آخرین خبرها

با افراد دوری گزین ازدواج نکنید!

شخصیت های دوری گزین، به خاطر نداشتن مهارت های ارتباطی از خود عصبانی هستند. 

گریز از جمع

یعنی روزهایی که قرار بود بریم مهمونی،روزهای مصیبت من بود. باید به سختی مجید رو راضی می کردم که بیاد بریم مهمونی. اون هم نه مهمونی که افراد غریبه تو اون بودند، نه، حتی مهمونی هایی که همه اونا افراد آشنا بودند و با هم رفت و آمد خیلی نزدیکی داشتیم.

احساس می کردم مجید دوست داره تو مهمونی ها شرکت کنه و ارتباط داشته باشه ولی نمی تونه و همین اون رو از حضور تو جمع دیگران باز می داشت. به همین خاطر خیلی از مهمونی هایی که دعوت می شدیم رو نمی رفتیم و همین باعث شد که خیلی از دوستام و نزدیکانم رو کم کم از دست بدم و این همیشه من رو آزار می داد.

یه چیز مجید خیلی منو اذیت می کرد، اونم این بود که اصلاً نمی شد ازش انتقاد کرد. یعنی اگر انتقادی از کاراش داشتی این برداشت رو می کرد که کل شخصیتش رو می خوای زیر سئوال ببری، در حالیکه نه من و نه دیگران این قصد و هدف رو نداشتیم. بعضی وقت ها که حتی ازش تعریف می کردی این برداشت رو داشت که داری ازش بد میگی. یعنی من همیشه سردرگم بودم که یه چیزی که ارتباط با مجید داشت رو چه طوری بهش بگم که اشتباه برداشت نکنه. به همین خاطر خیلی در مورد این مطالب با هم صحبت نمی کردیم. گاهی وقت ها که دیگران ازش یک نقد کوچک هم می کردند، اون رو به اندازه ای بزرگ می کرد که باعث می شد برای همیشه از اون شخص نفرت داشته باشه و رابطه اش رو باهاش به هم بزنه.

وقتی از خاطرات مدرسه اش می گفت، مشخص بود از کودکی در هیچ فعالیتی گروهی شرکت نمی کرد. و این قصه در فعالیت های اجتماعی و کارش هم خودش رو نشون می داد. تو زندگی مجید خیلی گشتم تا یک دوستی رو پیدا کنم که مجید با او صمیمی باشه ولی شاید باورتون نشه، هیچ کس نبود، هیچ کس.

وقتی ازش می پرسیدم که چرا تو فعالیت های گروهی شرکت نمی کرده تنها چیزی که می گفت این بود که می ترسیده تو جمع ضایع بشه و دیگران مسخرش کنند.

خیلی وقت ها می دیدم دوست داره با دیگران رابطه نزدیکی داشته باشه و به گونه ای تشنه این رابطه بود ولی نمی تونست، به همین خاطر از خودش و از اینکه نمی تونه با دیگران رابطه صمیمی داشته باشه، خیلی عصبانی می شد.
نمی دونم دیگه باید چکار کنم، از همه دور شدم، خسته شدم، نمی تونم راحت باهاش حرف بزنم، نمی تونیم راحت مهمونی بریم، نمی تونم دوستان و اقوام رو خونمون دعوت کنم و …

تعریف اختلال شخصیت اجتنابی (دوری گزین)

اختلال شخصیت اجتنابی (APD)[۱] که از آن به اختلال دوری گزین تعبیر می شود، اختلالی است که جزو اختلال شخصیت گروه C قرار دارد. در این دسته اختلالات اجتنابی، وابسته و وسواسی-اجباری در آن قرار می گیرد.

از ویژگی های این دسته ترس و اضطراب است. در حقیقت افراد مبتلا به این اختلال همیشه در حال ترس و رفتارهای مرتبط با ترس هستند. مثلا از موقعیت های خاصی اجتناب می کنند، دل مشغولیت بیش از حد دارند، درحال تایید گرفتن از دیگران هستند، ساعات زیادی را صرف اعمال خاصی می کنند. به طور کلی این ترس و اضطراب همه جنبه های زندگی خود و اطرافیانشان را درگیر می کند.

این افراد به شدت به درون گرایش دارند و به خلاف افراد مبتلا به اختلال شخصیت گروه ب (نمایشی، ضداجتماعی، خودشیفته و مرزی)، توجه کمی را به خودشان جلب می کنند.[۲] این افراد به گونه ای خود را فاقد مهارت های اجتماعی در ارتباط با دیگران توصیف می کنند. نباید این افراد را صرفاً یک شخصیت کمرو معرفی کنید بلکه این افراد به اندازه ای احساس حقارت و کمبود عزت نفس دارند که ترجیح می دهند کسی را در اطراف خود نداشته باشند.[۳]

آنها به گونه ای خود را اینگونه متقاعد کرده اند که از لحاظ اجتماعی حقیر هستند از همین روی نسبت به نگاه دیگران و نیز سخنان ایشان بسیار حساس هستند. ممکن است شما در مقام تحسین و تشویق آنها باشید، ولی آنها تنها برداشتی که از سخنان شما دارند، نقد و انتقاد ایشان است.

این افراد به شدت عزت نفس پائینی دارند و از اینکه نمی توانند با دیگران رابطه ای صمیمانه داشته باشند و از آن لذت ببرند، به شدت از خود عصبانی می شوند.[۴]

این افراد از انتقاد، عدم تائید و پذیرش توسط دیگران می ترسند و همیشه فکر می کنند که دیگران می خواهند از آنها ایراد بگیرند و کارهایشان را تقبیح کنند. از همین روی از مدرسه، کار، شغل جدید و در کل  همه فعالیت های اجتماعی دوری می کنند.[۵]

افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ترس از اینکه هرگونه توجهی ممکن است تحقیرآمیز یا طرد کننده باشد، معمولا کمرو، کم حرف، بازداری شده و «نامرئی» هستند.[۶]


آدم های با اختلال شخصیت اجتنابی چه تعدادند؟

بر اساس آمار بیان شده در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، ویراست پنجم، در بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ میلادی، شیوع اختلال شخصیت دوری گزین ۴/۲% می باشد.[۷]

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، از ریسک و یا پذیرفتن شغل جدید، دوری می کنند. 

ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت اجتنابی

بر اساس معیارهای بیان شده در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، ویراست پنجم، الگویی که این افراد در زندگی و فعالیت های اجتماعی خود دارند، بازداری از حضور در فعالیت های اجتماعی، احساس بی کفایتی و حساسیت بیش از حد نسبت به ارزیابی منفی دیگران و انتقاد آنهاست.
برای این که بتوان شخصی را مبتلا به این اختلال دانست باید چهار مورد یا بیشتر از این موارد زیر در آن فرد دیده شود:

  1. این افراد از فرصت های شغلی که لازمه آن تماس با دیگران است دوری می کنند چرا که از انتقاد، عدم تائید و یا مطرود واقع شدن به شدت هراس دارند.
  2. عدم تمایل به ارتباط با دیگران و معاشرت با ایشان یکی دیگر از ویژگی های این افراد است مگر اینکه مطمئن باشد که مورد احترام و دوست داشتن دیگران واقع شوند. این افراد به شدت دوست دارند که رابطه صمیمی با دیگران داشته باشند، وقتی که احساس کنند این رابطه وجود دارد، ممکن است اقدام به داشتن رابطه و معاشرت با آن فرد بکنند.
  3. حتی اگر با دیگر افراد رابطه صمیمی داشته باشد باز خودداری و توداری خود را حفظ می کند و سعی دارد با احتیاط رفتار کند. همه این بازداری ها به خاطر ترس از آن است که شرمنده یا مورد تمسخر واقع شوند.
  4. در هنگامی که در جمع هست، دایماً به این موضوع فکر می کند که هر زمانی ممکن است افراد از او ایراد بگیرند یا عقاید او را رد کنند.
  5. از اینکه با گروه جدیدی روبه رو بشوند اجتناب می کنند و علت آن احساس بی کفایتی ای هست که در خود احساس می کنند.
  6. آنچه در خود احساس می کنند، عدم مهارت های اجتماعی، عدم جذابیت است. در کل این افراد خود را در جمع پائین تر از دیگران می دانند.
  7. از اینکه بخواهند وارد شغل جدیدی بشوند، و یا در مورد کاری ریسک کنند، اکراه دارند چرا که ممکن است در آن کار و موقعیت خجالت زده و شرمنده دیگران و یا مورد تمسخر افراد قرار گیرند.[۸]


علت های زمینه ساز اختلال شخصیت اجتنابی

بر اساس برخی مطالعات صورت گرفته، به دست آمده است در خانواده هایی که یکی از اعضای آن فوبیای اجتماعی یا مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی می باشد، احتمال آن که یکی دیگر از اعضای آن خانواده نیز به فوبیای اجتماعی یا هر دوی این اختلال روانی مبتلا شود دو تا سه برابر است.[۸]

تصویری که از دوران زندگی افراد مبتلا به شخصیت اجتنابی وجود دارد نشان می دهد که این افراد در دوران کودکی موفقیت های ورزشی کمتری داشته اند، در نوجوانی تن به سرگرمی های گروهی نمی دادند و در دبیرستان و میان همسالان از محبوبیت کمتری برخوردار بوده اند.[۹]

پس می توان این احتمال را بیان داشت که عملکرد ضعیف دوران کودکی در انواع ارتباطات اجتماعی می تواند نشانگر این اختلال در بزرگسالی باشد. کودکی که تن به یادگیری مهارت های اجتماعی و ارتباط با دیگران نمی توان زمینه مساعدی برای مبتلا شدن به اختلال شخصیت اجتنابی را داراست.


زمان بروز و شیوع اختلال شخصیت اجتنابی

این اختلال از اوایل بزرگسالی آغاز می شود و در زمینه های مختلف خود را نشان می دهد.[۱۰]

درمان اختلال شخصیت اجتنابی

برای درمان اختلال شخصیت اجتنابی دو دسته درمان مورد استفاده قرار گرفته و تا حدی توانسته، بیمار را در ارتقای روابط اجتماعی با دیگران بهبود بخشد تا شخص بتواند به زندگی خود ادامه دهد و از آسیب های دیگر به دور ماند. این دو دسته روش های درمانی عبارتند از:

الف) دارو درمانی: گروه بنزودیازپین ها به ویژه داروهای ضداضطراب و ضد افسردگی از جمله داروهای مناسب در درمان این اختلال است. ولی باید توجه داشت که دارو درمانی به تنهایی نمی تواند عامل درمان باشد و باید در کنار روان درمانی این کار صورت بگیرد.

ب) روان درمانی: روان درمانی موثرترین روش درمانی در مورد این اختلال است که می تواند به بهبود او بیانجامد. منتهی آنچه در اینجا مهم است جلب اعتماد بیمار توسط درمانگر است تا این حس طردشدگی و مسخره شدن توسط دیگران در او از بین برود. این اعتماد می تواند سبب آن شود که شخص مبتلا به اختلال از لاک خود بیرون بیاید و آماده تغییراتی در ذهنیات خود شود.

روش درمانی شناختی-رفتاری (CBT) می تواند روش خوبی برای درمان این بیماری باشد که می تواند به دو صورت فردی و گروهی انجام گیرد.

در روش فردی، تکنیک های رفتاردرمانی برای اضطراب به او داده می شود و در کنار آن مهارت های اجتماعی به او داده می شود. جرأت آموزی یکی دیگر از اشکال رفتاردرمانی است که به فرد این را می آموزد که نیازهای خود را بدون آنکه شرمنده دیگران باشد، بیان کند و اعتماد به نفس خود را ارتقا دهد.در کنار این آموزه ها باید شناخت او را نسبت به خود و انتقادات دیگران اصلاح کرد و در مقام تغییر آن برآمد.

اما لازم است که بیان شود، گروه درمانی یکی از روش های درمانی موثر برای درمان اختلال شخصیت دوری گزین یا اجتنابی می باشد. در طی گروه درمانی شخصیت اجتنابی می فهمد که حساسیت بیش از اندازه او، چه تاثیراتی بر خود و اطرافیانش دارد. این فهم پس از بیان صحبت های او در گروه و گرفتن بازخورد از دیگران در گروه پدید می آید.

این اختلال را با دیگر بیماری های جسمی و روانی اشتباه نگیرید

در ابتدا لازم به ذکر این نکته است که اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است با سایر اختلالات همراه شود و بر شدت این اختلال بیفزایند. از جمله این اختلالات می توان به اختلال شخصیت مرزی، هراس (فوبیای اجتماعی)،اضطراب و افسردگی اشاره کرد.

شاید برخی این اختلال را با فوبیاهای اجتماعی اشتباه بگیرند ولی یکی از مهم ترین تفاوت هایی که میان افراد مبتلا به اختلال فوبیای اجتماعی با افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین وجود دارد این است که افراد مبتلا به ترس ها و فوبیاهای اجتماعی معمولاً در موقعیت هایی که باید عملکرد خوبی داشته باشند، مضطرب می شوند ولی افراد اجتنابی به طور کلی، تعاملات فردی و روابط اجتماعی و نیز انتقاد و عدم پذیرش احتمالی از سوی دیگران، باعث ترس و اضطراب فرد می شود.[۱۱]

اینگونه به نظر می رسد که همپوشانی میان اختلال شخصیت اجتنابی و اختلال اضطراب اجتماعی (جمعیت هراسی) وجود دارد که همین باعث اشتباه در تشخیص این دو می شود، چرا که اجتناب و دوری گزینی از دیگران، شاخص ثابت هر دو اختلال است.

یکی دیگر از اختلالاتی که ممکن است در بدوامر با اختلال شخصیت اجتنابی یکی گرفته شود، اختلال شخصیت وابسته است. چرا که هر دو با بی کفایتی، حساسیت بیش از حد به نقد دیگران و نیاز به اطمینان بخشی همراه هستند. اما مهم ترین تفاوت در میان این دو اختلال که می تواند وجه تمایز خوبی در تشخیص باشد این است که شخصیت اجتنابی، از تحقیر و طرد شدن توسط دیگران واهمه دارد ولی کانون توجه شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته بر تحت مراقبت گرفتن توسط دیگران است.[۱۲] اما این دور از ذهن نیست که شخص به هر دو این موارد مبتلا شود.

تفاوتی که این افراد با افراد مبتلا به دو اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپال دارند این است که افراد مبتلا به این دو اختلال از انزوای اجتماعی خویش خشنود و راضی بوده و حتی در انتخاب میان جمع بودن و تنهایی، ارجحیت را بر تنها بودن می دانند در حالیکه افراد اجتنابی از انزوایی که در آن قرار گرفته اند، بسیار ناخرسند و از خود عصبانی هستند.[۱۳]

تفاوت افراد اجتنابی با پارانویا نیز در این است که علت دوری افراد اجتنابی، حس شرمندگی و ترس از تحقیر توسط دیگران است ولی علت دوری افراد مبتلا به اختلال شخصیت این است که قائل به پلیدی تفکرات دیگران در مورد خودشان هستند و به صورتی تهدیدی را از سوی این افراد احساس می کنند.

مصرف مواد مخدر و نیز برخی از بیماری های جسمی می تواند رفتارهایی اجتنابی ای مشابه اختلال شخصیت اجتنابی را به همراه داشته باشد که باید دقت کرد این افراد مبتلا به این اختلال نمی باشند و نباید به اشتباه برچسب اختلال شخصیت اجتنابی را بر این افراد زد.

چرا نباید با افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ازدواج کرد؟

از آن روی که انسان یک موجود اجتماعی است، باید در اجتماع یک حضور بسیار فعال داشته باشد تا بسیاری از مهارت ها را بیاموزد و موفقیت را کسب کند. از آن روی که این افراد در اجتماع و فعالیت های گروهی حضور پیدا نمی کنند نمی توانند طمع موفقیت را به راحتی بچشند.

این افراد نمی توانند همسر خوبی برای دیگری باشند، چرا که حس حقارتی که در این افراد وجود دارد، یک حس انزواطلبی ای را که در این افراد جاری می کند که از ارتباط عمیق احساسی و صمیمی با همسر و نزدیکان نیز دور می کند. شما به راحتی نمی توانید به او انتقاد کنید، به راحتی نمی توانید از او بخواهید که رفتارهای خود را اصلاح کند و حتی به راحتی نمی توانید از کارهای او تمجید کنید.

اگر می خواهید یک زندگی فعال و با نشاط داشته باشید و رابطه تان با دیگر نزدیکان کم و یا از بین نبرید، از ازدواج با افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، دوری کنید.

پی نوشت:

[۱] . Avoidant personality disorder[۲] .ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن، آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5، مترجم: یحیی سیدمحمدی، تهران: نشر روان، ج ۲، ص ۳۱۳.[۳] . همان.[۴] . مهدی گنجی، آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5، تهران: نشر ساوالان، سوم، ۱۳۹۶، ج ۲، ص ۳۵۷.[۵] .همان، ص ۳۵۸.[۶] . انجمن روان پزشکی آمریکا، راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، تهران: نشر ارجمند، سوم، ۱۳۹۵، ص ۷۱۲. [۷] . همان، ص ۷۱۱.[۸] . مهدی گنجی، پیشین، ص ۳۶۱.[۹] . همان.[۱۰] . همان.[۱۱] .مهدی گنجی، پیشین، ص ۳۵۸.[۱۲] . انجمن روان پزشکی آمریکا، پیشین، ص ۷۱۳.[۱۳] .همان، ص ۷۱۴.

همچنین ببینید

سیمای خانواده اسلامی در نگاه امام رضا (علیه‌السلام)

سیمای خانواده در نگاه امام رضا (علیه السلام)

«خانواده» از گذشته‌های دور تا به امروز به‌عنوان مهم‌ترین نهاد اجتماعی و پایه‌گذار جوامع، فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری شناخته شده‌است. دین اسلام، به‌عنوان یک مکتب انسان‌ساز، توجه ویژه‌ای به ارزش و مقام خانواده دارد و آن را مرکز تربیت می‌داند. سعادت و شقاوت جامعه انسانی را نیز به اصلاح و فاسد بودن این نهاد وابسته می‌داند و تشکیل خانواده را به‌عنوان تأمین‌کننده نیازهای عاطفی و معنوی انسان، از جمله دستیابی به آرامش، تلقی می‌کند. خانواده تنها نظام اجتماعی است که در تمامی جوامع، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، مورد پذیرش و توسعه قرار گرفته و در هر جامعه نقش و جایگاه متفاوتی دارد. هرچند خانواده یک هسته کوچک اجتماعی است، اما تأثیر و نقش آن در زندگی اجتماعی مردم برجسته و قابل توجه است. در آیه ۷۴ سوره فرقان آمده است: «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ و کسانی که می‌گویند خدایا، ما را از همسرانمان نور چشمان ببخش و ما را رهبر پرهیزکاران گردان.» این آیه بر اهمیت خانواده و پیش آهنگی آن در تشکیل جامعه نمونه انسانی اشاره دارد، چنان که پیوندهای سالم و درخشان خانوادگی را ایده آل پرهیزکاران معرفی می‌کند. با توجه به اهمیت موضوع خانواده و نقش آن در سعادت فردی و اجتماعی، این نوشتار به‌دنبال ترسیم سیمای خانواده اسلامی از دیدگاه امام رضا (علیه‌السلام) هست. به‌عبارت دیگر، این پژوهش می‌کوشد تا با بررسی روایات و سخنان امام رضا (علیه‌السلام)، ویژگی‌های یک خانواده تراز اسلامی را شناسایی و تحلیل کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.