تشویق دانش آموزان
یک دسته دارای انگیزه بیرونی
و یک دسته دارای انگیزه درونی اند.
بچه هایی که دارای انگیزه درونی اند، نسبت به یادگیری از خود شور و اشتیاق نشان می دهند. آن ها معمولاً یک مبحث را به خاطر لذت بردن از یادگیری یا برای احساس ناشی از پیشرفت دنبال می کنند. دانش آموزان دارای انگیزه درونی، تکالیف چالش برانگیز را بر تکالیف یکنواخت و ساده ترجیح می دهند و مایل اند که اطلاعات را به صورت عمیقی یاد بگیرند. این گروه از دانش آموزان برخلاف دانش آموزان دارای انگیزه بیرونی که به خاطر دریافت پاداش یا فرار از تنبیه و مجازات کار می کنند، فعالیت ها، طرح ها و پروژه هایی را انتخاب می کنند که احتیاج به تلاش و کوشش بیش تری دارند. دانش آموزان دارای انگیزش بیرونی بیش تر به طرف تکالیف آسان کشیده می شوند تا حدودی انگیزش درونی یا بیرونی آنان شکل گرفته است، ولی یک هدف والا و ارزشمند برای معلمان، پرورش انگیزش درونی در بچه هاست.
پرورش انگیزه درونی دانش آموزان
برخلاف آن دسته از مربیان، گروهی دیگر معتقدند که چنین پاداش هایی ارزش یادگیری را کاهش می دهند و رشد انضباط شخصی و انگیزش درونی را متوقف می سازند و برای مثال وقتی یک بچه تکلیفی را به خاطر به دست آوردن یک شکلات انجام می دهد، شما به او ارزش تلاش وکوشش و یادگیری را نیاموخته اید. این مخالفان اصرار می کنند که پاداش های ملموس تغییرات کوتاه مدتی ایجاد کرده، فقط وقتی به عنوان برانگیزاننده عمل می کنند که بچه ها خواهان آن ها باشند. آنان مدعی اند که استفاده از این پاداش ها باعث گسترش رقابت می گردد و گسترش نگرش « این کار چه چیزی برای من خواهد داشت ؟» را باعث می شود.
آثار پاداش ها و جایزه ها در زندگی علمی دانش آموزان
یکی از معلمان در زمینه انگیزش بیرونی و درونی گزارش کرده است که «زمانی من از پاداش های ملموس، به خاطر این که نتایجی فوری به دنبال داشت، استفاده زیادی می کردم ولی اکنون به جای آن ها از بازخورد مثبت استفاده می کنم که خالصانه، بجا و مخصوص باشد. من معتقدم بچه ها به این خاطر در کلاس با من همکاری می کنند که به آن ها احترام می گذارم و به این دلیل تحت تأثیر آموزش های من قرار می گیرند که احساس می کنند چیزی را که من به آن ها می آموزم برای آینده شان مهم است. دادن پاداش های ملموس، حس مباهات فرد را از کاری که به خوبی انجام داده است، کاهش می دهد. من در مورد بچه هایی که به گرفتن پاداش برای انجام هر کاری عادت کرده اند، نگرانم. به عنوان مثال اولین باری که یک بازی در کلاسم اجرا کردم، دانش آموزان از من پرسیدند: «اگر برنده شویم چه چیزی به ما خواهید داد ؟» من پاسخ دادم: « خشنودی و رضایت از فهم این که شما یک کار بزرگ را انجام داده اید.»
چنان چه معلمی تصمیم بگیرد از یک برنامه پاداش ملموس استفاده کند، لازم است که آن برنامه ساده باشد تا بهتر اداره گردد. درگیر ساختن خود دانش آموز یا دانش آموزان در انتخاب یک پاداش می تواند در تکرار موفق آن سهیم باشد. وسایل مدرسه یا غذاهایی که مقداری ارزش غذایی دارند بر آبنبات، خوراکیهای بی ارزش و جوایز ترجیح دارند. در شکل مطلوب، بعد از پاداش های داده شده و نتایج مطلوب کسب شده، معلم برنامه پاداش دهی را با بالا بردن انتظارات خود، کاهش پاداش ها و مرحله بندی کردن آن ها به صورت یک مجموعه، تغییر خواهد داد.
پاداش های ملموس و ناملموس
«من متوجه شدم که علی کاملاً آماده گوش کردن است، به همین خاطر از او تشکر می کنم .» یا عبارت های نوشتاری مثبت از قبیل: «صدآفرین، در تقسیم، کارت عالی بود.» استفاده کرد.
از جمله نمونه های دیگر، وقتی است که یک معلم به والدین دانش آموزی تلفن می زند و موفقیت و پیشرفت فرزندشان را برای آنان توضیح می دهد. یا هنگامی که کل کلاس در یک پروژه تلاش زیادی به خرج می دهند، انجام یک پذیرایی به صورت غافلگیرانه، می تواند پاداشی باشد که احساس اجتماعی را در کلاس تحریک می کند.
پاداش ها می توانند قراردادی با یک دانش آموز ویژه باشند یا به یک کلاس پیش نهاد گردند یا برای قدردانی از یک دستاورد و موفقیت همگانی در کل مدرسه به کار گرفته شوند.
مشاوران یا معلمان ممکن است با دانش آموزان قرارهایی انفرادی بگذارند تا رفتارهای نامناسب آن ها را از قبیل: دعوا کردن، عدم تکمیل تکالیف، راه رفتن در کلاس یا مدرسه گریزی، خاموش سازند. مشارکت دادن دانش آموزان در تنظیم هدف، علاقه آن ها را در رسیدن به آن هدف افزایش می دهد.
تشویق دانش آموزان در مقابل کل دانش آموزان مدرسه می تواند به خاطر رسیدن به یک هدف بزرگ مثل رسیدن به مرز خواندن ۱۰۰۰ عنوان کتاب توسط یک دانش آموز باشد. تشویق چنین دانش آموزی همراه با یک جشن می تواند به رویدادی ویژه برای همه دانش آموزان تبدیل گردد.
راه های القای انگیزش درونی در دانش آموزان
نویسنده : محمدحسین افشاری