مراحل سه گانه نوجوانی

نوجوانی سه مرحله مهم دارد که باید فرد هر کدام یک را به درستی بگذارند. 

مقدمه

نوجوانی دارای ویژگی های خاص به خود است. این دوران به حدی دارای اهمیت است که برخی آن را برزخ زندگی انسان می دانند. دورانی میان کودکی و جوانی که اندیشه ها و تفکرات دوران کودکی را در خود دارد و با آن اندیشه ها و طرحواره ها، از نوجوانی شش ساله (۱۳ -۱۹ سالگی) می گذرد و برای دوران جوانی و میانسالی خود را مهیا می کند.

تلاش های علمی این دوران می تواند زمینه ساز موفقیت ها در رشته دانشگاهی فرد شود و بزهکاری نیز زمینه سازی شقاوت او تا پایان عمر.

نوجوانی در اندیشه اریکسون

طبق نظر اریکسون، این مرحله مهم‌ترین مرحله در رشد انسان است که از دوازده‌سالگی تا بیست‌سالگی به طول می‌انجامد. فرد در این دوران یک انسان کامل نیست، بلکه نوجوان بالغی است که جامعه به لحاظ سازگاری با محیط و اتخاذ نقش‌های جدید برای برآوردن توقعات اجتماعی، از او انتظارات بسیاری دارد.[۱]
هویت چیزی است که نوجوان در این دوران به دنبال کسب آن می‌باشد. هویت یک مفهومی چندوجهی است؛ اما اصولاً احساس هشیارانه بی‌همتا بودن و جهت داشتن است که از تجربیات روانی انجام‌شده در ایگو نشاءت می‌گیرد، ازجمله همانندسازی قبلی شخص در گروه‌های مختلف (مثل خانواده، هم‌کیشان، هم‌کلاسی و همسالان) و از خودانگاره‌های او.[۲]

سردرگمی هویت و پیامدهای آن[۳]

اریکسون قائل است اگر شخص هویت مطلوب ی که باید در این دوران شکل بگیرد، در او یافت نشود، زمینه ساز سردرگمی او می شود.

سردرگمی هویت عبارت است از شکست در ایجاد رشد احساس هویت و از عدم موفقیت فرد نسبت به شکل دادن هویت در برابر فشارها ناشی می‌شود.[۴]

سردرگمی هویت ممکن است پیامد تحت فشار بودن هویتی ناخواسته و یا عدم اعطای نقش مفید از سوی جامعه باشد.

از این رو نوجوان برای برون رفت از سردرگمی هویت سعی می کند هویت کس دیگر یا هویتی که فرد دیگری برای او تجویز کرده است را بپذیرد و یا به جنبش و یا گروهی وارد شود و با ایشان همسان سازی کند.

مراحل نوجوانی

 شناخت این مراحل هم برای والدین دارای ثمرات خوبی است، هم برای مربیان ایشان و هم برای خود نوجوان. والدینی که ویژگی ها و این مراحل را در مورد نوجوان خود بشناسند، برخورد بهتری را می توانند با او داشته باشند، دلخوری های او را بهتر می توانند بفهمند و نیازهای او را بهتر درک کنند. این امر در مورد مربیان نیز قابل تصور است.

در مورد نوجوان هم امر به گونه ای دیگر است. نوجوانی که بداند در دوران نوجوانی چه مراحلی را پیش رو دارد، چه اتفاقاتی در حوزه جسم و روان او می افتد، بهتر می تواند این دوران را طی کند. نوجوانی که اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع درست و صحیح نگیرد، ممکن است از راه های نادرست به این دست از اطلاعات دسترسی پیدا کند و به جسم و روح خود آسیب بزند.

ابتدا تغییراتی که، به مراحل، قابل ردیابی هستند، به مراحلی که فراز و فرود بخشهائی از بحران ها را در حد شکل گیری و گشایش می توانند نشان دهند، می پردازیم و سپس دوره نوجوانی را با تفسیر دقیق تری بیان خواهیم نمود.
مراحل نوجوانی از این قرار است:

۱)مرحله پیش نوجوانی

این مرحله سرآغاز بحران ها یا انتشار یک پیام است. طلیعه ای است که هنوز مؤلفه های عقلی و عاطفی آن از سازش یافتگی های دوره کودکی جدا نشده اند، ولی گسستن خود را آغاز کردند. و متخصصین اطفال آمریکا به سنین ۱۰ تا ۱۱ تا ۱۶ سالگی در دخترها و ۱۲ تا ۱۵ سالگی در پسرها را به «اوائل نوجوانی» معرفی کرده است.[۵]

این دوران دورانی است که ابتدای آن رنگ کودکی و لطافت های کودکی را با خود همراه دارد. در ابتدا نوجوان، تغییراتی را در خود احساس می کند. جوش های صورت و سبز شدن بالای دهان اولین نشانه های جسمی است که در بدن او خود را نشان می دهند.

۲)مرحله در خود فرو رفتن

 در وهله دوم هم گرایی تظاهرات متعددی پایه سازمان جامع ذهنی جدیدی را ایجاد می کند. نوجوان در برابر محیط خود وضع مشخص و معینی به خود می گیرد و برای روش زندگی خود طریقه رفتار معینی را تثبیت می کند. این مرحله در خود فرو رفتن و به درون خود خزیدن است. این مرحله بیش از مراحل دیگر پدران و مادران را نگران فرزند خود می سازد، چه تماس خود را با وی منقطع و توافق خود را با او منهدم می پندارند. و متخصصین اطفال آمریکا به دو سال پس از زمان اوائل نوجوانی را « اواسط نوجوانی» نامیده است.[۶]

۳)مرحله از خود برون آمدن

بالاخره در وهله سوم یک نوع گشایش در تمرکز حالت قبلی به تدریج به وقوع می پیوندد. نوجوان فعال و مثبت می شود و دوباره به دیگران روی می آورد. این مرحله از خود برون آمدن و پایان یافتن بحران است.[۷] و متخصصین اطفال آمریکا ادامه اواسط نوجوانی تا زمان شروع بزرگسالی را «اواخر نوجوانی » نامیده است .
پی نوشت:[۱]. سعید شاملو، روان‌شناسی شخصیت، تهران: نشر رشد، ۱۳۸۲، ص ۸۰.[۲]. ریچارد رایکمن، نظریه‌های شخصیت، مترجم: مهرداد فیروزبخت، تهران: نشر ارسباران، ۱۳۸۷، ص ۱۹۱.[۳].Identity diffusion[۴]. سعید شاملو، پیشین، صص ۸۲-۸۳.[۵] . محسن فرمهینی فراهانی (۱۳۸۹). انسان و سلامت جنسی تربیت جنسی، نشر البرز، ص: ۴۴.[۶] . همان.[۷] . منصور محمود (۱۳۹۰). روانشناسی تحول روانی از تولد تا پیری، سمت، تهران (۱۶)، ص: ۲۱۲.

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.