عصر غیبت کبری
الف) دوران رشد و شکوفایی حدیث (قرن ۴ و ۵)
با آغاز غیبت صغری و محرومیت از دسترسی به امام معصوم، ضرورت نگارش احادیث امامان معصوم، بیشتر حسّ شد.
فضای این دوره
شرایط سیاسی – اجتماعی قرن چهارم و پنجم هجری نیز برای اندیشمندان، فضایی علمی را پدید آورد و نتیجه آن، شکوفایی نگارشهای حدیثی در این دوران بود. برخی از شرایط سیاسی-اجتماعی این دوران بدین قرار است :
- به قدرت رسیدن وزرای آل بویه با گرایش شیعی در دربار عبّاسی.
- قرار گرفتن دانشمندان به عنوان مسئولان حکومتی؛ همچون: صاحب بن عباد، ابو علی سینا و شاپور بن اردشیر.
- ایجاد فضای باز فرهنگی.[۱]
- تأسیس مراکز علمی مانند دارالعلمها وکتابخانههای بزرگ در بغداد و ری.
گونههای نگارش حدیث در قرن ۴ و ۵
فضای پدید آمده، با همّت عالمان دینی، آثار حدیثی فراوانی را برای ما به یادگار نهاد، به گونهای که در این سالها در موضوعات گوناگون و با سبکهای مختلف، کتابهای حدیثی معتبر و ارزشمندی تألیف یافتند که به مهمترین آنها اشاره میشود :
الف- جوامع حدیثی شیعه یا کُتُب اَربَعِه
کتاب ” الکافی” از آن شیخ کلینی در هشت جلد، ” کتاب مَن لا یَحضَرُه الفقیه” از آن شیخ صدوق در چهار جلد و کتابهای “تهذیب الاحکام” در ده جلد و ” الاستبصار” در چهار جلد تألیف شیخ طوسی عناوین چهار کتاب اصلی شیعه هستند که در تمام موضوعات فقهی و گاهی غیر فقهی، احادیث مهمی را گرد آوردهاند که در نزد شیعیان اعتبار فراوانی دارند.
ب- کتابهای رجال
کتاب رجال کشّی و رجال طوسی، در این دوران نگاشته شدهاند.
ج- کتب فهرست
الفهرست شیخ طوسی و الفهرست نجاشی، دو کتاب باقی مانده از این دوران است که با معرفی اصحاب ائمه، نام کتابهای ایشان را میآورد و فهرستی بلند از افتخارات شیعه را نمایان میسازد که نمونه مناسبی از پیوستگی نگارش احادیث در میان شیعیان است.
د- أمالی
الأمالی شیخ صدوق، الأمالی شیخ مفید، الأمالی شیخ طوسی و الأمالی سید مرتضی، چهار کتابی هستند که با این عنوان از این دوران باقی مانده است.
ه- غیبت نگاری
غیبت کبری آغاز شد، اما غیبت امام برای شیعیان که بیش از دو قرن با حضور امام معصوم در جامعه خو گرفته بودند، بسیار دشوار بود. همین امر سبب شد تا پرسشها و شبهات فراوانی برای ایشان پدید آید.
این مسأله، اندیشمندان شیعی را واداشت تا در پاسخ به این شبهات مطرح شده، کتابهایی را تألیف کردند که احادیث پیامبر و پیشوایان معصوم در زمینه امر غیبت را فراروی پرسشگران قرار میداد و آنان را از سرگردانی نجات میبخشید.
کتابهای “کمال الدین” شیخ صدوق و ” الغیبه” شیخ مفید و شیخ طوسی، ارمغان این دوران هستند.
و- تفسیر
کتابهای تفسیر قرآن با استفاده از احادیث نقل شده از پیامبر خدا و اهلبیت بزرگوار ایشان، از دیگر آثار این دوران است.
تفسیر العیّاشی، تفسیر القُمی، تفسیر فُرات و التِبْیان شیخ طوسی، از کتابهای تفسیری تألیف شده در دو قرن یاد شده است.
ز- تک نگاری ها
از دیگر تلاشهای علمای حدیث در قرن چهارم و پنجم، نگارش در موضوعات ویژه است.
برای نمونه شیخ صدوق، با گردآوری احادیث خداشناسی، کتاب ارزشمند ” التوحید” را نگاشت و یا با رویکردی ذوقی، احادیث عددی را کنار هم نهاد و کتاب الخصال را تدوین کرد.
صفار قمی، یکی دیگر از عالمان این دوره است که کتاب ” بصائر الدرجات” را در زمینه احادیث امامت، نوشته است.
ح- مُسند نگاری[۲]
کتاب ” تُحَفُ الْعقول” نوشته ابن شعبه حرانی و ” نُزهَهُ النّاظر” حُلوانی، کتابهایی هستند که احادیث امامان معصوم را به تفکیک ذکر کردهاند و خواننده برای خواندن احادیث هر امام، میتواند به آنها مراجعه کند.
ط- فقه الحدیث
کتاب معانی الاخبار شیخ صدوق از آثار ارزشمند این دوران است که معانی پارهای از احادیث را از زبان امامان معصوم برای ما گزارش میکند.
ی- تاریخ و سیره
با نگارش برخی از کتابهای تاریخی سنیّان، مانند تاریخ طبری، نیاز پرداختن به تاریخ پیشوایان معصوم بیش از پیش احساس میشد. عالمان شیعه در سدههای چهارم و پنجم با نگارش کتابهایی، گوشهای از سرگذشت پیشوایان معصوم را به تصویر کشیدند.
” الإرشاد” و ” الجَمَل” تألیف شیخ مفید و “خصائص امیرالمؤمنین” نگارش سیّد رضی، نمونههایی از کتابهای تاریخی این دوران است که با گردآوری احادیث تاریخی، برخی حقایق دوران اهلبیت را بازگو کردند.
ک- فضائل و مناقب[۳]
کتابهای فضائل و مناقب، برتریها و شایستگیهای معصومان را گرد آورده، تا شیعیان بتوانند، شناخت دقیقتری از امامان خویش داشته باشند.
” فضائل امیر المؤمنین” از ابن عُقده و ” نوادر الأثر” نوشته جعفر بن محمد قمی و ” شرح الأخبار” اثر قاضی نُعْمان مغربی، کتابهایی در موضوع فضائل هستند که در این دوره تألیف شدهاند.
ل- دعا و زیارت
فضای باز سیاسی و فرهنگی قرن چهارم و پنجم هجری و اهتمام دولت مردان شیعی به زیارتگاههای معصومان سبب شد تا پژوهشگران شیعه به گردآوری و تبویب دعاها و زیارات، همّت گمارند و مجموعههای مناسبی از دعا و زیارت را به یادگار نهند.
از مهمترین کتابهای این دوره، ” کامل الزیارات” ابن قولویه و “مصباح المتهجّد” شیخ طوسی هستند.
مدرسه حدیثی
مدرسه حدیثی، اصطلاحی است که بیانگر نوعی نگرش در شیوه دریافت، انتقال و نقد حدیث است.
در دو قرن چهارم و پنجم، دو نوع نگرش به حدیث و تعامل با آن وجود داشته است؛ نگرشی که بیشتر به متن حدیث اهمیت میداد و از نقد عقلی احادیث پرهیز میکرد که به مدرسه حدیثی قم مشهور شد و نگرش دیگر برای عنصر عقل در ارزیابی احادیث اهمیت ویژهای قائل بود که به مدرسه حدیثی بغداد مشهور شد.
ب) دوران رکود حدیث (قرن ۶ تا ۹ هجری)
دقّت در گونههای نگارشی احادیث و تنوّع آنها، نیاز مخاطبان و تلاش عالمان شیعی در سدههای چهارم و پنجم را نشان میدهد. حرکت علمی این دوران دیری نپایید و با حمله ترکان سلجوقی به بغداد –که باعث از میان رفتن آل بویه شد- کتابخانههای بزرگ بغداد در آتش سوخت و بزرگان شیعه از جمله شیخ طوسی، ناگزیر به ترک بغداد و اقامت در نجف اشرف –که در آن روزگار روستایی کوچک در جوار حرم امیر مؤمنان بود- شدند.
اگرچه شیخ طوسی توانست با جدیّت در تربیت علمی شاگردان خویش، حوزه علمیه شیعه را در کنار حرم امیر مؤمنان تأسیس کند؛ اما شکوفایی و رشد نگارشهای حدیثی متوقف گردید و تا مدتی نسبتاً طولانی، فعالیّتهای حدیثی در محدودهای بسیار اندک پی گیری شد. به عبارتی قرن ششم تا نهم، دوران رکود نسبی حدیث شیعه بوده است.
البته این رکود به معنای یکسره کنار نهادن احادیث نیست؛ بلکه در این مدّت طولانی، نگارشهای تخصصی در موضوعاتی مانند فقه، رجال و ادعیه پدید آمد و دانشمندانی مانند سید ابن طاووس و علامه حلّی، کتابهای متعددی در بحث دعا، فقه و رجال نوشتند. همچنین ارزشیابی سندی و دقت در بررسی احوال راویان حدیث از قرن هفتم اهمیت بیشتری یافت که تا امروز نیز روش بررسی سندی در میان حدیث پژوهان جایگاهی درخور دارد.
شرح نویسی بر کتاب بیبدیل نهج البلاغه نیز در این دوره تاریخی رایج شد و شرحهای مهمی مانند شرح ابن میثم بحرانی و شرح ابنابیالحدید معتزلی رهاورد همین دوران است.
در این دوره، خاندانهای دانشمندی مانند خاندان حلی و خاندان سید ابن طاووس، نقش اساسی در پاسداری از میراث حدیثی شیعه داشتند و دانشمندان بزرگی از این خانوادهها به نگارش گونههای مختلف حدیثی پرداختند و آثار گران بهایی نیز بر جای نهادند.
علل رکود فعالیّتهای حدیثی
با این همه، علل رکود فعالیّتهای حدیث پژوهی را در این سالها چنین میتوان برشمرد :
- گستردگی فعالیّتهای حدیثی در قرن چهارم و پنجم: هیمنه فعالیّتهای حدیثی در این دو قرن و به ویژه آثار ارزشمند شیخ طوسی تا سالها بر دیگر آثار دانشمندان شیعی سایه افکند، به گونهای که بسیاری از دانشمندان از انجام دادن فعالیّتهای حدیثی جدید خودداری کردند و به افقهای جدیدی غیر از حدیث پژوهی میاندیشیدند.
- ضرورت مطالعات تخصصی: با توجه به تدوین جوامع حدیثی اولیه، عالمان شیعه، مطالعات تخصصی را وجهه همت خویش قرار دادند و در موضوعاتی مانند فقه و بررسیهای رجالی تأمل بیشتری کردند تا کتابهای فقهی ارزشمندی را برای ما به یادگار نهند.
- شرایط نابسامان سیاسی: در اواسط قرن پنجم هجری، ترکان سلجوقی به بغداد یورش بردند و از هر گونه فعالیّتعلمی شیعیان جلوگیری کرده، آن را سرکوب میکردند. برخورد با شیعیان تا سالها ادامه یافت؛ ولی عالمان شیعی با تلاش و مجاهدت خویش از این میراث کهن نگهداری کردند و آن را به نسلهای بعد سپردند.
ج) دوران آغاز رشد مجدّد حدیث (قرن ۱۰ تا ۱۲هجری)
قرن دهم هجری، پایان بخش دوران رکود حدیث پژوهی در نزد شیعه است؛ زیرا تحولات سیاسی در ایران، منجر به روی کار آمدن حکومت صفویه انجامید و پادشاهان صفوی زمینه مناسبی را برای ترویج شیعه دوازده امامی فراهم آوردند. عالمان ژرف اندیش شیعی از لبنان و عراق به ایران مهاجرت کردند و مباحث علمی رونق فراوانی یافت.
این سالها با نام بزرگانی همچون محقّق کَرَکی، شهید ثانی، شیخ بهایی، محمد تقی مجلسی (مجلسی اول)، علامه محمد باقر مجلسی (علامه مجلسی) و ملّا محمد امین استر آبادی گره خورده است.
اخباری گری
جریان اخباری گری نیز که با رویکرد افراطی به احادیث مینگریست و از نقد حدیث پرهیز میکرد، در همین دوران و با اندیشههای ملا محمد امین استرآبادی پدید آمد و همین نگرش، بر گستره فعالیّتهای حدیثی تأثیر نهاد و آثار گران بهای حدیثی، در این سالها رونق ویژهای یافتند.
بنابراین، سه عنصر: زمینه سیاسی مناسب، گرد هم آمدن عالمان ژرف اندیش و ظهور جریان اخباری گری را میتوان از عوامل مهم رواج حدیث پژوهی در این سه قرن دانست.
عالمان شیعه نیز از زمینههای موجود استفاده کردند و کارنامه فعالیّتهای حدیثی در این دوران بسیار پرفروغ و درخشان است.
فعالیّتهای حدیثی در این دوران
مهمترین فعالیّتهای حدیثی این دوران عبارت است از: انتشار گسترده حدیثی، جامع نگاری، تک نگاری، تفسیر روایی، شرح نگاری، فارسی نویسی، غریب نگاری و…
د) حدیث در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری، شاهد ظهور تفکرات جدیدی در اسلام بود؛ عالمان اصولی که در برابر افراطی گری اخباریان، مقاومت میکردند روش اجتهادی و ژرف نگری اصولی، از پذیرش بدون بررسی احادیث، سر بر میتافت و روایات را پس از نقد و بررسی علمی میپذیرفت.
تفکّر دیگر رایج این دوران، تفکر شیخیه، به رهبری شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی بود. آنان روایات را با عرفان و فلسفه درآمیختند و با تأویل قرآنی، معارف دینی را رمزآلود ساختند. روش شیخیه، آثار نامطلوبی را در سراسر جهان اسلام بر جای نهاد.
مکتب تفکیک، گونه دیگری از تفکرات حدیثی است که در قرن چهاردهم به وسیله مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، پایه گذاری شد. طرفداران این نظریه، معارف قرآن و حدیث را معارفی الهی میدانستند و آگاهیهای فلسفی و عرفانی را معرفتی بشری میشمردند و اعتماد کامل به این گونه معارف بشری را در فهم دینی شایسته نمیدانستند.
آثار حدیثی در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری
صرف نظر از تفکرات رایج این دوران، آثار حدیثی زیبایی در این دو قرن تألیف شدند که از آن میان، کتابهای مرحوم سید عبدالله شُبَّر، که در موضوعات گوناگون حدیثی، استواری و ایجاز را به هم آمیخته، در خور توجه است. ” مصابیح الأنوار” در حل مشکلات روایات، “الاصول الأصلیه و الأنوار اللامعه” از دیگر آثار مرحوم شبُر است.
” عبقات الأنوار” مرحوم میر حامد حسین، از دیگر آثار سترگ حدیثی این دوران است که به اثبات اصل امامت و گزارش روایات گوناگون در این باره پرداخته است.
“مستدرک الوسائل”، تألیف میرزا حسین نوری نیز از آثار حدیثی بزرگ قرن چهاردهم است که احادیثی در تمامی ابواب فقهی، گرد آورده و در تکمیل وسائل الشیعه به رشته تحریر در آمده است.
آثار مرحوم آیت الله بروجردی در علم رجال و حدیث، از دیگر آثار ارزشمند این دوران است که با نوآوریهای خویش، خدمت شایستهای به علم حدیث کردند. شیوه ایشان در استفاده از احادیث و تبیین سندهای کتاب کافی، بیانگر وسعت دید آن عالم ژرف اندیش است.
ه) حدیث در دوران معاصر
تاریخ به هم پیوسته حدیث شیعه، بیانگر تلاش ستودنی ِعالمان دین پژوه است، به گونهای که حدیث، از سرچشمه صدور خویش به جزوه کوچک منتقل شده و سپس به جامع روایی و از آنجا به کتابهای اربعه راه یافت، و تا نگارش جوامع ثانویه شیعه، همواره حفظ و نگهداری میشد و امروزه میتوان با ارزشیابی علمی حدیث تا حد فراوانی اطمینان یافت.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و رویکرد دینی حکومت، فعالیّتهای حدیثی رونق ویژهای یافت. عمومی شدن مباحث حدیثی در رسانهها و کاربرد حدیث در علوم گوناگون، بهویژه علوم روان شناسی و جامعه شناسی، ضرورت پردازش علوم حدیثی را مینمایاند. اگر چه در این زمینه، گامهایی برداشته شده است، اما همچنان در اول راهیم.
مُعجَم نگاری، شیوه نوینی در عرصه حدیث پژوهی در عصر ماست که دست یابی به احادیث را هموار میسازد. در این شیوه احادیثِ کتابها بر اساس الفاظ و یا موضوعات، گزارش میشوند.
پژوهشگر با استفاده از معجم میتواند تمامی احادیث یک واژه را در کنار هم مشاهده کند. معجم الالفاظ بحارالانوار، کافی، نهج البلاغه و دهها کتاب دیگر در این دوران نگاشته شده است.
استفاده از رایانه نیز از ویژگیهای دوران معاصر است. امروزه نرمافزارهای متعدّدی، احادیث شیعه و سنّی را ارائه میدهند که برای محققان بسیار ارزشمند و کاربردی است.
در کنار فعالیّتهای نوین حدیثی، احیای میراث کهن حدیثی نیز از دیدِ عالمان معاصر، پنهان نمانده است و امروزه، بسیاری از آثار حدیثی کهن، با شیوهای چشم انداز، به چاپ سپرده شده و مراجعه به آثار دیرپا را آسان کرده است.
از جمله فعالیّتهای حدیثی دوران معاصر، تلاش برای همگانی کردن احادیث است.
این تلاشها را در دو سطح، میتوان برشمرد: نخست، کتابهای حدیثی که برای پژوهشگران، نگاشته شده است و محقّقان با مراجعه به آنها، تحقیقات خویش را برپایه احادیث، استوار میسازند.
دانش نامه میزان الحکمه، دانش نامه پیامبر اعظم، دانش نامه امیرالمؤمنین، دانش نامه احادیث پزشکی و همچنین کتابهای مسند امام علی، موسوعه ائمه اطهار از جمله این منابع حدیثی است.
نوع دوم، کتابهای ارزشمندی هستند که با زبان امروزی برای گروههای مختلف سنّی نگاشته شده است که خواننده را با شیواییهای کلام معصوم آشنا میکند.
[۱]. که همه دانشمندان میتوانستند افکار و اندیشههای خویش را مطرح سازند.
[۲]. مسند نگاری، گونه ای از نگارش است که در آن، احادیث یک راوی را بدون در نظر گرفتن موضوعات آن کنار هم مینهد.
نگارش مسند در میان شیعیان چندان مرسوم نبود و دانشوران شیعی، به گردآوری حدیث درباره یک موضوع بیشتر اهمیت میدادند؛ زیرا نگارشهای موضوعی در یافتن نظر نهایی معصومان مفیدتر است. در سدههای چهارم و پنجم هجری، پاره ای از مسند نویسیها در میان شیعه پدید آمد، با این تفاوت که به گردآوری حدیث یک راوی نپرداختند بلکه احادیث هر امامی را جداگانه گرد آوردند.
[۳]. واژه فضائل جمع فضیلت به معنای برتری است و مناقب جمع منقبت است به معنای آنچه مایه افتخار و مباهات است.