الگوهای چهارگانه ارتباط میان فردی

قاطعیت، می تواند منجی یک رابطه باشد. 

الگوهای ارتباطی چهارگانه

در شکل گیری انواع ارتباطات چهارگانه، دو مولفه بسیار مهم وجود دارد. این دو مولفه عبارتند از:

  1. رضایت خود
  2. رضایت دیگران

بر این اساس ما چهار الگوی ارتباطی داریم:

  1. الگوی ارتباطی منفعلانه[۱]

در این دسته از ارتباطات، فرد رضایت خود را فدای رضایت دیگری می کند و برای رضایت خود در این رابطه ارزشی قائل نیست. در این ارتباط، فرد به دنبال آن است که به هر طریقی که شده است رضایت دیگری را کسب کند و از اینکه به خاطر خواسته های نادرست خود، به این ارتباط آسیب بزند، به طرز نامناسبی اجتناب و دوری می کند.
 این افراد به گونه ای خود را مهربان، دلسوز و جذاب برای دیگران تلقی می کنند و این دست از رفتارها را نشانه این صفات می دانند. این افراد به شدت، عزت نفس پائین دارند و حال درونی ایشان اصلاً خوب نیست.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته نیز بسیار این نوع از رفتارها را از خود بروز می دهند.

  1. الگوی ارتباطی پرخاشگرانه[۲]

در این نوع ارتباط، فرد رضایت دیگری را فدای رضایت خود می کند. به گونه ای چیزی که در ذهن این افراد است، بی اهمیت بودن دیگران است. در این افراد یک حالت سلطه جویی وجود دارد که سعی دارند که دیگران را در ارتباط با خود، به زیر سلطه خود در بیاورند. این افراد، احساسات و نیازهای دیگران را در ارتباط با خود، بی ارزش می دانند و آنچه برای ایشان اهمیت دارد، نیازها، احساسات و در کل رضایت فردی شان است.

  1. الگوی ارتباطی منفعل-پرخاشگر[۳]

در این الگو شخص نه رضایت خودش در نزدش دارای ارزش است و نه رضایت دیگری. بارها آدم هایی را دیده اید که پولی به راننده تاکسی می دهند و به جای آنکه بیان کنند منتظر دریافت بقیه پول خود هستند، در را به عنوان بیان شکایت خود، محکم می کوبند. این رفتار، نشان از انتخاب الگوی ارتباطی منفعل-پرخاشگر است. این افراد بسیار در مورد دیگران حرف می زنند (غیبت می کنند) و سعی دارند دیگری را از مقام و جایگاهی که دارند، پائین بیاورند. تخریب دیگران در وقتی که ایشان حضور ندارند، عمده فعالیت این افراد است.
 دوستی های ناپایدار و غیر قابل اعتماد، بیشتر حاصل همین الگوی ارتباطی است.

  1. الگوی ارتباطی سودمند[۴]

در این سبک ارتباطی، فرد به دنبال یک رابطه برد-برد است. یعنی در این رابطه، هم رضایت طرف مقابل مورد توجه می باشد و دارای ارزش است و هم رضایت فردی. رضایت فرد و رضایت دیگری هر دو در این رابطه مورد توجه است. نام دیگری که می توان برای این رابطه نهاد، رابطه قاطعانه است. 

پیامدهای عدم قاطعیت

  1. ناکامی های پرتکرار در رابطه با دیگران یکی از پیامدهای عدم قاطعیت در رابطه است.
  2. افسردگی. این پیامد حاصل از ناکامی های پرتکرار است که در نتیجه عدم قاطعیت در فرد بوجود می آید. فردی که در هر رابطه ای که وارد شده است، جز شکست چیزی عاید او نشده است، در مورد خود پندارها و باورهایی به دست می آورد که این باورها، زمینه ساز افسردگی در فرد می شود.
  3. روابط بی کیفیت. روابط این افراد به مانند یادداشتی است که بر روی آب نوشته می شود؛ چرا که افراد در این نوع از رابطه ها، احساس اطمینان به هم ندارند و هر لحظه این احساس را دارند که دیگری در حال خیانت در این رابطه است و قصد بدگویی از او را در نزد دیگران دارد.  
  4. ناتوانی در حل تعارضات بین فردی. در این رابطه که هر فرد به دنبال برد خود و باختن دیگری است، در هر تعارضی هر فرد به دنبال برقراری عدالت نیست، بلکه در رابطه به فکر نفع و سود خود خواهد بود. از همین روی در این روابط، تعارضات به صورت منطقی حل نخواهد شد و این ناتوانی در حل تعارضات وجود دارد.
  5. ناتوانی در مدیریت استرس.
  6. ناتوانی در تنظیم هیجانات. به عنوان نمونه، استرس های بی مورد، اضطراب در رابطه و …
  7. افزایش احتمالی اصطکاکات بین فردی.
  8. شکست در فرزند پروری. قاطعیت مهم ترین مهارت در والدگری است. در والدگری توجه به یک امر بسیار مهم است و آن این است که والدین بتوانند میان محبت و انضباط تعادل ایجاد کنند.

بدین معنا که در قبال فرزند خود، هم محبت را به اندازه کافی بروز دهند و هم اقتدار و قاطعیت در مورد قواعدد زندگی را. والدینی که این قاطعیت در رفتار را ندارند، در فرزندپروری با مشکلات بسیاری روبه رو خواهند شد.

با توجه به سبک های فرزندی بارها این مطلب بیان شده است که اگر به فرزندان محبت بسیار بشود ولی در مورد قوانین خانه و خانواده، قاطعیتی وجود نداشته باشد، فرزندان آن خانواده، انسانی های پرتوقع و مسئولیت گریز بار خواهند آمد. این یکی از پیامدهای عدم قاطعیت در ارتباط والدگری است.

در مقابل والدینی که فقط از خود اقتدار و قاطعیت در ارتباط نشان می دهند و محبتی را فرزندان ایشان نظاره گر نیستند، دچار وسواس، اضطراب، افسرده و کمال گرا خواهند شد.

پی نوشت:[۱]. Passive communication[۲].  Aggressive communication[۳]. Passive- Aggressive communication[۴]. Assertive communication

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.