مراقبه از نگاه روایات

مراقبه از نگاه روایات

 در احادیث بسیاری می توان امر به مراقبه را مشاهده کرد که از باب نمونه چند روایات ذکر می شود :

در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که در تفسیر احسان (در آیه شریفه اِنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسان) فرمود: « اَلاِحْسانُ اَنْ تَعْبُدَ اللّهَ کَاَنَّکَ تَراهُ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ تَراهُ فَاِنَّهُ یَراکَ»[۱] نیکوکارى به این است که آن چنان خدا را پرستش کنى که گویى او را مى بینى، و اگر تو او را نمى بینى او تو را مى بیند.

بدیهى است که توجّه به این حقیقت که خداوند در همه جا و در هر حال و در هر زمان، ناظر و شاهد و مراقب اعمال ما است، روح مراقبت را در ما زنده مى کند، تا پیوسته مراقب اعمال خویش باشیم.

در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است که فرمود: «یَنْبَغى اَنْ یَکُونَ الرَّجُلُ مُهَیْمِناً عَلى نَفْسِهِ، مُراقِباً قَلْبَهُ، حافِظاً لِسانَهُ» [۲] سزاوار است انسان بر خویشتن مسلّط و همیشه مراقب قلب خود و نگاهدار زبان خویش باشد!

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: « مَنْ رَعْى قَلْبَهُ عَنِ الْغَفْلَهِ وَ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهْوَهِ وَ عَقْلَهُ عَنِ الْجَهْلِ، فَقَدْ دَخَلَ فى دیوانِ الْمُتَنَبِّهینَ، ثُمَّ مَنْ رَعى عَمَلَهُ عَنِ الْهَوى، وَ دینَهُ عَنِ البِدْعَهِ، وَ مالَهُ عَنِ الْحَرامِ فَهُوَ مِنْ جُمْلَهِ الصّالِحینَ»[۳] کسى که مراقب قلبش در برابر غفلت، و نفسش در برابر شهوت، و عقلش در مقابل جهل باشد، نام او در دفتر متنبهین نوشته می شود ، پس اگر عملش را از هوی و هوس به دور بدارد و دینش را از بدعت دور نماید و مالش را از آمیخته شدن با حرام حفظ کند او از جمله صالحین قرار می گیرد .

 دریکى از خطبه های امیرمؤمنان على(علیه السلام)آمده است:«فَرَحِمَ اللّهُ امْرَءً راقَبَ رَبَّهُ وَ تَنَکَّبَ ذَنْبَهُ،وَکابَرَ هَواهُ،وَکَذَّبَ مُناهُ» خدارحمت کند کسى راکه(دراعمال خویش) مراقب پروردگارش باشد، واز گناه بپرهیزد و با هواى نفس خویش مبارزه کند و آرزوهاى واهى را تکذیب نماید.[۴]

در نهج البلاغه نیز آمده است: « فَاتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ تَقِیِّهَ ذى لُبٍّ شَغَلَ التَّفَکُّرُ قَلْبَهُ … وَ راقَبَ فى یَوْمِهِ غَدَهُ» پس تقواى الهى پیشه کنید اى بندگان خدا، تقواى اندیشمندى که تفکر قلب او را به خود مشغول داشته … و امروز مراقب فردا (ى قیامت) خویش است.[۵]

 



[۱] . کنز العمّال، حدیث ۵۲۵۴، جلد ۳، صفحه ۲۲، بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۲۰۴.

[۲] . غرر الحکم

[۳] . اصول کافى، جلد ۲، صفحه ۶۷.

[۴] . بحارالانوار، جلد ۷۴، صفحه ۳۴۹

[۵] . نهج البلاغه، خطبه ۸۳ (خطبه غرّاء)

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

۲ نظر

  1. نعم صارف شهوات غض الابصار”مولا علی علیه السلام”

  2. بسیار عالی
    تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.