مقدمه
هر انسانی چه در ارتباط با خود و چه در ارتباطات میان فردی و گروهی، دارای وظایفی است که باید آن وظایف را به درستی بشناسد و خود را در عمل به آنها ملزم بداند. از اینرو انسانهایی که در پی شناخت وظایف خود نیستند، از سوی جامعههایی که در آن زندگی میکنند؛ مورد توبیخ قرار میگیرند. پیروی از دین مانند هر مکتبی، وظایفی را بر دوش انسان میگذارد. از همینرو هر فرد مسلمان و جامعهای که اسلام را به عنوان دین خود برگزیدهاند، غیر از وظایفی که عقل به آن حکم میکند، وظایف دیگری نیز دارند که این وظایف با مراجعه به متون دینی اعم از قرآن کریم و متون حدیثی به دست میآید. این نوشتار به دنبال بیان وظایف مسلمانان از نگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که میتوان آن را در خطبه فدکیه و دیگر احادیثی که از ایشان به دست رسیده است، استخراج کرد.
هدف از شناخت این وظایف در گام اول و عمل به آنها در گام بعدی، جلوگیری از انحرافاتی است که ممکن است در جامعه اسلامی رخ دهد و آن فرد و جامعه را از مسیر هدایت دور کند. بر همین اساس، در این نوشتار به برخی از وظایفی که از احادیث حضرت زهرا(سلام الله علیها) استخراج شده است، پرداخته میشود.
تقوای اجتماعی
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه، داشتن تقوی را وظیفه مسلمانان بیان میکند و میفرماید: «فَاتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ پس آنگونه که شایسته است، از خدا بترسید! نمیرید، مگر در حالی که [در برابر او و فرمانها و احکامش] تسلیم باشید».
این فراز از حدیث، برگرفته از آیه ۱۰۲ سوره آلعمران است که میتوان آن را بهرهگیری حضرا زهرا(سلام الله علیها) از صنعت تلمیح در کلام دانست. خدای متعال در این آیه میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ ای اهل ایمان! از خدا آنگونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید و نمیرید، مگر در حالی که [در برابر او و فرمانها و احکامش] تسلیم باشید».
شأن نزول این آیه شاید بیشباهت به اختلافی که پس از وفات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رخ داد، نباشد. در شأن نزول این آیه آمده است روزی دو نفر از قبیله اوس و خزرج به نام «ثعلبه بن غنم» و «اسعد بن زراره» در برابر یکدیگر قرار گرفتند و هر کدام افتخاراتی را که بعد از اسلام نصیب قبیلهشان شده بود، بر میشمردند. کمکم کار بهجای باریک کشید و قبیله دو طرف از جریان آگاه شدند و دست به اسلحه بردند و بیم آن میرفت که بار دیگر آتش جنگ بین آنها شعلهور شود که با حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و تدبیر ایشان، این نزاع پایان پذیرفت.
با توجه به شأن نزولی که برای این آیه بیان شد، مشخص میشود که میانجیگر راستین در امور اختلافی میان مسلمانان، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و آموزههایی است که از ایشان به یادگار مانده است. در این میان نیز اگر مسلمانان در اختلافی که میانشان افتاده بود، از خدای متعال میترسیدند و قضاوت را به رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) واگذار میکردند، تنها با رجوع به داستان غدیر میتوانستند خود را از گمراهی که در ایشان پیدا شده بود، نجات دهند. آنچه مسلم است، آثار بسیار زیاد تقوی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان است. تقوی به معنای آن نیست که انسان صرفاً در هنگام خلوت و تنهایی احساس خداترسی داشته باشد؛ بلکه باید در تمامی روابط خود (فردی، خانوادگی و اجتماعی) خدا را شاهد و حاکم بر روابط خود بداند.
تقوی همه شور است و تمنای حبیب است
روشنگر قلب و نظر و پاک و نجیب است
راحم به خداوند همه مردم دانا
تقوا که به «تق»، «وا» بشود زرق و فریب است
بر اساس آیات قرآن کریم، آثار دنیوی و اخروی زیادی را میتوان برای تقوی نام برد؛ اما در میان آنها برخی آثار مرتبط با تقوای اجتماعی است. تقوای اجتماعی به این معناست که جامعهای، جامعه خداترس و پرهیزگار باشد. از جمله آثاری که میتوان برای یک جامعه متقی بیان کرد، عبارتند از: قدرت تشخیص حق از باطل، برونرفت از تنگناها، نجات از سختیها و شبهات و آسان شدن کارها و مشکلات، اصلاح کارها، بهرهمندی از برکات زمین و آسمان، برخورداری از امداد الهی، حفظ و حراست الهی و خنثی شدن توطئههای دشمن.
اطاعت از دستورات الهی
یکی دیگر از وظایفی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه به عنوان وظیفه مسلمانان بیان میکند، اطاعت از اوامر و نواهی الهی است: «وَ اَطیعُوا اللَّهَ فیما اَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ؛ خدا را در آنچه بدان امر کرده و از آن بازداشته است، اطاعت نمایید». حضرت زهرا(سلام الله علیها) در این خطبه به برخی دستورات الهی و فلسفه آنها اشاره کرده است:
وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ … وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَهً لِلْعامَّهِ … وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ … وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِصْمَهِ، وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیَّهِ؛ پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک و نماز را براى پاک نمودن شما از تکبر و زکات را براى تزکیه نفس و افزایش روزى و روزه را براى تثبیت اخلاص و حج را براى استحکام دین … و امر به معروف را براى مصلحت جامعه … و قصاص را وسیله حفظ خونها … و نهى از شرابخوارى را براى پاکیزگى از زشتى و حرمت نسبت ناروا دادن را براى عدم دورى از رحمت الهى و ترک دزدى را براى پاکدامنى قرار داد و شرک را حرام کرد تا در یگانهپرستى خالص شوند.
اطاعت و فرمانبری از خدای متعال به دایره عباداتی همچون نماز، روزه و یا حج محدود نمیشود؛ بلکه اطاعت از اوامر الهی دایره وسیعی دارد که تمامی رفتارهای انسان را در همه حوزههای زیست او اعم از فردی، خانوادگی و اجتماعی در برمیگیرد. آنچه در این میان مهم است، شناخت این اوامر و نواهی بهگونهای است که منطبق بر حقیقت و از هرگونه خرافه به دور باشد.
یکی از سؤالات بسیار مهمی که در اینجا مطرح میشود، آن است که چرا برخی افراد از دستورات الهی تبعیت نمیکنند؟ به عبارت دیگر چرا در برخی مواقع بر خلاف دستورات الهی عمل میکنند؟ پاسخ این سؤال در آیه ۸۳ سوره یوسف آمده است. خدای متعال در این آیه میفرماید: «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا؛ (هوای) نفس شما، مسئله را چنین در نظرتان آراسته است». این افراد هوای نفس خود را بر همه معیارهای خود حاکم میدانند و آنچه به همه رفتارهای ایشان جهت میدهد و معیار انتخاب ایشان است، هوای نفس است؛ نه عقل.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در فرازهای پایانی این خطبه، از این آیه استفاده کرده و علت رویگردانی مردم از حکم خدا را غالب شدن هوای نفس ایشان بیان داشته و تنها راهکار خود در مقابل همه این بیمهریها را «صبر جمیل» بیان کرده است؛ همانطور که در ادامه این آیه آمده است که حضرت یعقوب(علیه السّلام) در برابر کار زشت و ناپسند برادران یوسف(علیه السّلام)، راهبرد صبر را پیشه خود ساخت.
قرآنمداری
یکی دیگر از وظایفی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به عنوان وظایف مسلمانان بیان میکند، زندگی بر مدار قرآن است. حضرت در این باره فرموده است:
کِتابُ اللهِ النّاطِقُ، وَ الْقُرْآنِ الصّادِقُ، وَ النُّورُ السّاطِعُ، وَ الضِّیاءُ اللاّمِعُ، بَیِّنَهٌ بَصائِرُهُ، مُنْکَشِفَهٌ سَرائِرُهُ، مُتَجَلِّیَهٌ ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطٌ بِهِ اَشْیاعُهُ، قائِدٌ اِلَى الرِّضْوانِ اتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاهِ اسْتِماعُهُ، بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللهِ الْمُنَوَّرَهُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ، وَ بَیِّناتُهُ الْجالِیَهُ، وَ بَرَاهِینُهُ الْکافِیَهُ، وَ فضایلهُ الْمَنْدُوبَهُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَهُ، وَ شَرایِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ؛ کتاب الله ناطق و قرآن صادق و نور آشکار و روشنایى پر فروغ است؛ کتابى که دلایلش روشن، باطنش آشکار، ظواهرش پر نور و پیروانش پر افتخار؛ کتابى که عاملان خود را به بهشت فرا مىخواند و مستمعین خود را به ساحل نجات رهبرى مىکند. از طریق آن به دلایل روشن الهى مىتوان نائل شد و تفسیر واجبات او را دریافت و شرح محرمات را در آن خواند و براهین روشن و کافى را بررسى کرد و دستورات اخلاقى و آنچه مجاز و مشروع است، در آن مکتوب یافت.
از این بیان حضرت روشن میشود کسانی که به فرامین قرآن گوش میدهند و سعی میکنند با بهرهگیری از نور آن در مسیر هدایتی قرار گیرند، راه نجات را خواهند یافت؛ چرا که هر آنچه انسان برای سعادت بدان نیاز دارد، در قرآن کریم آمده است. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در وصیت امام علی(علیه السّلام)، از ایشان میخواهد که پس از شهادتش بر سر مزار ایشان حاضر شود و زیاد قرآن بخواند. این امر نشان از آن دارد که برکات تلاوت قرآن به دنیایی که در آن زیست میکنیم، محدود نیست و گستره آن به تمامی امتداد حیات انسان از دنیا تا آخرت است.
شناخت صحیح اهلبیت(علیهم السّلام)
از حضرت زهرا(سلام الله علیها) نقل شده است: «نَحْنُ وَسیلَتُهُ فی خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فی غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَهُ الانْبیائِهِ؛ ما اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم. ما برگزیدگان پاک و مقدس پروردگار میباشیم. ما حجت و راهنما خواهیم بود و ما وارثان پیامبران الهی هستیم».
نکات قابل توجهی در کلام ایشان وجود دارد که از جمله آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. برای ارتباط با خداوند، باید به اهلبیت(علیهم السّلام) تمسک کرد. همانگونه که قرآن کریم حلقه وصل میان انسان و خدای متعال است، اهلبیت(علیهم السّلام) نیز همین ویژگی را دارند؛ بهگونهای که میتوان این دو را ثقلی واحد و جداییناپذیر برای رسیدن به سعادت دانست که هر کدام بدون دیگری اینگونه نیست.
۲. اهلبیت(علیهم السّلام)، برگزیدگان خدای متعال هستند و یکی از اهداف این برگزیدگی، آن است که افراد ایشان را الگوی خود قرار دهند و بر اساس دستوراتی که اهلبیت(علیهم السّلام) بیان میدارند؛ عمل کنند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در روایت دیگری، اطاعت و پیروی از اهلبیت(علیهم السّلام) را سبب برقراری نظم اجتماعی دانسته و ایشان را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها معرفی کرده است: «فَجَعَلَ اللّه … إطاعَتَنا نِظاما لِلمِلَّهِ و إمامَتَنا أمانا لِلفُرقَهِ».
۳. اهلبیت(علیهم السّلام)، حجت خدا و راهنمایان بشر به سمت سعادت هستند. از اینرو انسان زمانی میتواند به سعادت برسد که به معنای حقیقی پیرو ایشان باشد و این امر نیز تحقق نمییابد، مگر هنگامی که خود را به هر آنچه که اهلبیت(علیهم السّلام) به آن امر و نهی کرده باشند، ملزم بدانند. در حدیثی از حضرت زهرا(سلام الله علیها) اینگونه نقل شده است: «إنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناکَ وَ تَنْتَهی عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ، فَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا؛ اگر آنچه را که ما اهلبیت دستور دادهایم، عمل کنی و از آنچه نهی کردهایم، خودداری نمایی؛ تو از شیعیان ما هستی، و الا هرگز».
۴. اهلبیت(علیهم السّلام)، وارثان حقیقی انبیای الهی هستند. ارث میتواند مادی یا معنوی باشد. همانگونه که در روایات آمده است، از جمله میراثی که اهلبیت(علیهم السّلام) از انبیا بردهاند، میتوان به ولایت تکوینی (حق تصرف در عالم)، علم انبیا، مقام خلیفهاللهی، کتابهای آسمانی پیشین و برخی متعلقات انبیای الهی همچون عصای موسی(علیه السّلام)، انگشتر سلیمان(علیه السّلام) و … اشاره کرد.
کمک به نیازمندان
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در روایتی سه چیز را دوستداشتنیترین چیز در زندگی دنیا میداند: «حُبِّبَ إلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللّهِ وَ النَّظَرُ فی وَجْهِ رَسُولِاللّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) وَ الاْنْفاقُ فی سَبیلِ اللّهِ؛ سه چیز از دنیا برای من دوستداشتنی است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا».
یکی از دستورات دین، احسان و نیکوکاری و انفاق در راه خداست که در بسیاری از آیات قرآن کریم و نیز احادیث اهلبیت(علیهم السّلام) میتوان آنها را مشاهده کرد. هدف از انفاق در راه خدا، گرهگشایی و رفع نیاز از نیازمندان است. در آیه ۲۷۴ سوره مبارکه بقره آمده است: «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَهً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ کسانی که اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشکار انفاق میکنند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند».
بر اساس این آیه افرادی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، از فقر و تنگدستى بیم ندارند؛ زیرا به وعدههاى خداوند ایمان دارند و به او توکل مىکنند. به خاطر انفاق اندوهگین نمىشوند؛ زیرا به رضایت الهى و آثار اخروى انفاق توجه دارند. این عبادت، بهگونهای است که چه پنهان و چه آشکار آن دارای ثواب است. اگرچه پنهان بودن آن ثواب دارد، اما انفاق باید به صورت آشکار نیز انجام شود تا فرهنگسازی شود و دیگران نیز به انجام آن کار ترغیب شوند.
انفاق در راه خدا نیز نشان وارستگی انسان از وابستگی به مادیات است و با انفاق خالصانه و بیریا، میتوان به رضای خدا رسید. در احادیثی که از اهلبیت(علیهم السّلام) به دست ما رسیده است، نیکوکاری و رسیدگی به کار مردم و رفع نیاز آنها از برترین نیکوکاریها شمرده شده و کسانی که به سرنوشت برادر مسلمان خود بیتوجه باشند، مورد نکوهش قرار گرفتهاند. در روایتی از رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: «مَن عالَ یَتیماً حَتّی یَستَغنِیَ أوجَبَ اللَّهُ لَهُ بِذلکَ الجَنَّهَ؛هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا بینیاز شود، خداوند در برابر بهشت را بر او واجب میکند». امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نیز محبوبترین مؤمن نزد خدا را کسی میداند که مؤمن فقیری را در تنگدستی دنیا و گذران زندگی یاری رساند که این امر نشان از جایگاه بسیار بالای این عمل در نزد خدای متعال دارد: «إنَّ أحَبَّ المُؤمنِینَ إلَی اللَّهِ مَن أعانَ المُؤمِنَ الفَقیرَ مِنَ الفَقرِ فی دُنیاهُ و مَعاشِهِ».
انفاق در راه خدا غیر از اینکه آثار آخرتی بسیار زیادی دارد، در دنیا نیز میتواند یاریرسان فرد انفاقکننده در راه خدا باشد؛ چنانکه امام صادق(علیه السّلام) فرموده است: «اَیُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ کُربَهً نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَهً مِن کُرَبِ الدُّنیا و کُرَبِ یَومِ القیامَهِ؛ هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور میکند». امام علی(علیه السّلام) نیز در بیان قانونی از قوانین الهی که در بستر حقیقت جامعه نهفته است، فرموده است: «کَما تُعینُ تُعانُ؛ آنگونه که یاری میکنی، یاری میشوی».
فهرست منابع
۱. ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبهالله، شرح نهج البلاغه، تهران: نیستان، ۱۳۸۸ش.
۲. ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، ترجمه صادق حسنزاده، قم: آلعلی(علیه السّلام)، ۱۳۸۲ش.
۳. ابنطاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مره فی سنه، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۶ش.
۴. ابنقولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تحقیق عبدالحسین امینی، نجف: دارالمرتضویه، ۱۳۵۶ش.
۵. ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، ۱۳۷۴ق.
۶. آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش.
۷. تقوی، نصرالله، هنجارگفتار: در فن معانی و بیان و بدیع فارسی، تهران: چاپخانه مجلس، ۱۳۱۷ش.
۸. دشتی، محمد، نهج الحیات (فرهنگ سخنان فاطمه(سلام الله علیها))، قم: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(علیه السّلام)، ۱۳۷۲ش.
۹. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضلالله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران: ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش.
۱۱. قمی، عباس، وقایع الایام (فیض العلام فی عمل المشهور و وقایع الایام)، قم: نورمطاف، [بیتا].
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تحقیق مهدی آیتاللهی، تهران: جهانآرا، ۱۳۸۷ق.
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار لدرر الاخبار الائمه(علیهم السّلام)، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر و احمد علیبابایی،برگزیده تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۸۲ش.
۱۵. زهرا(سلام الله علیها) برترین بانوی جهان، قم: نشر سرور، ۱۳۸۸ش.
۱۶. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسایل، قم: اسماعیلیان، ۱۳۸۲ش.
نگارنده: حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین افشاری.