مهمترین مشکل
حال که دانستیم بررسی سند حدیث، یکی از راههای راههای پی بردن به کلام از معصومین(علیهم السلام) است، این مشکل پیش میآید که به علّت دور شدن و فاصله گرفتن از زمان معصومین(علیهم السلام) و عدم توان شناخت راویان آن زمان، چگونه میتوانیم به عادل و راستگو بودن ایشان پی برده و شخصیت حدیثی ایشان را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
در کنار این سؤال، مسئله دیگری مطرح میشود و آن این است که در برخورد با یک راوی، نیاز به بررسی چه بُعدی از ابعاد زندگی او داریم و یا به بیانی دیگر، اگر راوی چه صفاتی داشت، احادیث او برای ما حجّت و قابل اعتماد بوده و اگر چه صفاتی را داشت ،احادیث او ضعیف شمرده میشود.
راههای شناخت یک راوی
شناخت راویان حدیث به سه گونه قابل تصور است:
۱) شناخت واقعی: این شناخت در صورتی ممکن است که شخصیت او از نزدیک و به صورت مستقیم مورد بررسی قرار گیرد و ما با مشاهده او بتوانیم با معیارهایی که علم رجال به ما میدهد، او را بشناسیم.
۲) شناخت ظاهری: این شناخت، از طریق توصیفاتی که شاهدان امر برای ما گزارش میدهند، به دست میآید. این شاهدان باید خود به طور مستقیم با راویان ارتباط داشته و ایشان را بشناسند.
آنچه مسلّم است، شناخت راویان احادیث معصومین(علیهم السلام) از راه اول و دوم برای کسانی که در این عصر زندگی میکنند و از زمان حضور معصومین(علیهم السلام) فاصله گرفتهاند میسر نمیباشد و تنها راهی که برای شناخت راویان ممکن است، راه علمی است.
۳) شناخت علمی: این نوع شناخت، از طریق روشها و اسنادهای علمی و با مراجعه به کتابهای رجالی[۱] که در این زمینه نوشته شدهاند، حاصل میشود.
به همین خاطر، شناخت منابع رجالی که بتوان راویان احادیث را شناخت امری بسیار مهم است.
صفات لازم برای یک راوی
حال باید به پاسخ این پرسش بپردازیم، که برای بررسی شخصیت حدیثی یک راوی، لازم است به چه صفاتی توجه نماییم.
در بررسی شخصیت یک راوی باید سه ویژگی، در سه حوزه متفاوت، مورد توجه قرار بگیرد :
۱) ویژگی شخصیتی راوی: این ویژگی بدین معناست که او باید توان درک حدیث و به خاطر سپردن آن را داشته باشد.
۲) ویژگی اخلاقی راوی: راوی باید منتسب به صفت عدل بوده و کسی او را به فسق و دروغ متّهم نکرده باشد.
۳) ویژگی عقیدتی: شخص راوی باید شیعه ۱۲ امامی باشد، به گونهای که کسی او را منتسب به فرقههای انحرافی در اسلام همچون: غالیان، ناصبیان و… نکرده باشد و یا در مورد او، لفظ فاسدالعقیده را به کار نبرده باشند.
صحیح، حَسَن، مُوَثَّق و ضعیف
به اعتبار راوی، اگر شخصی به عنوان راوی تمامی صفات ذکر شده را داشت او را فردی موثق و حدیثی را که نقل کرده است، حدیث صحیح مینامند ولی اگر راویِ حدیثی، صفت عدالت را نداشت ولیکن دو صفت دیگر را دارا بود، حدیثی را که او نقل کرده است، به عنوان حدیث حَسَن میشمارند.
در مقابل، اگر از میان آن سه ویژگی، فقط ویژگی عقیدتی را نداشت، روایت نقل شده از او را روایتی موثق میشمارند و اگر هیچ کدامیک از صفات را نداشت و یا فردی مجهول در کتابهای رجالی برشمرده شده بود، حدیث او را حدیث ضعیف میدانند.
راههای شناخت علمی
همانطور که در مطالب گذشته ذکر شد، از میان راههای شناخت یک راوی، تنها راهی که برای ما میسّر و امکانپذیر است، شناخت علمی راویان است که از راه مراجعه به کتابهای رجالی – که به معرفی راویان ثقه و قابل اعتماد و جدا کردن این دسته از راویان از دیگر راویان که در حدیث ضعیف شمرده میشوند – است.
در این نوع از کتابها، راویان ثقه از دو راه قابل اعتماد شدهاند:
اولین راه از طریق توثیق خاص میباشد (مقصود از توثیق خاص آن است که در خصوص یک راویِ مشخص شده از سوی ائمه معصومین(علیهم السلام) یا علمای رجال، الفاظی بر وثاقت و عدالت ایشان وارد شده است).
دومین راه که علمای این علم برای نشان دادن وثاقت راویان به کار میبرند، استفاده از توثیقات عام است (منظور از توثیق آن است که توثیق نسبت به جمع و گروهی خاص رسیده که آن راوی، یکی از ایشان است).
انواع توثیق خاص
راههای توثیق خاص عبارتند از:
۱) تایید یکی از معصومین(علیهم السلام)
این نوع از توثیق بدین معناست که از سوی معصومین(علیهم السلام) بر وثاقت شخص مورد نظر، روایتی وارد شده است.
به عنوان نمونه در توثیق زکریا بن آدم قمی اینگونه آمده است:
علی بن مُسَیِّب میگوید: «خدمت امام رضا(علیه السلام) شرفیاب شدم و به ایشان عرض کردم: وطن من دور است و نمیتوانم در هر زمان خدمت شما برسم، پاسخ سؤالات خویش را از چه کسی دریافت نمایم؟
امام(علیه السلام) در پاسخ من فرمودند: «از زکریّا بن آدم قمی که پناهگاهی برای دین و دنیای شماست. »[۲]
تعبیر امان بودن بر دین و دنیا، بالاترین تعبیری است که برای بیان وثاقت یک شخص و قابل اعتماد بودن او میتوان ذکر کرد و از آنجا که این روایت صحیح است میتوان این نتیجه را گرفت که او یک راوی قابل اعتماد است.
یکی از شرایط مهم که باید در تنصیص معصوم(علیه السلام) در نظر گرفته شود، این است که آن حدیث مدح خود راوی نباشد ،چرا که ممکن است خود راوی آن حدیث را در مورد خویش ساخته و به معصوم(علیه السلام) نسبت داده باشد.
۲) تأیید یکی از علمای قبل از شیخ طوسی (م ۴۶۰ه.ق). همچون: برقی، ابن قولویه قمی، کَشّی، صدوق، مفید، نجاشی و…
۳) تأیید یکی از علمای بعد از شیخ طوسی (م ۴۶۰ه.ق). همچون: ابن شهر آشوب، شیخ مُنتَجَب الدّین، میرزا استرآبادی، سیّد تَفرشی، محقق اردبیلی، قَهپائی، علامه مجلسی و آیت الله خویی.[۳]
۴) ادعای اجماع بر وثاقت راوی از سوی علمای رجالی
برای آموختن مطالب بیشتر در این مورد ،لازم است به کتابهایی که به بیان این موارد و تفصیل این مطالب پرداختهاند، مراجعه شود.
توثیقات عام، راه دوم
توثیق عام به عنوان دومین راه برای پی بردن به وثاقت یک راوی خود به ۵ گونه ممکن است:
۱) اصحاب اجماع: نخستین بار ابوعمرکشّی (م ۳۲۹ه.ق) بود که این ادعا را در کتاب رجالی خویش مطرح نمود و ۲۲ نفر از یاران ائمه معصومین(علیهم السلام) را به عنوان کسانی اسم برد که علمای رجال بر وثاقت ایشان اتفاق نظر دارند و این لفظ را برای این گروه قرار داد.
این نوع از توثیق عام، گستردهترین و مهمترین شیوه در میان توثیقات عام است.
نام این افراد عبارتند از :
در برخی از کتابهای رجالی به جای ابابصیر اسدی، ابابصیر مرادی و به جای حسن بن محبوب از فضاله بن ایوب و حسن بن علی بن فضال و به جای فضاله بن ایوب از عثمان بن عیسی نام بردهاند.
حال اگر نام این چهار تن را به مجموعه ۱۸ نفری اضافه نماییم، مجموعه اصحاب اجماع به ۲۲ تن خواهد رسید که همگی ثقه و قابل اعتماد در حدیث میباشند.
۲) مشایخ ثقات: منظور از مشایخ ثقات: محمد ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی بَیاع سابری، احمد بن محمد بن عیسی قمی، بنوفضال میباشند.
۳) راویانی که احادیث ایشان در کتاب «کامل الزیارات»[۴] آمده است.
۴) راویان احادیث کتاب «تفسیر قمی» نوشته علی بن ابراهیم قمی.
۵) مشایخ اجازه: منظور از مشایخ اجازه کسانی هستند که یک کتاب را خود جمع آوری نموده بودند و کتاب خویش و یا روایتی خاص را به دیگری برای روایت اجازه میدادند.
الفاظ توثیق و تضعیف
عالمان رجالی برای نشان دادن وثاقت یک راوی در کتابهای خویش از ۳ دسته الفاظ استفاده نمودهاند:
دسته اول) الفاظی که همگی این عالمان آن را دلالت بر ثقه بودن شخص میدانند؛ همچون: عدل، ثقه، حجه و…
دسته دوم) الفاظی که تنها بر عدالت شخص دلالت میکند و در مورد دو ویژگی دیگر سکوت دارد؛ همچون: صحیح الحدیث، وجه، عین، شیخ، جلیل القدر، عظیم المنزله، صدوق، مرضی، شکور، زاهد و…
دسته سوم) الفاظی که صرفاً نوعی مدح و ستایش برای راوی است و در مورد سه صفت مورد نظر حرفی را بیان نمیدارد؛ همچون: فاضل، دیّن، سلیم الجنه، مُحدِّث، حافظ، خاصی، صاحب الامام، معتمد الکتاب و…
* در مقابل این دسته از الفاظ که بر وثاقت راوی دلالت دارند، دستهای دیگر از الفاظ نیز به ضعیف بودن راوی اشاره دارد.
این الفاظ عبارتند از: لیس بعادل، لیس بِصادقٍ، لیس بمرضی، لیس بمشکور، ضعیف، ضعیف الحدیث، ساقط، متروک، لیس بشی ءٍ، متهم بالکذب، متهم بالغلو، متعصب، متهم، مخلّط، غال، مختلط، کذّاب، وضّاع، ملعون، خبیث. [۵]
برخورد با نظرات مختلف
در هنگام مراجعه به کتابهای رجالی گاهی دیده شده است برخی از عالمان، راوی را ثقه و قابل اعتماد دانستهاند ولی عالم دیگری، همان شخص را ضغیف و یا غیر عادل دانسته است.
در این میان دیدگاههای مختلفی ارائه شده است که از جمله این نظریات، سه نظریه میباشد:
دیدگاه اول) این دسته از صاحب نظران قائل هستند که اگر در کتابی در ضعف راوی مطالب آمده بود، همان ضعف مورد قبول است ،چرا که به هر حال، متخصصی او را ضعیف در حدیث دانسته است.
دیدگاه دوم) این گروه قائل هستند که در صورت تعارض بین دو نظریه، آن نظری که دلالت بر ثقه بودن راوی است، همان معتبر است.
دیدگاه سوم) این گروه نیز قائلند که در صورت امکان در جمع میان این دو نظر باشد، باید این دو نظر را با هم جمع کرد و اگر جمع ممکن نبود و دلیلی هم بر قبولی یکی از دو طرف نداشتیم درباره آن راوی سکوت میکنیم.
دیدگاه چهارم) نظر نجاشی به علّت اینکه از دیگران در امر راوی شناسی متبحّرتر است، بر نظرات دیگر ترجیح و برتری دارد.
[۱]. در درس چهارم با دسته ای از این کتابها آشنا خواهید شد. [۲]. رجال کشی ،ص ۵۹۵ [۳]. فرق طریق دوم و سوم این است که در طریق دوم این دسته از علما، تاییداتشان از روی حس است ولی علمای طریق سوم از روی حدس این تایید را انجام میدهند. [۴]. نویسنده این کتاب جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه قمی است که در مقدمه کتاب مدعی میشود در کتاب خویش به جز از افراد ثقه روایت نقل نکرده است. [۵]. هر کدام از این الفاظ در نشان دادن شدت ضعف یک راوی متفاوت بوده و یکسان نیستند.
برای آموختن مطالب بیشتر در مورد این الفاظ لازم است به کتابهایی که به مباحث نظری علم رجال پرداختهاند، مراجعه فرمائید.