مؤمنان نیز دستور داده با دیگران زیبا سخن گفته و از به زبان آوردن گفتار زشت و بى‏ادبانه (حتّى در مقابل کافران و ابلهان) دورى گزینند.

از این‏رو، این نکته گفتاری زیبا ، آن‏گاه که موسى و هارون ،مأمور به رفتن نزد فرعون برای دعوت او شدند،در آیه ۴۴ سوره مبارکه طه به نحو شایسته وعالی بیان شده است:«فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یخَشى؛ اما به نرمى با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!

خداوند به موسی نبی (علیه السلام) امر می فرماید که با فرعون که دشمن خدا ومومنین است با نرمی سخن بگو، چرا که احتمال تاثیر ونفوذ در کلام نرم هست  نه کلام تند. درتفسیر نمونه آمده است: «خدا مى‏فرماید براى اینکه بتوانید در او نفوذ کنید و اثر بگذارید، با سخن نرم با او سخن بگوئید، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد (فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏)» فرق میان” یتذکر” و” یخشى” در اینجا این است که: اگر با سخن نرم و ملایم با او روبرو شوید و در عین حال مطالب را با صراحت و قاطعیت بیان کنید یک احتمال اینست که او دلایل منطقى شما را از دل بپذیرد و ایمان آورد؛ احتمال دیگر اینکه لا اقل از ترس مجازات الهى در دنیا یا آخرت و بر باد رفتن قدرتش، سر تسلیم فرود آورد و با شما مخالفت نکند.».[۹]

دستور قرآن دررفتارمتقابل اجتماعی با دیگران، برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانی است تا تاثیرگذار و اثر بخش باشد حتی در برابر دشمنان ،چرا که شاید گفتار نرم وهمراه با صلابت قلب آنان را نرم وآماده ی پذیرش حق کند.

۳-کلام باید بلیغ، فصیح واستوار باشد.

پروردگار متعال در قرآن مجید مؤمنان را به گفتار حق و همراه بودن سخن با برهان و استحکام وسخن سنجیده دعوت و فرموده است:«یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ قُولُواْ قَوْلًا سَدِیدًا؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! تقواى الهى پیشه کنید و سخن حق بگویید.»[۱۰]

 قول «سدید» از ماده «سد» به معنى «محکم و استوار» و خلل ناپذیر و موافق حق و واقع است، سخنى است که همچون یک سد محکم جلو امواج فساد و باطل را مى‏گیرد، و اگر بعضى از مفسران آن را به معنى «صواب» و بعضى به معنى «خالص بودن از کذب و لغو» یا «هماهنگ بودن ظاهر و باطن» و یا «صلاح و رشاد» و مانند آن تفسیر کرده‏اند همه به معنى جامع فوق برمى‏ گردد.[۱۱]

«وَ أَخِى هَرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنىّ‏ لِسَانًا؛ و برادرم هارون زبانش از من فصیح تر است.»[۱۲]
” افصح” از ماده” فصیح” در اصل به معنى خالص بودن چیزى است، و به سخن خالص و گویا که خالى از هر گونه حشو و زوائد باشد فصیح گفته مى‏شود و” ردء” به معنى معین و یاور است.[۱۳]
«قُل لَّهُمْ فىِ أَنفُسِهِمْ قَوْلَا  بَلِیغًا؛ و با بیانى رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما!»[۱۴]

در این آیه پیامبر مامور می شود با منافقان با بیانی رسا که در جان ودل آنها بنشیند سخن بگوید.طبق این آیه با سخنی رسا  وروشن می توان برای تربیت افراد وجامعه قدمی موثر برداشت.زیرا با کلام می توان بر روح وروان افراد تاثیر گذاشت ومسیر آنان را عوض کرد سخن دو پهلو زدن به نحوی که نتوان سخن درست را فهمید از آفات سخن گفتن است.

خوش گفتاری زمینه ساز یک ارتباط سالم و باثبات است. 
۴-بزرگوارانه سخن بگویید.

از آنجا که والدین واحترام به آنان در فرهنگ قرآنی به شدت مورد توجه قرار گرفته وجایگاه بلندی برای ایشان در نظر گرفته شده ،قرآن کریم  در آیه ۲۳ سوره مبارکه اسراء دستورات بسیار مهمّى را در مورد ایشان به فرزندان می دهد از جمله اینکه بعد از بیان احسان ونیکی به ایشان میفرماید: «وقُل لَهُما قَولًا کَریما؛ و با آنان سخنى شایسته بگوى» یعنی با آنان به نحو بزرگوارانه و شایسته سخن بگویید و سخنان زشت و ناشایست به کار نبرید.

 از به کار بردن کلماتى که خلاف ادب و احترام است مانند گفتن کلمه «اف» که ناراحتى فرزند را مى‏رساند خوددارى نمایند: «فلاتقل لهما افّ؛ به آنها [حتّى] «افّ» مگو».از گفتن کلماتى که باعث رنجش آنان مى‏شود بپرهیزند مانند: داد زدن و یا درشت سخن گفتن با آنان «ولا تَنهَرهُما؛ به آنان پرخاش مکن».از آنجا که نزدیکترین افراد به هر کس والدین او هستند وشخصیت فرد از خانه وخانواده شروع می شود این توصیه های مهم اخلاقی اول از اینجا شروع شده وطبعا کسی که خود را مقید به رعایت آنها کند در جامعه هم میتواند چنین رفتاری داشته باشد وبه بهترین نحو با افراد جامعه برخورد داشته باشد.

۵-آهستگى وپایین بودن آهنگ صدا در وقت سخن

آهسته سخن گفتن از بهترین و زیباترین آداب گفتار و نشانه ادب است. آرامش و کنترل خشم در وقت سخن گفتن ،افرد را از این عیب بزرگ در وقت صحبت مصون می دارد. قرآن مجید مسلمانان را به رعایت این خصلت بزرگ و با ارزش دعوت کرده و صداى افرادى که با فریاد سخن مى‏گویند را به صداى درازگوش تشبیه نموده است: «وَ اقْصِدْ فىِ مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ  إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحمِیرِ؛ لقمان به فرزند خود گفت: اى پسرک من‏] در راه رفتن خود میانه‏رو باش، و صدایت را آهسته‏ساز، که بدترین آوازها بانگ خران است»[۱۵]

۶-پرهیز از بیهوده‏گویى

ادب اقتضاى می کند که گوینده در گفتار خود از سخنان لغو و بیهوده دورى کرده و کلمات شیوا و مفید را به زبان آورد.کسانی که دائم مشغول گفتن حرفهای بی سروته هستند هیچ گاه جدی گرفته نمی شوند وحتی کسی به حرفهای جدی آنان نیز ترتیب اثر نمی دهد. بیهوده‏گویى یکى از اخلاق ناپسند است که ایزد منّان دورى از آن را یکى از ویژگى‏هاى مؤمنان بر شمرده است: «[مؤمنان رستگار شدند] و آنان که از بیهوده روى‏گردانند».[۱۶]

علامه طباطبایى(ره) درباره‏ى معناى کلمه «لغو» مى‏گوید: ««لغو» کارى است که داراى فایده نباشد؛ و از دیدگاه دین «لغو = بیهوده»، اعمال مباح و حلالى است که صاحبش در آخرت از آن سودى نبرد؛ و یا در دنیا از آن سودى که منتهى به سود آخرت گردد عاید او نشود، مانند خوردن و آشامیدن به داعى شهوت در غذا که لغو است؛ چون غرض از اکل و شرب گرفتن نیرو براى اطاعت و عبادت خداست».[۱۷]


خلاصه کلام آنکه

 کلام وزبان مهمترین وسیله ارتباطی بین انسان ها می باشد. تاثیر کلمات والفاظ بر روح و روان آدمی غیر قابل انکارست. بخصوص اینکه زبان به عنوان یکی از مهمترین اعضایی ست که می تواند موجبات بهشتی یا جهنمی شدن انسان را فراهم کند.

قرآن کریم، کلام نیکو را سخنی عاری از خبائث می داند و سخنی که بلیغ، نیکو و مودبانه باشد، موجبات دشمنی را ایجاد نکند، نرم ونافذ باشد تا تاثیر گذار شود. کلام در عین نرمی باید قاطع ومحکم باشد و پیوسته باشد نه آنی، یابریده بریده.

اینها گوشه ای ازآداب سخن گفتن در قرآنست. زبان وسیله ای برای انتقال احساس و اندیشه افراد نسبت به یکدیگر است. انسان موجودی فعال است نه منفعل، وتمامی رفتارهای اجتماعی وی معنادار و همراه با درک متقابل است. انسان معانی نهفته در کنش های اجتماعی را می تواند درک کند.آنچه ما به زبان می آوریم، بر دیگران تأثیر می گذارد. انسان ها توانایی دارند ضمن صحبت کردن، تشخیص دهند که گفته آنها چه واکنشی بر طرف مقابل می گذارد.

در خطاب به دیگران، هم از عبارت «بنشین» می توان استفاده کرد و هم از عبارت «بفرمایید»؛ اما معنایی که «بفرمایید» در ذهن تداعی می کند تفاوت بسیار با معنای «بنشین» دارد. پس لازم است در سخن گفتن توصیه های قرآنی جدی گرفته شود تا زندگی آرام وسالمی در بعد فردی ،خانوادگی واجتماعی داشت.

پی نوشت:

[۱] . سوره بلد، آیات ۸ ـ ۹.[۲] . سوره حج، آیه ۲۴.[۳] . تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۱۰.[۴] . تفسیر مجمع البیان، ج۱،ص۲۳۹.[۵] . تفسیر نور، ج‏۱، ص ۱۵۰.[۶] . تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۹۰.[۷] . سوره اسرا، آیه ۵۱.[۸] . تفسیر المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۲.[۹] . تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۲۰۹.[۱۰] . سوره احزاب، آیه۷۰.[۱۱] . تفسیرنمونه، ج‏۱۷، ص ۴۴۷.[۱۲] . سوره قصص، آیه ۳۴.[۱۳] . تفسیرنمونه، ج۱۶، ص۷۸.[۱۴] . سوره نساء، آیه ۶۳.[۱۵] . سوره لقمان، آیه ۱۹.[۱۶] . سوره مومنون، آیه ۳.[۱۷] . تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۹.

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.