تشویق و تنبیه!!!

تنبیه اگر با شرایط درستی صورت گیرد می تواند منجر به اصلاح یا تغییر و یا حذف رفتار نامناسب شود.

مقدمه

در حوزه روان شناسی یادگیری، اندیشه های مختلفی به بیان نظریات در این مسائل پرداخته اند، که چگونه می تواند یک رفتار را ماندگار کرد و یا به گونه ای آن را حذف نمود و از تکرار آن جلوگیری کرد.
نظریات ثرندایک[۱]، شرطی سازی کلاسیک، کلارک لئوناردهال[۲] (نظریه کاهش محرک سایق)، گشتالت، یادگیری علامتی تولمن، شرطی شدن کنشگر (عامل)، یادگیری مشاهده ای و… از جمله این موارد می باشند.
یکی از مهم ترین نظریات در این موضوع، نظریه ای است که بی.اف. اسکینر (۱۹۰۴-۱۹۹۰)[۳] آن را مطرح کرده است و از آن به «نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل» تعبیر می شود. یکی از مفاهیمی که او در تبیین نظریه اش به کار گرفت، انواع تقویت بود.

انواع تقویت

تقویت بر حسب آثاری که به دنبال دارد، تعریف می شود. هر محرکی که بتواند درجه احتمال پاسخ به خصوصی را افزایش دهد، یک تقویت کننده به شمار می آید.[۴] محرک هایی که در نقش تقویت کننده عمل می کند:  
تقویت مثبت: در تقویت مثبت فراوانی رفتار بر اثر ارایه محرک پاداش دهنده افزایش می یابد. مثال: بعد از سلام طرف مقابل لبخند زند. لبخند او رفتار حرف زدن را در شما تقویت می کند.
تقویت منفی: در این نوع تقویت، فراوانی رفتار بر اثر حذف یک محرک آزاردهنده (ناخوشایند) افزایش می یابد. تکالیف تان را به موقع انجام می دهید معلم غر نمی زند.
فرق بین تقویت مثبت و تقویت منفی
در تقویت مثبت چیزی داده می شود ولی در تقویت منفی چیزی گرفته می شود.

 تقویت مثبت اولیه و ثانویه

تقویت اولیه: در این نوع از تقویت از تقویت کننده هایی استفاده می شود که ذاتا ارضاکننده اند . یعنی لازم نیست ارگانیزم برای لذت بخش ساختن آنها چیزی یاد بگیرد. غذا ،آب و ارضاء جنسی از این نوع اند.
تقویت ثانویه: ارزش مثبت خود را از گذر تجربه کسب می کند یعنی آموخته شده یا شرطی هستند. (بدین معنا که بارها و بارها با انواع تقویت کننده های نخستین همراه آمده است. مثلا با پول می توان به غذا، نوشابه و استراحت رسید). دست زدن به شانه یکدیگر، تشویق، نگاه و … از این نوع اند.
پدری به پسرش برای هر نمره بیست ۱۰۰۰ تومان پاداش می دهد. این پول ذاتا تقویت کننده نیست ولی این احتمال را که او سعی کند نمره بیست بیشتری بگیرد افزایش می دهد.

برنامه های تقویت

منظور از برنامه تقویت، زمان ارائه تقویت می باشد. از همین روی نیاز به تبیین برخی از مفاهیم می باشیم:
برنامه نسبتی ثابت: رفتار پس از وقوع تعداد معینی از رفتارها تقویت می شود. پاداش ۱۰۰۰ تومانی بعد از هر 5 بیست. برنامه نسبتی متغیر: رفتارها برمبنای تعداد متوسطی غیر قابل پیش بینی پاداش داده می شود. به طور متوسط بعد از ۵ بار بیست گرفتن پاداش داده می شود ولی گاهی بعداز ۳ بار و گاهی بعداز ۷ بار.
برنامه تقویتی فاصله ای: این برنامه بر اساس زمان سپری شده از آخرین رفتار پاداش داده شده پی ریزی می شود.
برنامه فاصله ای ثابت : اولین رفتار بعد از گذشت مدت زمان معینی تقویت می شود. از آخرین دفعه ای که پسر تقویت شده سه ماه گذشته و الان دوباره تقویت می شود.
برنامه فاصله ای متغیر: جدولی زمانی است که در آن رفتار در فاصله های زمانی متغیری تقویت می شود. یعنی گاهی بعد از ده روز تقویت می شود وگاهی بعد از بیست روز. ماهیگیری و امتحانات ناگهانی از این نوع هستند.
توجه: در مبحث تقویت آموختیم که نیرومندی رفتار با دو نوع تقویت (مثبت و منفی) افزایش می یابد. در مقابل تنبیه معمولا موجب تضعیف یا خاموشی رفتار می شود. [۵]

تنبیه چیست؟

پیامدی است که احتمال وقوع رفتار را کم می کند. زمانی که رفتار با پیامدی که منجر به کاهش در احتمال بعدی رفتار می گردد، دنبال شود، تنبیه اتفاق می افتد.[۶] این پیامد معمولا محرک یا رویدادی آزارنده می باشد. مثال: بازی کودک با قوطی کبریت و سوزاندن دست. پس در تنبیه رفتار ضعیف می شود ولی در تقویت رفتار نیرومند می شود.
تنبیه دو نوع است: تنبیه مثبت و تنبیه منفی.

تنبیه مثبت: رفتار به دنبال ارائه محرکی ناخوشایند کم می شود. مثال: شوک الکتریکی به موش در پی رفتن به شاخه مسدود ماز.
تنبیه منفی: رفتار به دنبال حذف یک محرک خوشایند کم می شود. مثال: گرفتن اسباب بازی از دست کودک فحاش.

فرق بین تقویت منفی و تنبیه در چیست؟

در تنبیه پاسخ بر اثر پیامدهایش کاهش می یابد ولی در تقویت منفی پاسخ بر اثر پیامدهایش افزایش می یابد.
ارائه عامل خوشایند باعث تقویت مثبت می شود. مانند: سلام طرف مقابل لبخند زند.
ارائه عامل ناخوشایند باعث تنبیه مثبت می شود. مانند: شوک الکتریکی به موش.
حذف عامل ناخوشایند باعث تقویت منفی می شود. مانند: تکالیف تان را به موقع انجام می دهید معلم غر نمی زند.
حذف عامل خوشایند باعث تنبیه منفی می شود. مانند: گرفتن اسباب بازی از دست کودک فحاش.
نکته تربیتی: بهتر است برای کم کردن رفتار زشت کودک از محروم کردن که نوعی تنبیه منفی است استفاده کنیم نه از کتک زدن که نوعی تنبیه مثبت است. فرستادن کودک به اتاق و محروم کردن او از دیدن برنامه تلوزیونی.

چرا تنبیه نه ؟

۱.کودکان از الگوی پرخاشگر تقلید می کنند. یاد می گیرند که وقتی عصبانی شوند کتک بزنند.
۲. تنبیه باعث ترس و اجتناب می شود. وقتی بترسد دیگر نمی تواند والدینش را محرم اسرار خود کند.
۳. تنبیه شاید رفتار بد را کاهش دهد اما نمی تواند رفتار خوب را جایگزین کند. تنبیه می گوید این کار را نکن ولی نمی گوید چه کاری بهتر است انجام گیرد
۴. تنبیه گاهی به بدرفتاری با کودک می انجامد. یعنی نیت خوب (اصلاح) با فعل بد همراه می شود و احتمال لطمه به کودک طیاد است.
۵. گاهی تنبیه ممکن است تقویت کننده شود. کودک یاد می گیرد با بدرفتاری می تواند توجه پدر و مادر یا دیگران را جلب کند.
خوب است بدانید که مردم آمریکا و کانادا مثبت ترین نظر را درباره تنبیه بدنی دارند و بیش از مردمان دیگر کشورها خاطرات تنبیه از سوی پدر و مادر را به یاد می آورند. خوب است بدانید که تحقیقات موید این مطلب است که هرچه کودکان بیشتر تنبیه بدنی شوند احتمال رفتارهای ضد اجتماعی در بزرگسالی بیشتر می شود.

شرایط تنبیه

۱. شفاف سازی یکی از شرایط تقویت و خصوصا تنبیه است. منظور از شفاف سازی یعنی اینکه مشخصا چه کاری باعث (مشخصا) چه تنبیهی می شود. اینکه گفته شود من تو را تنبیه می کنم کافی نیست. نباید مبهم و دو پهلو باشد. کودک باید بداند که اگر این کار را انجام نداد چه تنبیهی در انتظار اوست.
۲. یکی دیگر از شرایط تقویت و خصوصا تنبیه، تناسب رفتار با تنبیه است. مثلا نمی توان برای کودکی که حرف زشتی زده یک روز محرومیت در نظر گرفت و برای یک کار زشت نصف روز.
۳. بهتر است تقویت و تنبیه بلافاصله بعد از رفتار انجام گیرد. فاصله بیش از حد، اثر آن را کم می کند.[۷]

 پی نوشت:


[۱] . Edwand Lee Thorendike[۲] . Clark Leonard Hull[۳] B.F.Skinner[۴] . حسین زارع، روان شناسی یادگیری، تهران: دانشگاه پیام نور، ۱۳۹۲، سیزدهم، ص ۱۲۹.[۵] . گی آر.لفرانسوا، نظریه های یادگیری اجتماعی، مترجم: یحیی سیدمحمدی، تهران: نشر روان، ۱۳۹۲، نهم، ص ۱۰۹-۱۱۰.[۶] . ریموند میلتن برگر، شیوه های تغییر رفتار، مترجم: علی فتحی آشتیانی و هادی عظیمی آشتیانی، تهران: سمت، ۱۳۹۰، دوازدهم، ص ۱۵۰.[۷] . همان، ص ۱۹۹.

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.