کوتاه سخنی در تربیت دینی

تعریف تربیت دینی

در مورد واژه تربیت، در فصل نخست سخنانی به میان آمد و اینگونه نتیجه گرفته شد که تربیت یعنی «به فعلیت رساندن استعدادهای ذاتی که خداوند متعال، در انسان به امانت قرار داده و با استفاده از عقل و نقل می توان آنها را از بالقوه به بالفعل تبدیل و نمایان کرد ».

 در این بخش پیش از پرداختن به تعریف اصطلاح « تربیت دینی»، لازم است واژه دین را مورد بررسی قرار داده و آن را تعریف کرده و در نهایت به تعریف تربیت دینی پرداخته شود.

۲.۱.۱: تعریف دین

با بررسی کتاب های کلامی و نیز کتاب هایی که در حوزه‌ فلسفه دین و نیز دین شناسی نوشته شده است، تعاریف متفاوتی از دین بیان شده است .

در اصل می توان تعاریف را در دو گروه قرار داد :‌

گروه اول) برخی قائل هستند دین، مجموعه ای از گزاره های اخباری ناظر به هست ها و انشایی ناظر به بایدها و نبایدها در مسیر هدایت و کمال بشری است .

آنچه در نظر این گروه مورد توجه است، عدم توجه به منشاء این دستورات است. یعنی تفاوت ندارد که منشاء آن الهی و یا غیر الهی باشد. ایشان قائل هستند که اگر آموزه های آن صادق و مطابق با واقع بود، ‌آن دین حق است و عمل به آن از اعتبار کافی برخوردار است وگرنه آن دین باطلی است . [۱]

گروه دوم) این گروه قائل هستند که دین عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند که دانستن این عقاید و نیز انجام این دستورات، باعث خوشبختی انسان در دو جهان می شود.[۲]

آنچه به نظر می تواند مورد قبول قرار بگیرد، همانا تعریف گروهی است که دین را محدود به مکاتب الهی می داند و در این پژوهش منظور از دین، همین تعریف دوم است که منشایی الهی و وحیانی برای دین، قائل است.

۲.۱.۲: تعریف تربیت دینی

در تعریف «تربیت دینی» دو رویکرد وجود دارد که منجر به نگاه های دو گانه ای به این موضوع شده است. این دو تعریف عبارتند از :

الف ) تربیت دینی، تربیتی است که متخذ از منابع دینی یا مجموعه آموزه های مربوط به تعلیم و تربیت که از منابع دینی اتخاذ شده است، باشد. [۳]

ب) تربیت دینی، به معنای تربیت بُعد دینی انسان است. بدین معنا که مجموعه اعمال عمدی که با هدف آموزش گزاره های اعتقادی یک دین و پرورش ایمان و التزام عملی به آن آموزه ها، صورت می گیرد .[۴]

در این بین ، تفاوت هایی بین این دو تعریف وجود دارد. که این تفاوت ها عبارتند از :

۱) در تعریف اول، تربیت دینی که دین به صورت وصف برای تربیت آمده است، تعلیم و تربیت، بیشتر از دسته آموزه ها و مباحث معرفتی است در صورتیکه در معنای اضافی آن که در تعریف دوم آمده است، بحث روی رویکرد تغییر و انجام دادن اعمالی است که طی یک فرآیند در متربّی، التزام به مسائل دینی را پدید می آورد .

۲) تعریف نخست، یک عمومیتی را در بردارد که شامل تمام گونه های تربیتی می شود، به گونه ای که تربیت سیاسی ، اقتصادی، اخلاقی ، اجتماعی و… را در برگرفته و تمام گونه ها در طول تربیت دینی قرار می گیرند.

 در حالیکه در تعریف دوّمی که برای تربیت دینی بیان شد، تربیت دینی خود گونه ایست در کنار گونه های دیگر.

گرچه برخی برآنند که نگاهی که از تعریف دوم به دست می آید، یک نگاه سکولاریستی به دین است و خدمتی به مکتب سکولاریسم؛[۵] که به نظر می آید، این مطلب درستی نمی باشد و قابل نقد است. در اصل در تربیت دینی، به دنبال ساختن انسانهایی دین دار و دین باور بوده و در سخنی دیگر به دنبال انسان هایی دین مدار هستیم .

در این میان، آنچه به عنوان معیار در تعریف «تربیت دینی» مورد نظر پژوهشگر است، تعریف دوّم است ؛ چرا که حوزه کارکرد تربیت دینی، حوزه ای است که نمی تواند در برگیرنده تمامی گونه های تربیتی قرار بگیرد و وظیفه‌ آن چیز دیگری است.

۲.۲. مبانی تربیت دینی

یکی از مهترین مبانی ای که در امر تربیت دینی وجود دارد و به طور اعم در تمامی گونه های تربیتی، قابل پذیرش می باشد، اختیار و اراده انسان است که در صورت سلب آن، امر تربیت، تحقق پیدا نخواهد کرد.

در امر تربیت دینی، آنچه بیشتر نمود دارد و جلوه گری می کند آن است که سلب این اختیار و آزادی ئ تحمیل گزاره های دینی نمی تواند تربیت دینی را محقق کند و این امر نه تکویناً شدنی است و نه تشریعاً.

۲.۳: اهداف تربیت دینی

در تربیت دینی برآن هستند که انگیزه فرد را نسبت به دین مداری افزایش داده و او با انگیزه های درونی و شوق و هیجان به دستورات دینی خود را ملتزم و وابسته کنند.

در اینجا نیز لازم است، به این نکته اشاره شود، که انگیزه، مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین عنصر روان شناختی است که در پیدایش احساسات، گرایش ها، کنش ها و واکنش ها ، نقش حیاتی ایفا می کند.

از سویی دیگر، هیچ کار اختیاری ای بدون نیّت و انگیزه صورت نمی گیرد و می توان گفت که تنها کاری ماندگار است که از روی اختیار بوده و با انگیزه های درونی همراه شود.[۶]

۲.۴. آثار تربیت دینی

برخی از آثاری که می توان از «تربیت دینی» مشاهده کرد، عبارتند از :

  1. پدید آمدن انگیزه برای دین مداری و  وابسته شدن به دین در تمامی حوزه های زندگی فردی و اجتماعی.
  2. تحقق یافتن اهداف و غایت دین در قالب تربیت دینی.
  3. توانایی بخشی در دین مداری.
  4. باقی نماندن شخص در دین دانی . یکی از مهمترین آثار تربیت دینی این است که انسان را از وادی «دین دانی» به وادی «دین داری» در حوزه عمل می کشاند. شاید سئوال این باشد که مگر ممکن است انسان به چیزی علم داشته باشد و به مقتضای آن عمل نکند ؟ آیا ممکن است انسان قایل باشد دین، انسان را به سعادت می رساند ولی خود را ملزم به مبانی دینی و آموزه های آن نکند .

آیت الله مصباح، در این باره بیان می دارد :

« سرّ اینکه انسانی علم به چیزی دارد ولی ملتزم به آن نمی شود و دل به آن نمی دهد این است که دل او در جای دیگر گرو رفته . اصولا علم و ایمان جدا هستند و در ظروف جداگانه بوجود می آیند . علم به ذهن مربوط می شود که موضوع و محمول قضایا را با هم می سنجد و رابطه آن دو را کشف می کند و ربطی به دل ندارد . کار دل پس از ذهن و تحصیل علم شروع می شود که تصمیم بگیرد به این معلوم ذهن ملتزم گردد . اما انسان هنگامی می تواند چنین تصمیمی بگیرد که دلش در اختیار او باشد ؛‌چرا که بعضی از انسان ها قبل از اینکه علم پیدا کنند دلشان در جای دیگر گرو رفته است و این سخنی است مورد تائید خدای متعال که می گوید: « إِنَّ فىِ ذَالِکَ لَذِکْرَى‏ لِمَن کاَنَ لَهُ قَلْب‏ »[۷] چون بعضی ها دلی برایشان نمانده است و قبل از اینکه ایمان بیاورند دل را به چیزهایی ددیگری داده اند و قبل از آنکه ایمان بیاورند دل را به چیزهای دیگری داده اند که قبل از معرفت حق برایشان مطرح بوده است .»[۸]

  1. به دست آوردن بهداشت روان در سایه دینداری: امروزه با تحقیقات انجام گرفته در حوزه های روانشناسی و روانشناسی سلامت، نشان داده شده است که پایبندی و گرایشات دینی ، تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه ای در سلامتی دارد . [۹]

هارولد جی. کونیگ[۱۰]، روانپزشک دانشگاه دوک  در این مورد می گوید :

« آنچه دانشکده‌ پزشکی به من نیاموخته ، آن است که اعتقاد مذهبی می تواند اعتیاد را در هم بشکند، انسان ها را از افسردگی برهاند و در هنگام ضربات عاطفی از افراد حفاظت کند» .[۱۱]



[۱]. مهدی مشکی و ابوالفضل ساجدی، دین در نگاهی نوین، قم،‌ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، ۱۳۸۷، اول، ص۲۴ ؛ محمد سبحانی نیا، کارکرد دین در زندگی بشر،‌ قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹، سوم، ص ۲۳؛ احمد بهشتی، فلسفه دین،‌ قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹، دوم، ص ۳۴؛ عبدالله جوادی آملی، دین شناسی، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۲، دوم، ص ۲۶؛‌ عبدالله جوادی آملی، انتظارات بشر از دین، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۰، اول، ص ۲۴؛ تالیا فرو، فلسفه دین در قرن بیستم، ترجمه: انشاءالله رحمتی، تهران، نشر سهروردی، ۱۳۸۲، اول، ص ۵۴؛‌ محمد تقی مصباح، آموزش عقاید، قم، شرکت چاپ و نشر بین المللی، ۱۳۸۲، نهم، ص ۱۱.

[۲] . سید محمد حسین طباطبایی، آموزش عقاید و دستورات دینی، بی جا، بی نا، بی تا، ج۱، ص ۱۵.

[۳] . در اینجا واژه دینی وصف است .

[۴] . در اینجا واژه دینی قید اضافی دارد .

[۵]. گروه نویسندگان، تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، ۱۳۸۸، اول، ص ۳۳.

[۶]. محمد تقی مصباح، اخلاق در قرآن، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، بی تا، ج ۱، ص ۱۰۶-۱۰۷.

[۷]. سوره ق ، آیه .۳۷

[۸]. محمد تقی مصباح، اخلاق در قرآن، ج۱، ص ۵۵ .

[۹]. سید علی مرعشی، بهداشت روان و نقش دین، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، اول، ص ۶۷.

[۱۰].  Harold G. Koenig

[۱۱]. سید علی مرعشی، پیشین، ص ۶۷.

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.