۲-۱) فضای حاکم بر این نوشتار
آنچه باعث شده است این کتاب بسیار مورد توجه و گاه نقد قرار بگیرد محتوایی است که در این کتاب نهفته است . نوشتاری دربردارنده نکته های ناب اخلاقی در کنار معارف توحیدی و بیان مراحل سیر و سلوک ، ویژگی های مراتب ایمان که این مراتب بسیار عمیق بیان شده است و مرزهای این سیر و سلوک با عرفانهای دروغین دیگر به بیان عالی مشخص شده است .
تنها چیزی که مورد تمام این نزاع ها بر سر این نوشتار شده است، همین محتوای عرفانی است که قابل مقایسه با هیچ کتاب عرفانی دیگر نمی باشد و این خود نزاعی را در میان محققین بوجود آورده است و این گونه گفتارها را به این گونه نیز در دیگر سخنان اهل بیت (علیهم السلام) نیز قابل مشاهده نمی باشد.
۳-۱)شروع این کتاب و پدید آمدن این کتاب
با تحقیقی که از سوی بزرگان به دست آمده است و با تتبع ایشان می توان این را بیان کرد که این نوشتار در هیچ یک از کتاب های قبل از قرن هفتم دیده نشده است و از آن ذکری به میان نیامده است و اولین کسی که این کتاب را در تالیفات خود جای داده است و از آن یادی کرده است ، سید بن طاووس است .
وی در کتاب خود یعنی امان الاخطار اینگونه آورده است :
باید مسافر با خود همراه دارد کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه را که از امام صادق (علیه السلام) است ؛ زیرا این کتاب ، کتابی لطیف و شریف در بیان راه سلوک به طرف خداوند متعال و توجه به سوی او و راهنمای دستیابی به اسرار سیر و سلوک می باشد و اسرار مطویه در خود را در اختیار و دسترس خواننده می گذارد و خلاصه کلام آن که فواید این کتاب بسیار و حجم آن کم است . به عبارت دیگر کثیر المعنی و قلیل اللفظ است . [۱]
۴-۱) توصیف کتاب
این نوشتار یک صد باب دارد که در این یک صد باب راه نزدیکی به خدای متعال را بیان می دارد و در ضمن بیان این نکات راهنمایی هایی درباره مسائل مختلف زندگی و دستورات دینی دربردارد .
از جمله این ابواب می توان موارد زیر را بر شمرد : باب دوم در احکام و محمولات قلب ۹ باب سوم در حفظ و رعایت قلب ۱۳ باب چهارم در نیت ۱۸ باب پنجم در ذکر ۲۱ باب ششم در شکر ۲۶ باب هفتم در لباس ۳۰ باب هشتم در مسواک ۳۵ باب نهم در بیت الخلا رفتن ۳۹ باب دهم در طهارت ۴۲ باب یازدهم در خارج شدن از منزل ۴۶ باب دوازدهم در دخول مسجد ۴۹ باب سیزدهم در شروع کردن به نماز ۵۳ باب چهاردهم در قرائت قرآن ۵۷ باب پانزدهم در رکوع ۶۱ باب شانزدهم در سجود ۶۴ باب هفدهم در تشهد ۶۸ باب هیجدهم در اسلام ۷۲ باب نوزدهم در دعا ۷۶ باب بیستم در صوم ۸۲ باب بیست و یکم در حج ۸۶ باب بیست و دوم در زکاه ۹۷ باب بیست و سوم در سلامتى ۱۰۰ باب بیست و چهارم در عزلت ۱۰۵ موضوع صفحه باب بیست و پنجم در عبادت ۱۰۹ باب بیست و ششم در تفکر ۱۱۳ باب بیست و هفتم در سکوت ۱۱۷ باب بیست و هشتم در راحتى ۱۲۲ باب بیست و نهم در قناعت ۱۲۶ باب سىام در حرص ۱۲۹ باب سى و یکم در زهد ۱۳۴ باب سى و دوم در صفت دنیا ۱۳۸ باب سى و سوم در ورع ۱۴۱ باب سى و چهارم در عبرت ۱۴۵ باب سى و پنجم در تکلف ۱۴۸ باب سى و ششم در غرور ۱۵۱ باب سى و هفتم در صفت منافق ۱۵۵ باب سى و هشتم در عقل و هوى ۱۵۹ باب سى و نهم در وسوسه ۱۶۲ باب چهلم در عجب و خود بینى ۱۶۷ باب چهل و یکم در خوردن ۱۷۰ باب چهل و دوم در پوشیدن چشم ۱۷۳ باب چهل و سوم در راه رفتن ۱۷۷ باب چهل و چهارم در خواب ۱۸۱ باب چهل و پنجم در حسن معاشرت ۱۸۷ باب چهل و ششم در کلام ۱۹۰ باب چهل و هفتم در مدح و مذمت کردن ۱۹۵ باب چهل و هشتم در جدال ۱۹۹ باب چهل و نهم در غیبت ۲۰۳ چهار موضوع صفحه باب پنجاهم در ریا ۲۰۸ باب پنجاه و یکم در حسد ۲۱۱ باب پنجاه و دوم در طمع ۲۱۵ باب پنجاه و سوم در سخاوت ۲۱۹ باب پنجاه و چهارم در گرفتن و دادن چیزى ۲۲۵ باب پنجاه و پنجم در برادرى ۲۲۹ باب پنجاه و ششم در مشورت کردن ۲۳۳ باب پنجاه و هفتم در حلم ۲۳۷ باب پنجاه و هشتم در تواضع ۲۴۱ باب پنجاه و نهم در اقتدا ۲۴۶ باب شصتم در عفو ۲۵۰ باب شصت و یکم در حسن خلق ۲۵۴ باب شصت و دوم در علم ۲۵۷ باب شصت و سوم در فتوى دادن ۲۶۴ باب شصت و چهارم در امر به معروف و نهى از منکر ۲۶۹ باب شصت و پنجم در آفت علما ۲۷۵ باب شصت و ششم در آفت قاریان ۲۸۱ باب شصت و هفتم در بیان حق و باطل ۲۸۶ باب شصت و هشتم در شناسائى پیامبران الهى ۲۹۱ باب شصت و نهم در شناسائى حضرات ائمه (ع) ۲۹۵ باب هفتادم در شناختن اصحاب رسول خدا (ص) ۳۰۴ باب هفتاد و یکم در احترام کردن به مؤمنین ۳۰۸ باب هفتاد و دوم در نیکوئى به پدر و مادر ۳۱۱ باب هفتاد و دوم (مکرر) در موعظت ۳۱۴ موضوع صفحه باب هفتاد و سوم در وصیت ۳۱۹ باب هفتاد و چهارم در صدق ۳۲۴ باب هفتاد و پنجم در توکل ۳۲۹ باب هفتاد و ششم در اخلاص ۳۳۵ باب هفتاد و هفتم در شناخت نادانى ۳۴۰ باب هفتاد و هشتم در تجلیل برادران دینى ۳۴۶ باب هفتاد و نهم در توبه کردن ۳۵۱ باب هشتادم در مجاهدت و ریاضت ۳۵۶ باب هشتاد و یکم در فساد ۳۶۱ باب هشتاد و دوم در تقوى ۳۶۶ باب هشتاد و سوم در یاد کردن مرگ ۳۷۱ باب هشتاد و چهارم در حساب ۳۷۶ باب هشتاد و پنجم در حسن ظن ۳۸۰ باب هشتاد و ششم در تفویض ۳۸۵ باب هشتاد و هفتم در یقین ۳۸۹ باب هشتاد و هشتم در خوف و رجا ۳۹۸ باب هشتاد و نهم در رضا ۴۰۵ باب نودم در بلا ۴۰۸ باب نود و یکم در صبر ۴۱۴ باب نود و دوم در حزن ۴۱۹ باب نود و سوم در حیا ۴۲۵ باب نود و چهارم در ادعا نمودن ۴۳۰ باب نود و پنجم در معرفت ۴۳۳ باب نود و ششم در محبت پروردگار متعال ۴۳۶ باب نود و هفتم در محبت در راه خدا ۴۴۱ باب نود و هشتم در شوق ۴۴۵ باب نود و نهم در حکمت ۴۴۹ باب صدم در حقیقت بندگى ۴۵۳.
انچه از بیان ابواب به دست می آید این نکته است که ترتیب منطقی ای بر این کتاب حاکم نمی باشد ؛ چرا که گاه سخن از مباحث اخلاقی است و در باب های بعدی به سراغ آداب می رود و پس از آن دوباره سخن از مسائل اخلاقی به میان می آید .
۵-۱) شیوه نگارش
کتاب مصباح الشریعه با مقدمه ای در حمد و ثنای الهی شروع می شدو و در همان ابتدای نوشتار مطالب آن به امام صادق(علیه السلام) انتساب داده می شود . (اما بعد: فهذا کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، من کلام الامام- الحاذق و فیاض الحقائق، جعفر بن محمد الصادق، على آبائه و علیه الصلاه و السلام)[۲]
در پایان کتاب نیز جمله « الحمدلله رب العالمین »[۳] آورده شده است که نشان از این دارد که این کتاب به اتمام رسیده و نسخه ای ناقص نمی باشد .
۶-۱ ) پژوهش های انجام شده حول این کتاب
۱. شرح فارسی نوشته شده توسط عالم بزرگوار عبدالرزاق گیلانی ، چاپ کتابخانه صدوق با تصحیح دکتر محدث ارموی در ۶۰۸ صفحه ، قطع وزیری ، تاریخ انتشار : ۱۳۶۳ ه.ق . از این شرح گاه به عنوان ترجمه نام برده می شود و و به نام ترجمه مصابح الحقیقه توسط انتشارات پیام حق در سال ۱۳۷۷ ه.ق در قطع وزیری مشتمل بر ۶۰۷ صفحه با تحقیق رضا مرندی به چاپ رسیده است .
۲. شرح فارسی مصباح الشریعه با نام عرفان اسلامی مشتمل د ر۱۲ جلد توسط شیخ حسین انصاریان در انتشارات پیام آزادی در سال ۱۳۶۸ ه.ش منتشر شده است .
۳. ترجمه علامه مصطفوی ، ترجمه ای فارسی در یک جلد دارای ۴۵۰ صفحه در سال ۱۳۶۰ توسط انتشارات انجمن حکمت و فلسفه ایران در تهران .
۴. مناهج انوار المعرفه فی اسرار مصباح الشریعه ، شرحی به زبان عربی تالیف میرزا ابوالقاسم ذهبی معروف به میرزا بابای شیرازی .
۵. بیان الاسرار شرحی ناتمام ( شرح چهل باب از یک صد باب این کتاب ) تالیف شیخ حسین زاهدی .
۶. لمعات جنات الوصول ، تالیف احمد بن عبدالواحد کرمانی .
۷. ترجمه کتاب به فارسی با نام رهنمودهای امام صادق ( علیه السلام) از عباس عزیزی ، مشتمل بر ۳۰۱ صفحه در سال ۱۴۱۹ ه.ق توسط انتشارات نبوغ قم منتشر شده است .
۸. ترجمه کتاب به زبان انگلیسی ، لندن ۱۹۸۹ میلادی .
۷-۱) نسخه های این کتاب
۱.نسخه ای به خط مولی محمد علی مشهدی که تاریخ نگارش آن سال ۱۰۸۲ ه.ق ایت . این نسخه با سه واسطه از روی نسخه ای به خط شهید ثانی نوشته شده است .
۲. نسخه ای به خط مولی عبدالرزاق بن محمد بن سعید مقابی که تاریخ نگارش آن سال ۱۱۱۵ ه.ق است .
۸-۱ )نسخ خطی
۱.نسخهکتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ، قم ،شماره ۶۴۴ ،تاریخ استنساخ : ۱۱۳۶ ه.ق .
۲. نسخه دیگر همان کتابخانه ، شماره ۵۵۹۸ ، تاریخ استنساخ : ۱۰۶۷ ه.ق .
۳. نسخه دیگر همان کتابخانه ، شماره ۷۶۶۸ ،تاریخ استنساخ : ۱۰۹۹ ه.ق .
و نسخ های دیگر از این کتاب به شماره های ۸۸۲ ، ۱۱۴۵ ، ۴۹۲۴ در همان کتابخانه .
نسخه های چاپی که نسخه چاپ مرکز نشر کتاب تهران با مقدمه و تصحیح حسن مصطفوی ،۶۶ صفحه ،تاریخ انتشار : ۱۳۷۹ ه.ش .
۲) نگاه های و دیدگاه ها در مورد کتاب «مصباح الشریعه»
در مورد کتاب بحث هایی زیادی بین علما پیش آمده است . گروهی به موافقت و دفاع از این کتاب برآمده اند و گروهی دیگر این کتاب را از اساس باطل و نویسنده آن را کسی غیر از امام می دانند . و گروه دیگر قائل به تفصیل در مورد این کتاب و نوشته شده اند .
۱-۲ ) مدافعان این کتاب :
*سید رضی الدین علی بن طاووس : همانطور که بیان شد ایشان کسی است که برای اولین بار این نوشتار را مطرح کرد و آن را به امام صادق (علیه السلام)نسبت داد .
باید مسافر با خود همراه دارد کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه را که از امام صادق (علیه السلام) است ؛ زیرا این کتاب ، کتابی لطیف و شریف در بیان راه سلوک به طرف خداوند متعال و توجه به سوی او و راهنمای دستیابی به اسرار سیر و سلوک می باشد و اسرار مطویه در خود را در اختیار و دسترس خواننده می گذارد و خلاصه کلام آن که فواید این کتاب بسیار و حجم آن کم است . به عبارت دیگر کثیر المعنی و قلیل اللفظ است .[۴]
*شهید ثانی : از جمله کسانی که در مورد این کتاب سخن به میان آورده است و آن را مورد تائید قرار داده است می توان از شهید ثانی نام برد .
ایشان در کتاب « تنبیهات العلیه علی اسرار الصلاه» و در کتاب «کشف الربیه » ، « منیه المرید » و همچنین در «مسکن الفواد» از مصباح الشریعه برخی از مطالب را نقل کرده است و از استفاده ای که ایشان در کتاب کرده است می توان این برداشت را داشت که ایشان اعتماد خاصی به این کتاب داشته است و آن را از امام صادق (علیه السلام) می دانسته اند و در مورد صحت این کتاب تردیدی نداشته اند و این را بیان می دارند که : « مصباح الشریعه المنسوب الی الامام جعفر الصادق (علیه السلام) » [۵]
در کتاب غیبت ،اسباب غیبت را که ۱۰ جزء است را به نقل از کتاب مصباح الشریعه بیان می دارد . [۶]
به عنوان نمونه : قال الصادق (علیه السلام) : « المراء داء دوىّ، و لیس فی الانسان خصله بشرّ منه » الی آخر ما فی المصباح . و قال فی آخره : هذا کله من کلام الصادق ( علیه السلام)» .[۷]
قال الصادق ( علیه السلام) : « البلاء زین المؤمن و کرامه لمن عقل» الی آخر ما فی الباب التسعین من الکتاب و قال فی آخره الفصل : و هذا الفصل کله من کلام الصادق ( علیه السلام)» . [۸]
ایشان در جاهای دیگر از کتاب خویش نیز احادیثی را بیان کرده اند که فقط از باب اینکه این احادیث در کتاب مصباح الشریعه نقل شده اند و صرفا اعتماد بر این کتاب کرده است .
این مبنای خود ایشان است که در کتاب درایه ای که خود نوشته اند این را پذیرفته اند که وقتی فقیهی حدیثی را از یک کتاب بیان می کند و بر آن اعتماد کرده است حتما باید بدان کتاب و احادیث آن اعتماد کامل داشته باشد و صاحب آن کتاب را موثق بداند . [۹]
* فیض کاشانی : ایشان نیز از کسانی است که در کتاب های اخلاقی و عرفانی خود را از این کتاب مطلبی را نقل کرده و از ملاحظه در موارد نقل استفاده می شود که او نیز کتاب را معتبر دانسته و آن نسبت به امام صادق (علیه السلام) نسبت قطعی و معتبر و قطعی می داند و در این قطعیت هیچ شک و شبهه ای ندارد . [۱۰]
*حاج میرزا ابوالقاسم ذهبی شیرازی : ایشان هم در مورد این کتاب همان موضع علمای قبل را در پیش گرفته اند و آن را پذیرفته اند .
ایشان در کتاب خویش آورده است که : بر تو باد که بر کتاب «مصباح الشریعه » ملازمت نمایی ، شهید ثانی آن را به اسناد خود از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده و حاجت به نقل سند نیست ؛ زیرا متن آن دلالت بر صحت این کتاب دارد . [۱۱]
ذهبی شیرازی در ابتدای «مناهج انوار المعرفه » که نام شرح او بر مصباح است می فرماید :
پس از تفحص در آثار حضرت سید المرسلین و اخبار آل طه و یس علیهم سلام الله رب العالمین ، مجموعه ای جامع تر از رساله « مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه » که حاوی اسرار و بطون و حقایق شریعت مقدسه باشد نیافتم و چون این رساله منسوب و مستند به حضرت امام بحق ناطق جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) است ، لهذا بزرگان اهل دین و معرفت را بهترین سند است .
* سید حسین قزوینی : یکی دیگر از علمای بزرگی که این کتاب را مورد اعتماد دانسته اند و هیچ جای شک و شبهه را برای انتساب این کتاب به امام صادق (علیه السلام) ندانسته اند .
«مصباح الشریعه المنسوب الیه – یعنی الصادق (علیه السلام) – بشهاده الشارح الفاضل – یعنی الشهید الثانی رحمه الله و سید ابن طاووس و الفاضل العارف مولانا محسن قاسانی و غیرهم فلا وجه لتشکیک بعض المتاخرین بعد ذلک . » [۱۲]
* میرزا حسین نوری طبرسی : از بزرگانی که در صحت و اعتبار این کتاب تردیدی به خود راه نداده است میرزا حسین نوری است که در علم حدیث و درایت و روایات صاحب نظر بوده است .
ایشان در کتاب «مستدرک» در خاتمه کتاب در جلد سوم بحثی بسیار کامل و گسترده بیان داشته اند و دلایل کسانی را که این کتاب را دارای اعتبار نمی دانند را به طور کامل رد می کنند و با دلایلی منطقی و محکم بیان می دارند و این کتاب شریف را معتبر دانسته اند و اخبار آن را در کتاب با عظمت مستدرک روایت نموده است .
ایشان در پایان بحث خود درباره این کتاب می فرماید : « و قد اطنبنا الکلام فی شرح حال المصباح مع قله ما فیه من الاحکام حرصا علی تثر الاثر الجعفریه و الآداب الصادقیه و حفظا لابن طاووس و الشهید و الکفعمی (رحمهم الله ) عن نسبه الوهم و الاشتباه الیهم و الله العاصم » [۱۳]
* کفعمی : شیخ ابراهیم کفعمی نیز روایاتی را از ایشان نقل کرده است و بدان اعتماد نموده است :
قال الصادق (علیه السلام) : « اعراب القلوب اربعه» الی آخره . و قال الصادق (علیه السلام) : « سمی المستراح استراحا» الی آخره . و قال الصادق (علیه السلام) : « السخاء من اخلاق الانبیاء علیهم السلام.» الی آخره ، ثم نقل شیئا من فضل الحلم و التقوی . [۱۴]
* شیخ حسن مصطفوی : عالم معاصر شیخ حسین مصطفوی در مقدمه شرح مختصرش بر این کتاب می نویسد : این کتاب به طور مسلم از مراکز وحى و الهام گرفته شده، و به وسیله شخصیتى که ارتباط با عالم غیب داشته است تألیف شده است.
دیگر موافقان
سید هاشم بحرانی در مقدمه « برهان » ، نراقی در « جامع السعادات » ، ابن فهد حلی در « عده الداعی » ، کفعمی در «مجموع الغرائب» ، مرحوم سید حسین قزوینی در بحث پنجم « جامع الشرایع»، سید علی خان در « شرح صحیفه سجادیه » ، لاهیجی در کتاب تفسیر خود و حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب های اخلاقی و عرفانی خویش نیز احادیثی را از این خزانه پر مایه نقل کرده اند .
در این کتاب دقائق معارف و اسرار حقایق و لطائف اخلاقیات و مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان، به اندازهاى دقیق و تحقیقى و عمیق ذکر شده است که کمترین نقطه ضعف و انحراف و سستى در خلال جملات و مطالب آن دیده نمىشود، و آنچه مسلم است این کتاب در مرتبه فوق کتب مؤلفه متداوله علماء و محققین و عرفاء است.[۱۵]
۲-۲ ) مخالفان انتساب این کتاب به امام صادق (علیه السلام) :
این عده بااین کتاب به مخالفت برخواسته اند و آن را از ساخته های صوفیه یا نوشته فضیل بن عیاض می دانند و به طور کامل آن را مردود می دانند .
* شیخ حر عاملی : از جمله کسانی که این کتاب را مردود می دانند شیخ حرعاملی صاحب کتاب وسایل الشیعه می باشند که مخالفت خویش با این انتساب را در کتاب « هدایه الامه » بیان داشته اند :
الثالث : ما ثبت عندنا کونه غیر معتمد ،فذلک لم تنقل منه ؛ فمن ذلک : کتاب مصباح الشریعه المنسوب الی الصادق (علیه السلام) فان سنده لم یثبت و فیه اشیاء منکره مخالفه للمتواترات و ربما نسب تالیفه الی الشیخ زین الدین و هذه النسبه باطله لانه مذکور فی امان الاخطار لابن طاووس .[۱۶]
*صاحب ریاض : ایشان هم آن را به نقل از یکی از صوفیان دانسته است .
۳-۲ قائلین به احتیاط :
برخی از علمای اسلامی نیز رویکردی محتاطانه در برخورد بااین کتاب داشته اند و منعی در عمل به این کتاب ندیده اند گرچه این نوشتار دارای سند قطعی نبوده و به راحتی نمی توان آن را منتسب به امام صادق ( علیه السلام) دانست .
از جمله این علما می توان به علامه محمد تقی مجلسی اشاره کرد .
ایشان در مقدمه بحارالانوار درباره این کتاب می گوید :
و کتاب مصباح الشریعه فیه بعض ما یریب اللبیب الماهر و أسلوبه لا یشبه سائر کلمات الأئمه و آثارهم و روى الشیخ فی مجالسه بعض أخباره هکذا أخبرنا جماعه عن أبی المفضل الشیبانی بإسناده عن شقیق البلخی عمن أخبره من أهل العلم. هذا یدل على أنه کان عند الشیخ رحمه الله و فی عصره و کان یأخذ منه و لکنه لا یثق به کل الوثوق و لم یثبت عنده کونه مرویا عن الصادق (علیه السلام) و أن سنده ینتهی إلى الصوفیه و لذا اشتمل على کثیر من اصطلاحاتهم و على الروایه عن مشایخهم و من یعتمدون علیه فی روایاتهم و الله یعلم.[۱۷]
ج ) نتیجه گیری
به نظر آنچه درست به نظر می آید این است که این کتاب را می توان به امام صادق (علیه السلام )انتساب داد و سخنی که مخالفان در این میان بیان داشته اند به تمامه کامل نیست .
منابع
۱. الامن ، سید بن طاووس ، قرن ششم ، موسسه آل البیت علیهم السلام ، قم ، چاپ اول ، ۱۴۰۹ هجری .
۲. بحارالانوار ،علامه مجلسی ،موسسه الوفاء بیروت – لبنان ،۱۴۰۴ قمری .
۳. جامع الشرایع ، سید حسین قزوینی .
۴. خاتمه المستدرک ،میرزا حسین نوری ، نشر موسسه آل البیت (علیهم السلام) ،لاحیاء التراث ، چاپ اول ، ۱۴۱۵ ه.ق .
۵. رجال نجاشی ، ص ۳۱۰ ، ش ۸۴۷.
۶. عرفان اسلامی ، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ، یخ حسین انصاریان ، انتشارات دارالعرفان ، ۱۳۸۶ ش.
۷. الفوائد الملیه لشرح الرساله النفلیه ، شهید ثانی زین الدین بن عاملی العاملی ، دفتر تبلیغات اسلامی ، چاپ اول ، ۱۳۷۸ ش.
۸. مجموع الغرائب و موضوع الرغائب ، شیخ ابراهیم کفعمی ، ۱۴۱۲ ق.
۹. مسکن الفؤاد ، شهید ثانی زین الدین بن علی العاملی ، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ،چاپ اول ، ۱۴۰۹ ق.
هدایه الامه الی احکام الائمه ، شیخ حر عاملی ،متوفی ۱۱۰۴ ه.ق ، انتشارات مجمع البحوث الاسلامیه ، ۱۴۱۲ ، مشهد .
[۱] . الامان ، سید بن طاووس ، قرن ششم ، موسسه آل البیت(علیهم السلام) ، قم ، چاپ اول ، ۱۴۰۹ ه. ص ۹۱-۹۲
یصحب معه کتاب مصباحالشریعه و مفتاح الحقیقه عن الصادق (علیه السلام) فإنه کتاب لطیف شریف فی التعریف بالتسلیک إلى الله جل جلاله و الإقبال علیه و الظفر بالأسرار التی اشتملت علیه.
[۲] .ترجمه علامه مصطفوی ، ص ۳ مصطفوی ، نشر انجمن حکمت و فلسفه ایران ، تهران . [۳] .همان ، ص ۴۵۹ [۴] . همان . [۵] .الفوائد الملیه لشرح الرساله النفلیه ، ج ۱ ، ص ۴۲۶ [۶] .کشف الربیه ، ص ۶۹ [۷] . منیه المرید ، ص ۶۹ [۸] . مسکن الفوائد ، ص ۵۲ -۵۳ [۹] . الدرایه ، ص ۱۰۹ [۱۰]. نقل شده از شیخ حسین انصاریان در مقدمه کتاب مصباح الشریعه.[۱۱] همان
[۱۲] . جامع الشرایع [۱۳] . خاتمه المستدرک ، ج ۱ ، ص ۲۱۶ [۱۴] . مجموع الغرائب ، ص ۴۹ [۱۵] . ترجمه مصطفوی ، ص ۳۲ [۱۶] . هدایه الامه الی احکام الائمه ،شیخ حرعاملی ،متوفی ۱۱۰۴ ه.ق، انتشارات مجمع البحوث الاسلامیه ، مشهد ، ج ۸ ، ص ۵۵۰ [۱۷] . بحارالانوار ، ج ۱ ، ص ۳۲