معرفت دینی
در تعریف معرفت دینی، میتوان آن را نوعی از معرفت دانست که با وصف دینی بودن آن از معرفتهای دیگر متمایز گرداند که خود دارای دو دسته میباشد:
- معرفتهای اثباتی: آنچه اصل دین را اثبات میکند؛ یعنی وجود خداوند، شریعت و تعالیم و احکام دینی را نتیجه میدهد که مأخذ آن عقل و وحی است.
- معرفتهای تبیینی: آن دسته از معارف دینی است که به شرح و تبیین معرفتهای قسم اول و دفاع از آنها میپردازد، خواه این شرح از سوی پیامبر و امام معصوم باشد یا از سوی علمای دین.[۱]
در میان کتابهایی که به مباحث معرفت دینی پرداختهاند، دو مفهوم به چشم میخورد که عبارتاند از: آسیبشناسی دینی و آسیبشناسی معرفت دینی.
آسیبشناسی دینی[۲]، اصطلاح جدیدی در حوزۀ اندیشه دینی است و به مفهوم شناخت آسیبها و مشکلاتی که به اعتقادات و باورهای دینی و یا به آگاهی و معرفت دینی و علمی در یک جامعه دینی وارد میشود و یا ممکن است وارد شود.[۳]
و منظور از آسیبشناسی معرفت دینی، شناخت آسیبها و آفاتی است که به اصل شناخت و باور دینی و معرفت آدمیان از دین زیان میرساند. این آسیبها و آفات در بیشتر موارد معطوف به روشهای فهم از دین است، همچون عقلگرایی محض، اخباری گری و عملگرایی.[۴]
یکی از این آسیبها که بهنوعی بر معرفت دینی تأثیر دارد و میتوان آن را در روزگار مارتین لوتر به عینه مشاهده کرد، آلوده شدن به خرافات، تفسیرهای ناروا، کندرویها و کجرویهای معرفتی اشاره کرد که کار انسانهاست.[۵]
[۱]. علی ربانی گلپایگانی، معرفتشناسی معرفت دینی، کلام اسلامی، بهار ۱۳۷۷، شماره ۲۵، صص ۲۴-۲۵.
[۲]. Religious Pathology
[۳]. فریده نجفی، «مطالعه و بررسی معرفتشناسی دینی و آسیبشناسی آن»، پژوهشهای علوم انسانی، آذر ۱۳۹۲، سال پنجم، شماره ۲۷، ص ۱۹۰.
[۴]. علی دژکام، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد شهید مرتضی مطهری، تهران: موسسه فرهنگی اندیشه معاصر، دوم، ص ۴.
[۵]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران: صدرا، ۱۳۸۸، پنجم، ج ۲۲، ص ۵۴۲.