کار کردهای اجتماعی
خانواده یک نهاد اجتماعی بسیار باارزش است که در اسلام تاکید زیادی برآن شده است وکارکردهای متفاوتی دارد که شامل کارکردهای روانی و اجتماعی می شود، کارکرد روانی ازطریق ارضای نیاز جنسی، وارضای نیازهای عاطفی حاصل می شود.
کارکردهای اجتماعی آن عبارت است از آرامش روانی همسران ودراجتماع، تداوم نسل، گسترش فرهنگ دینی، جلوگیری از انحرافات اجتماعی، مشروعیت بخشی به فرزندان و تامین نیازهای معیشتی که هرکدام در مرتبه ای قراردارد.
۱. تامین آرامش روانی
همسران است که توضیح داده شد و با دستیابی آنان به آرامش در جامعه نیز انسان های آرامی هستند.
۲. تداوم نسل
تداوم نسل بشر و جلوگیری از انقراض آن بعنوان یکی دیگر از اهداف مهم ازدواج، درگرو آن است که نهاد خانواده دوکارکرد اساسی خود، یعنی«تولید مثل و مراقبت از فرزندان» رابه خوبی انجام دهد. نهاد خانواده همواره از طریق تولیدمثل، بقای نسل بشر را تضمین کرده است، قرآن کریم برحسب آیه شریفه «جعل لکم من انفسکم ازواجا ومن الانعام ازواجا یذروکم فیه»[۱]، یکی از دلایل آفرینش انسان ها چارپایان بصورت جفت های متشکل ازمذکر ومونث را تولید مثل و تکثیر و پراکندگی آنها در پهنه گیتی دانسته است.
این خود یکی از نشانه های بزرگ تدبیر پروردگار ربوبیت و ولایت اوست که برای انسان ها همسرانی از جنس خودشان آفریده، که ازیک سومایه آرامش روح، وجان او هستند ورزشی دیگرمایه بقاء نسل و تکثیر مثل و تداوم وجود او.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند ؛اکثروا الولد اکاثر بکم الامم غدا. فرزندان را زیاد کنید که فردای قیامت به کثرت شما برامتها افتخار کنم. [۲]
همچنین مراقبت از فرزندان چراکه ناتوانی نوزاد انسان درمحافظت ازخود،که برخلاف بسیاری از گونه های حیوانی، در چندسال پس از تولدش ادامه یابد، مراقبت فیزیکی از کودک رادرراستای تداوم نسل بشر، ضروری ساخته است.
۳.گسترش فرهنگ دینی
گسترش فرهنگ دینی از مهمترین اهداف ازدواج و تشکیل خانواده دراسلام است.دربیان اهمیت این هدف از دیدگاه اسلام، می توان به شواهدی استناد کرد، ازجمله قرآن کریم درذیل آیه «نساوکم حرث لکم فاتوا حرثکم این شئتم؛ زنان شما همچون کشتزار برای شمایند،پس هرگاه خواستید به کشتزار خوددرآیید»[۳] می فرماید؛«وقدموالانفسکم؛ وبرای خودتان پیش بفرستید»که علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این فراز اخیر می فرماید؛ مقصودازجمله«وبرای خودتان پیش بفرستید» خطاب مردان یا مجموع مردان و زنان به این تکلیف آن است که ایشان را به ابقای نوع انسان ازطریق ازدواج متناسب ترغیب کند.
باتوجه به اینکه خداوند ازنوع انسان ابقای آن چیزی جز حیات دین و گسترش توحید وغبادت خود به واسطهی پرهیزگاری عام انسان ها نمی خواهد…..مرا در این خطاب گرچه دردرجه نخست، تولیدمثل و تقدیم اعضای جدید به اجتماعی است که پیوسته افرادش رابه سبب مرگ و فنا ازدست می دهد «اگرتولید مثل نباشد»جمعیت آن به مرور زمان کاهش می یابد، اما این نه بدان سبب است که افراد جدید به خودی خود مطلوبند،بلکه غرض آن است که به واسطهی آنها یاد خداوند باقی بماند.[۴]
به دلیل اهمیت این هدف، اسلام برای برخی کارکردهای خانواده که به این هدف خدمت می کنند ومی توان آنها را مکانیزم های تحقق آن هدف تلقی کرد،اهتمام ویژه ای قائل شده است که ازجمله می توان به کارکرد جامعه پذیری و آموزش دینی فرزندان اشاره کرد. دراین ارتباط، درمتون دینی سفارشهای فراوانی به آموزش قرآن کریم، اعتقادات دینی و مناسک و احکام شرعی به فرزندان کودک و نوجوان دیده می شود برای نمونه، تعلیم قرآن به فرزندازحقوق فرزند بر پدر به شمار آمده است .
ازاین گذشته، همیاری و حمایت معنوی اعضای خانواده به ویژه همسران از یکدیگر، کارکرد دیگر خانواده در راستای گسترش فرهنگ دینی است که اولیای دین نسبت به آن عنایت داشته اند. دربرخی روایات به این نکته اشاره شده که ازویژگیهای همسر مناسب آن است که همسرش را در بندگی و اطاعت خداوند و انجام وظایف دینی یاری برساند.
۴.جلوگیری از انحرافات اجتماعی
از منظر جامعه شناسی،کنترل اجتماعی یکی دیگر از کارکرد های نهاد خانواده است که یا از راه نظارت مستقیم و متقابل اعضای خانواده بر رفتار یکدیگر و یا به طور غیرمستقیم و به عنوان پیامد کارکردهایی مانند ارضای نیاز های جنسی و عاطفی و جامعه پذیری تحقق می پذیرد، اسلام نیزجلوگیری از انحرافات اجتماعی را یکی از اهداف ازدواج به شمار آورده و در راستای تحقق این هدف برایفای کارکردهای نظارتی یادشده تاکید کرده است.
درخصوص نظارت مستقیم، افزون برادله عام امربه معروف ونهی از منکر، که طبق تصریح قرآن کریم همه مردان وزنان را در بر می گیرند، ادله ای درخصوص نقش نظارتی اعضای خانواده وارد شده است، ازجمله قرآن کریم میفرماید؛ «یاایهاالذین امنوا قواانفسکم واهلیکم نارا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خودرا از آتش دوزخ نگاه دارید»[۵]، که ائمه اطهار (علیهم السلام) مفاد این آیه شریفه رابه انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر تفسیر کرده اند. برحسب روایتی معتبر، از امام جعفر صادق (علیه السلام) درباره چگونگی حفظ خانواده از آتش دوزخ سوآل شده و حضرت پاسخ داد؛ «آنان رابه آنچه خداوند امرکرده، امر می نمایی ازآنچه خداوند نهی نموده ،نهی می کنی؛ پس اگرفرمانت را پذیرفتند، آنان راازآتش حفظ کرده ای و اگر نافرمانی کردند، تو وظیفه ات را به انجام رسانده ای».[۶]
ازسوی دیگر، بررسی آثارکنترلی جامعه پذیری برروی فرزندان، جنبه دیگری از کنترل غیرمستقیم ازسوی خانواده را آشکار می نماید.روشن است که فرزندان درنتیجه آموزش های دینی و اخلاقی که در خانواده دریافت می کنند، یک عامل نیرومندکنترل و خویشتن داری دربرابرانحرافات اجتماعی رادرخود درونی می سازند. ازمصادیق بارز این موضوع، آشنایی فرزندان با نماز است که به تعبیرقرآن کریم افراد را از فحشا و منور باز می دارد.
۵. مشروعیت بخشی به فرزندان
در دیدگاه اسلام مشروعیت یابی فرزندان به عنوان یکی از اهداف مهم ازدواج و همچنین پیامدهای آن به ویژه پذیرش مسئولیت تربیت فرزند از حقوق پدر و مادر، انتقال نظام من داری و تداوم شبکه های خویشاوندی، مورد تاکید قرارگرفته است.
۶. تامین نیازهای معیشتی
خانواده همواره واحدی اقتصادی بوده که اعضای آن برای تامین نیازهای معیشتی مشترک با همکاری یکدیگر به کارتولیدی یا خدماتی می پرداختند، باتوجه به اینکه برای رفع نیازهای مالی ومعیشتی، گزینه های دیگری غیر از ازدواج و چه بسا بهتر و ساده تر از آن در دسترس افراد قرار دارد، دراسلام تاکید خاصی به این نیازهای معیشتی به عنوان یکی از اهداف اصلی ازدواج صورت نگرفته است و حداکثر می توان آن را هدفی فرعی در نظر گرفت. با این حال، اوضاع واقعی اغلب به این صورت است که زن و شوهر در تامین نیاز های معیشتی به یکدیگر وابسته می شوند واز این رو، میتوان تامین نیازهای معیشتی را یکی از کارکرد های خانواده تلقی کرد.
ضمن اینکه کار و کوشش در جهت تامین زن و فرزند، در فرهنگ پاک اسلام عبارتی بزرگ متساوی با جهاد در راه خدا شمرده شده، تا جایی که از معصوم (علیهم السلام) روایت شده، آنکه برای تامین خانواده اش زحمت می کشد مانند مجاهد در راه خداست.[۷]
پی نوشت:[۱] . سوره شوری ، آیه ۱۱.[۲] . وسائل الشیعه ، ج ۱۵ ، ص ۹۶.[۳] سوره بقره، آیه ۲۳۳.[۴] . طباطبایی، تفسیرالمیزان،ج۲،ص ۲۱۳-۲۱۴.[۵] .سوره تحریم، آیه ۶.[۶] . حرالعاملی، وسائل الشیعه،ج۱۱ .[۷] . بحار الانوار ، ج ۱۰۱، ص ۷۲.
نویسنده: محمدحسین افشاری