مقدمه
استدلالات عقلی و وجدان سلیم انسانی نیز ، لزوم احترام آنها را به اثبات رسانده است. عقل و فطرت و وجدان، همه بر این گفته گواه اند که پدر و مادر، واجب الاطاعه هستند. طبیعت انسانی طوری ساخته شده که در مقابل عواطف و احسان، از خود واکنش و عکس العمل نشان می دهد و طبیعت بشر، بر این است که احسان کننده و کرامت کننده را دوست می دارد. اصولاً مکتب متین اسلام، چنین است که انسان را در برابر خویش و دیگران، از جمله مثل والدین و همسر و فرزند، دارای حقوقی می داند که در مقابل آنها مسئول و مکلّف است. جایگاه پدر و مادر در تمام ادیان آسمانی و حتی مکاتب غیرالهی، مورد احترام و تکریم قرار گرفته است.
آیات احترام به تمام پدران و مادران و حقوق والدین
1 ـ وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَی وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛ خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و در باره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راه مانده و بردگان خود [نیکی کنید] که خدا کسی را که متکبر و فخرفروش است دوست نمی دارد.[۱] خداوند متعال در این آیه اشاره به حق پدر و مادر کرده و توصیه مى کند که نسبت به آنها نیکى کنید، حق پدر و مادر از مسائلى است که در قرآن مجید زیاد روى آن تکیه شده و کمتر موضوعى است که این قدر مورد تاکید واقع شده باشد، و در چهار مورد از قرآن ،[۲] بعد از توحید قرار گرفته است.
ـ تقدم حق مادر بر پدر :
در قرآن توجه خاص به حقوق مادر شده به طوری که بیشترین حق از آن او دانسته شده است:
2ـ َوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَی وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛
و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سی ماه است تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد می گوید پروردگارا بر دلم بیفکن تا نعمتی را که به من و به پدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاس گویم و کار شایسته ای انجام دهم که آن را خوش داری و فرزندانم را برایم شایسته گردان در حقیقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان پذیرانم[۳]) ؛
خداوند در این آیه می فرماید : ما انسان را توصیه کردیم که در باره پدر و مادرش نیکى کند” (وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً) سپس به دلیل لزوم حقشناسى در برابر مادر پرداخته مىگوید: مادر، او را با اکراه و ناراحتى حمل مى کند، و با ناراحتى بر زمین مىگذارد، و دورانحمل و از شیر باز گرفتنش سى ماه است (حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً) . مادر در طول این سى ماه بزرگترین ایثار و فداکارى را در مورد فرزندش انجام مى دهد.از نخستین روزهاى انعقاد نطفه حالت مادر دگرگون مىشود، و ناراحتی ها پشت سر یکدیگر مى آید و یکى از سخت ترین حالات مادر است روى مى دهد.
پزشکان مى گویند: بر اثر کمبودهایى است که در جسم مادر به خاطر ایثار به فرزند رخ مى دهد هر قدر جنین رشد و نمو بیشتر مى کند مواد بیشترى از شیره جان مادر مى گیرد ، و حتى روى استخوان هاى او و اعصابش اثر مى گذارد، گاه خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او مى گیرد ، و در آخر دوران حمل راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشکل مى شود اما با صبر و حوصله تمام و به عشق فرزندى که به زودى چشم به دنیا مى گشاید و بر روى مادر لبخند م ىزند تمام این ناملائمات را تحمل مى کند.
دوران وضع حمل که یکى از سختترین لحظات زندگى مادر است فرا مى رسد تا آنجا که گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مى نهد . به هر حال بار سنگینش را بر زمین گذارده دوران سخت دیگرى شروع مى شود، دوران مراقبت دائم و شبانه روزى از فرزند، دورانى که باید به تمام نیازهاى کودکى پاسخ گوید که هیچگونه قدرت بر بیان نیازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد نمى تواند محل درد را تعیین کند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد قادر به بیان آن نیست، جز اینکه ناله سر دهد و اشک ریزد، و مادر باید با کنجکاوى و صبر و حوصله تمام یک یک این نیازها را تشخیص دهد و برآورده کند . نظافت فرزند در این دوران مشکلى است طاقت فرسا، و تامین غذاى او که از شیره جان مادر گرفته مى شود ایثارى است بزرگ. بیماری هاى مختلفى که در این دوران دامان نوزاد را مى گیرد و مادر باید با شکیبایى فوق العاده به مقابله با آنها برخیزد مشکل دیگرى است. اینکه قرآن در اینجا تنها از ناراحتی هاى مادر سخن به میان آورده و سخنى از پدر در میان نیست نه بخاطر عدم اهمیت آن است، چرا که پدر نیز در بسیارى از این مشکلات شریک مادر است، ولى چون مادر سهم بیشترى دارد بیشتر روى او تکیه شده است[۴] .
۳ـ وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَی وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ ؛ و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش به او باردار شد سستی بر روی سستی و از شیر باز گرفتنش در دو سال است [آری به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوی من است[۵].
در این آیه نیز ابتدا دربارهى نیکى به والدین سفارش شده، سپس به دوران باردارى مادر اشاره کرده تا وجدان اخلاقى انسان را تحریک و بیدار کند و به او تذکّر دهد که گذشته ها را فراموش نکند.[۶]
ـ رعایت ادب و پرهیز از شکوه:
4ـ وَقَضَی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا؛ پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید اگر
یکی ازآن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها [حتی] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی[۷
در این آیه قسمتى از ریزهکاری هاى برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مى کند :
1- از یک سو انگشت روى حالات پیرى آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احترامند گذارده، مى گوید: کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو!. آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایى برسند که نتوانند بدون کمک دیگرى حرکت کنند، و از جا برخیزند و حتى ممکن است قادر به دفع آلودگى ازخود نباشند، در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع مى شود. آیا وجود چنین پدر و مادرى را مایه رحمت مى دانند، و یا بلا و مصیبت و عذاب آیا صبر و حوصله کافى براى نگهدارى احترام آمیز از چنین پدر و مادرى را دارند و یا هر زمان با نیش زبان، با کلمات سبک و اهانت آمیز و حتى گاه با تقاضاى مرگ او از خدا قلبش را مىفشارند و آزار مى دهند؟.
۲- از سوى دیگر قرآن مى گوید: در این هنگام به آنها اف مگو، یعنى اظهار ناراحتى و ابراز تنفر مکن، و باز اضافه مىکند با صداى بلند و اهانت آمیز و داد و فریاد با آنها سخن مگو، و باز تاکید مى کند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو که همه آنها نهایت ادب در سخن را مىرساند که زبان کلید قلب است .
۳- از سوى دیگر دستور به تواضع و فروتنى مى دهد، تواضعى که نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چیز دیگر انسان باید در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوری رفتار کند که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او را در برابر آنها خوار میکند و نسبت به ایشان محبت و مهر دارد.[۸]
۴- سرانجام مى گوید: حتى موقعى که رو به سوى درگاه خدا مى آورى پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضاى رحمت پروردگار براى آنها بنما. مخصوصا این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز و بگو” خداوندا همانگونه که آنها در کودکى مرا تربیت کردند تو مشمول رحمتشان فرما”، نکته مهمى که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد استفاده مى شود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایى قادر بر حرکت و دفع آلودگی ها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکى چنین بودى و آنها از هر گونه حمایت و محبت از تو دریغ نداشتند محبت آنها را جبران نما. کلمه ى «کبر» در این آیه ، براى این گفته شده است که در حال کبر سنّ و پیرى احتیاج آنها بسرپرستى بیشتر است و گر نه در همه حال فرمانبردارى آنها لازم است[۹].
و از آنجا که گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعىکه بر فرزند لازم است ممکن است لغزشهایى پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوى آن کشیده شود در آخرین آیه مورد بحث مى گوید:” پروردگار شما به آنچه در دل و جان شما است از شما آگاهتر است” (رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما فِی نُفُوسِکُمْ) چرا که علم او در همه زمینه ها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى از هر گونه اشتباه است در حالى که علوم شما واجد این صفات نسبتا بر این اگر بدون قصد طغیان و سرکشى در برابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیکى به پدر و مادر از شما سر زند و بلافاصله پشیمان شدید و در مقام جبران برآئید مسلما مشمول عفو خدا خواهید شد: اگر شما صالح باشید و توبه کار خداوند توبه کاران را مى آمرزد.[۱۰]
ادامه دارد…
پی نوشت :
[۱] سوره نساء/ ۳۶
[۲] (سوره بقره / ۸۳) ( سوره انعام /۱۵۱) ( سوره اسراء /۲۳)
[۳] سوره احقاف / ۱۵
[۴] تفسیر نمونه ، ج ۲۱ ، ص ۳۲۷
[۵] سوره لقمان /۱۴
[۶] تفسیر نور ،ج ۷ ، ص ۲۵۰
[۷] سوره اسراء /۲۳
[۸] ، طباطبایسی ، محمد حسین ، ترجمه المییزان ، ، قم ، دفتر انتشاران جامعه مدرسین حوزه علمیه ج ۱۳ ، ص ۱۰۹
[۹] ، عاملی ابراهیم ، تفسیر عاملی ، تهران انتشارات صدوق ، ۱۳۶۰ ج ۵، ص ، ۴۱۹
[۱۰] تفسیر نمونه ج ۱۲ ، ص۷۷