۱) آفریدن تجربه های مذهبی
برای اینکه کودکان بهتر بتوانند گرایش های مذهبی را در خود پرورش بدهند، لازم است تجربیات شیرینی برای ایشان بیافرینید. کودکانی که خاطرات خوبی از حرم اهل بیت (علیهم السلام) داشته باشند و یا وقتی برای اولین بار نماز خواندن مورد توجه خوب والدین و مربیان خود قرار گرفتند، راحت تر و با هزینه کمتری گرایش های مذهبی در ایشان تقویت می شود.
آفریدن تجربه های مذهبی باید با دقت و توجه به سن و جنسیت ایشان صورت بگیرد. بارها شنیده ایم که فردی در یک خانواده مذهبی، دست از دین شسته و حتی رفتارهایی را بر خلاف دستورات دین انجام می دهد و الحاد را پیشه خود کرده است. وقتی خانواده این افراد را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم، پی خواهید برد، که این خانواده ها افراط های زیادی در تربیت دینی فرزند خود داشته اند و سعی نکرده اند خاطرات شیرینی را برای ایشان بیافرینند.
خوب است شبهای قدر، زیارت اهل بیت (علیهم السلام) و … خاطرات شیرینی را برای ایشان بیافرینید. در مورد شب های قدر لازم است برنامه ریزی برای خانواده هایی که دارای فرزند خردسال هستند و می خواهند در ماه رمضان و بخصوص شب های قدر بهره ی بیشتری ببرند، راه ضروری بدانید.
۲) حضور در محیط های مذهبی
یکی دیگر از راه های پرورش احساسات مذهبی در کودکان، بردن فرزندان و متربیان به اماکن مذهبی همچون مساجد، هیات و حرمین اهل بیت (علیهم السلام) و امامزادگان شریف است. این امر هم دارای آثار تکوینی و هم آثار وضعی برای فرزندان است. در اماکن مذهبی او می تواند با بهره گیری از یادگیری مشاهده ای، آداب مذهبی را از افراد حاضر در این اماکن ببیند.
حضور در مراکز مذهبی دارای فواید بسیاری برای فرزندانتان است. یادگیری مشاهده ای، یکی از شیوه های یادگیری است.
«یادگیری مشاهده ای» به عنوان یکی از نظریات یادگیری در روان شناسی مطرح می باشد که توسط آلبرت بندورا (1925) ی کانادایی مطرح شده است. بندورا خود قائل بود مهمترین نوع یادگیری، یادگیری مشاهده ایست که در نظرات افراد دیگر همچون ثرندایک نیز در مورد آن سخن به میان آورده شده بود.
با اندک تفکری می توان فهمید که برخی از یادگیری ها صرفاً از طریق مشاهده و بعد تقلید صورت می گیرد. اگر یادتان باشد، اولین باری که شما پشت فرمان قرار گرفتید، سعی کردید تصویری که از رانندگی پدر، مادر و … را به یاد بیاورید. ( بماند که برخی از افراد در نشستن پشت فرمان هم از بازیگران مورد علاقه خود تقلید می کنند)
بعد از آن بود که همان رفتارها را تکرار کردید و بعدها به راحتی ماشین را به هر مسیری که می خواستید، حرکت می دادید.
در مورد اعمال عبادی هم سخن به همین گونه است. کودک با مشاهده افراد مذهبی در این نوع از اماکن یاد می گیرد، عبادت به چه صورت انجام می گیرد و چه مقدماتی برای انجام آن لازم است. اگر والدین بتوانند فرزند خود را در این اماکن مذهبی با افراد عالم و مذهبی آشنا کرده و پیوند دهند، می توانند به گونه ای در این روش موفقیت های بیشتری را به دست آورند.
۳) پرسش و پاسخ با فرزندتان
فرزندان همانطور که نیاز به شور مذهبی دارند، لازم است که شعور دینی را نیز در مورد فرزند خود مورد توجه قرار دهند. شعور دینی به معنای کسب معارف دینی است. به گونه ای شعور دینی، مقدمه و پله رسیدن به شور دینی است و اگر شور دینی بر اساس معارف درست دینی شکل نگیرد، به زودی با مواجه شدن با طوفان های شبهه، دست از اعمال و مناسک دینی دست می کشد.
یکی از بهترین راه های افزایش معارف دینی فرزندان، استفاده از روش پرسش و پاسخ است. این امر یک فایده برای والدین دارد و آن این است که دانش های دینی خود را مورد آزمایش و محک قرار بدهند که چقدر آموزه های دینی ای که خود یاد گرفته اند دارای پشتوانه عقلانی است.
تربیت عقلانی و تربیت فلسفی، دو گونه تربیتی است که در این موضوع به کمک تربیت دینی می آید.
انسانی که عقلش به درستی رشد کرده باشد، در مقابل دستورات و اوامر شهوانی، مقاومت بیشتری از خود نشان می دهد. عقل رشد یافته به راحتی اجازه نمی دهد صاحبش اسیر شهوات و شهوانیات شود. از همین روی در روایت از عقل به امام باطن تعبیر شده است[۱] که انسان باید از آن تبعیت و پیروی کند.
از آن روی که خمیرمایه انسان بر اساس باورهایش شکل می گیرد، لازم است انسان باورهای درست را در ذهن خویش شکل بدهد. رسیدن به این باور نمی تواند از روی تقلید صورت بگیرد، بلکه در این نوع تربیت عقل به عنوان مهم ترین ابزار پا به عرصه می گذارد و این گونه تربیتی را شکل می دهد. تربیت اعتقادی به گونه ای می تواند پایه و اساس برای دیگر گونه های تربیتی باشد.
۴) اهل مطالعه کردن او
فرزندانی که اهل مطالعه هستند، در تربیت از دیگر افراد همیشه جلوتر هستند. در این مورد لازم است که والدین کتاب های مناسبی را در اختیار ایشان قرار دهند. این کتاب ها می تواند در گونه های مختلفی همچون داستان، کتاب های اعتقادی و … باشد.
پی نوشت:[۱] . محمد الکلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۶٫
نویسنده: محمدحسین افشاری