رفتارهای نمایشی همسرم
شاید اینطور بگم راحت تر باشه، مدت زمانی که میترا برای آماده شدن برای مهمانی می گذاشت، از خود مهمانی بیشتر طول می کشید. چندین بار لباسی رو که پوشیده بود با من چک می کرد که آیا این لباس به من میاد یا نه؟ و من هم هر بار تائید می کردم که این واقعاً قشنگ هست و اون که احساس می کرد من می خواهم اون رو گول بزنم، دوباره سر کمد لباس خودش می رفت و لباس دیگه ای انتخاب می کرد.
این تغییر لباس و این مدت زمانی که برای آماده شدن می گذاشت، جای سئوال نداشت، چونکه دوست داشت تو مهمونی حسابی به چشم بیاد. خدا نکرده نمی خوام بگم مشکلی در رفتارهاش داشت، نه! اصلا! دوست داشت دیده بشه، دوست داشت به چشم بیاد، دوست داشت دیگران تعریفش کنند و این چیزی بود که بسیار من رو از این مهمانی ها دور می کرد. خوشم نمیومد یکی بخواد این قدر فخر فروشی کنه در حالیکه چیزی هم نداره.
اوایل تو مهمونی ها احساس می کردم میترا مهره مار داره که اینقدر راحت دیگران رو به خودش جذب می کنه ولی بعد از مدتی زندگی با اون فهمیدم نه اون چیزی نداره الا همین رفتارهای نمایشی، رفتارهای اغواگرانه. او با رفتارهایی که داشت هر کس رو می خواست به سمت خودش جذب می کرد. خیلی راحت با دیگران روابط پرشوری رو ایجاد می کرد و یک دفعه می زد زیر همه این رابطه و احترام. بارها از سوی مادرم سرزنش می شد که چرا خانمت اینطوری رفتار می کنه. چرا اینقدر تو مهمونی خودنمایی می کنه، این کاراش هم برای تو هم برای خودش خوب نیست. اگر به فکر خودتون نیستید به فکر آبروی ما باشید.
راحت بگم تو زندگی احساس می کرد که شاهزاده است و همه اطرافیان، نوکرهای دست بسته در خدمت او هستیم. بارها بهش گفته بودم که بابا به همان اندازه ای که هستی، توقع داشته باش دیگران ازت تعریف کنند، چرا چیزی که نیستی رو دوست داری به نمایش بذاری، چرا وقتی لباسات رو از یک مغازه ساده ای تو بازار فلان جا خریدیم به دروغ می گی از فلان کشور خریدیم. به خدا خیلی از افرادی که امشب مهمونی بودند می دونند تو داری دروغ میگی ولی به احترام خودت چیزی نمیگن. ولی این حرفها سودی نداشت. چیزی که همیشه تکرار می شد تذکرات من بود و گوش نکردن های همیشگی او و من راه فراری جز پایان دادن به این زندگی نداشتم.
اختلال شخصیت نمایشی چیست؟
اختلال شخصیت نمایشی(هیستریونیک) (HPD)[۱]، اختلالی است که احتمال بروز آن در زنان بیشتر از مردان است. این افراد به شدت دوست دارند که مورد توجه دیگران قرار بگیرند، از همین روی دست به رفتارهای افراطی زده و یا هیجانات شدید را از خود بروز می دهند. [۲]
بدترین کاری که می شود با این افراد کرد این است که به ایشان توجه نکنید. ناراحتی شدید و یا قدرناشناسی نتیجه رفتار شما با افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی است. شاید این نتیجه را بشود گرفت که خودباوری در آنها متاثر از توجه دیگران میباشد و اگر این توجه صورت نگیرد به شدت به عزت نفس ایشان آسیب خواهد زد. برای این جلب توجه تا آنجا قدم خواهند گذاشت که برای رسیدن به آن دست به کارهای نامتعارفی مثل خودکشی خواهند زد.
شاید نزدیک رفتار را به آفتاب پرست داشته باشند. دایم ظاهر خودشان، عقاید و باورهای خود را عوض می کنند تا توجه دیگران را به سمت خود جلب و تائیدی را بر شخصیت خود از ایشان بگیرند.[۳]
شاید این ترکیب را در مورد برخی افراد شنیده اید که می گویند فلانی حسابی «مجلس گرم» است. اگر مجلس گرم کنی به ایشان داده نشود، دست به کارهای نمایشی ای (مانند داستان پردازی، صحنه سازی و…) می زنند تا کانون توجه دیگران قرار بگیرند.[۴] اگر با کسی بخواهند رابطه برقرار کنند، رفتارهای رمانتیک و اغواگرانه ای از خود به خرج می دهند که افراط در این کار خود می تواند معیاری برای تشخیص این افراد باشد. چاپلوسی، هدیه دادن های زیاد و افراطی در رابطه های میان فردی نمونه ای از این اغواگری است.
این نکته را باید توجه کرد که رفتارهای اغواگرانه ایشان گاه به شدت بروزات جنسی دارد ولی نباید این اشتباه را کرد که این افراد نسبت به کسانی که کشش جنسی دارند، اینگونه رفتار می کنند. این اشتباه است. این افراد به شدت در همه رفتارهای خود از جمله روابط اجتماعی، شغلی و حرفه ای خود دست به این نوع رفتارها می زنند و صرفاً مربوط به کسی که میل جنسی به او دارند، نیست.[۵]
خرج بسیار برای لباس و آراستگی خود، می تواند صفت مهم دیگری از این افراد باشد. با عوض کردن هر لباسی عقیده و باور ایشان نیز عوض می شود. اگر این افراد بعد از یک جلسه ملاقات، شما را با عنوان «دوست عزیزم» و یا «عزیز من» خطاب قرار دادند، جا نخورید. این سبک صحبت کردن نشان از رابطه گیری قوی این افراد یا راحت تر بگوییم، رفتار اغوا گرانه ایشان دارد و بدانید رابطه شما با ایشان، یک رابطه سطحی است و این کلمات نشان دهنده عمیق شدن رابطه شما با او نیست.[۶]
شاید گفتن این مطلب خالی از فایده نیست که این افراد معمولاً اتفاقات را به صورت سیاه و سفید می بینند، یک اتفاق یا کاملاً عالی بوده است یا کاملاً افتضاح. از این افراد خواهان بیان جزئیاتی نباشد. از جزئیات هر آنچه که در تمجید خودشان باشد بیان می کنند و چیزی از دیگران بیان نخواهند کرد. اگر از ایشان بپرسید مهمانی دیشب چطور بود، تنها جمله ای که خواهید شنید این است «مهمانی خوب بود».[۷]
پی نوشت:
[۱] . Histrionic personality disorder[۲] . انجمن روان پزشکی آمریکا، راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی، مترجم: فرزین رضاعی و دیگران، تهران: نشر ارجمند، سوم، ۱۳۹۳، ص ۷۰۵.[۳] .مهدی گنجی، آسیب شناسی روانی بر اساس dsm-5، تهران: نشر ساوالان، سوم، ۱۳۹۶، ج ۲، ص ۳۵۲.[۴] . انجمن روان پزشکی آمریکا، پیشین، ص ۷۰۵.[۵] . همان، ص ۷۰۶.[۶] .ریچارد پی هالجین و سوزان کراس ویتبورن، آسیب شناسی روانی (دیدگاه های بالینی درباره اختلالات روانی)، مترجم: یحیی سیدمحمدی، تهران: نشر روان، سیزدهم، ۱۳۹۴، ج ۲، ص ۳۰۷.[۷] .مهدی گنجی، پیشین، ص ۳۵۳.
نویسنده: محمدحسین افشاری