مقدمه
قساوت قلب، از دسته رذایل اخلاقی است که در متون حدیثی از آن بهعنوان یکی از دردناکترین بیماریهای روحی که شدیدترین عقوبتهای را به همراه دارد، نامبردهشده است. [۱]کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از قرآن بکار رفته است.[۲]
در برخی از کتب حدیثی[۳] و نیز اخلاقی، بخشی از آن را به این موضوع اختصاص دادهاند. برخی از نویسندگان نیز بر اساس روایات، آن را علائم آخرالزمان معرفی کردهاند.[۴]
قلب قسی شده بهمانند زمینی است که در هنگام بارش، خشکی خاکش به گونه ایست که به طراوت آب اجازه نمیدهد با نفوذ به خود، حاصلخیزی به همراه داشته باشد و پذیرای هیچ برکت نازل شدهای نیست و جدای از آن استعداد رشد هیچ بذری در آن وجود ندارد؛ به عبارتی دیگر قلبی که سخت شده باشد نمیتواند پذیرای هیچگونه معنویتی باشد و خود نیز دارای هیچ استعدادی برای رشد اخلاقی و معنوی نیست بهگونهای که نه پذیرای تابش نور معرفت است و نه خود دارای نورانیتی است که بدان وسیله برای دیگران نور هدایت باشد.
انسانی که دچار این رذیلت اخلاقی شده است، راه به سعادت و خوشبختی نخواهد برد و جدای از آن طعم شیرین عبادت را هم نخواهید چشید. از همین روی لازم است پیامدهای قساوت قلب بهدرستی شناخته شود و از عوامل پیدایی آن اجتناب کرد.
مفهومشناسی
در لغت قساوت قلب به معنای ازبینرفتن نرمی و رحمت دل است[۵] که در زبان فارسی نیز از آن تعبیر به سختدلی و سنگدلی میشود. [۶] طبرسی در کتاب مجمعالبیان، در تعریف اصطلاحی، آن را به معنای فاسد بودن دل میداند؛ [۷] بهعبارتدیگر دلهایی که با دیدن صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقتآور متأثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود. [۸]
عوامل پیدایی قساوت قلب
یکی از نکات بسیار مهم در بررسی عوامل پیدایی قساوت قلب، مراتبی بودن آن است. مراتبی بودن آن بدین معناست که نخست قساوت قلب با انجام مکروهات آغاز میشود و پس از آن است که انسان با انجام گناهان صغیره و کبیره، به وادی کفر و شرک نسبت به خدای متعال قدم میگذارد. از همین روی برخی از بزرگان قائل هستند که درجه قساوت قلب باتوجهبه میزان بیتوجه انسان نسبت به آیات قرآن فهم میشود، چرا که آیات الهی نشانهای از قدرت و اراده الهی هستند و بیتوجهی بدانها، یعنی گام نهادن در کفر و شرک. [۹]
با مراجعه به متون دینی اعم از قرآن کریم و نیز روایات اهلبیت A برخی از عوامل نقشآفرین در پیدایی قساوت قلب به دست آمد که این موارد عبارتاند از:
۱. موضعگیری و جدال در برابر انبیای الهی: بر اساس برخی از آیات قرآن، همچون آیه ۷۴ سوره بقره، میتوان یکی از علل سختدلی قوم بنیاسرائیل را مجادله و مخالفت در برابر حضرت موسی ; دانست. این امر نشان از آن دارد که لجاجت در برابر دستورات و اوامر انبیا و اولیای الهی، منجر به جسور شدن انسان در برابر فرامین الهی شده و نتیجه آن چیزی جز قساوت قلب نمیتواند باشد. هر چه انسان خود را از دستگاه توحیدی دور کند به همان اندازه به سمت دستگاه ابلیس و شیاطین نزدیک خواهد شد و نزدیکی به دستگاه ابلیس، چیزی جز ازدسترفتن نرمی دل نیست.
در سوره حدید، آیه ۱۶ آمده است: «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ آیا برای اهل ایمان وقت آن نرسیده که دلهایشان برای یاد خدا و قرآنی که نازل شده نرم و فروتن شود؟ و مانند کسانی نباشند که پیشازاین کتاب آسمانی به آنان داده شده بود، آنگاه روزگار [سرگرمی در امور دنیا و مشغول بودن به آرزوهای دور و دراز] بر آنان طولانی گشت، در نتیجه دلهایشان سخت و غیرقابلانعطاف شد، و بسیاری از آنان نافرمان بودند.»
قلبی که دل در گرو دستورات الهی ندهد، چیزی جز سختی دل برای او حاصل نمیشود.
۲. پیمانشکنی با خدای متعال و رسولان او: در آیه ۱۳ سوره مائده خدای متعال در اشاره به پیمانشکنی قوم بنیاسرائیل میفرماید: «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَهً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَهٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ پس آنان را به سبب پیمان شکستنشان لعنت کردیم، و دلهایشان را بسیار سخت گردانیدیم، [تا جایی که] کلمات خدا را از جایگاه اصلی اش و معنای حقیقی اش تغییر می دهند، و بخشی از آنچه را [از معارف و احکام تورات واقعی] که به وسیله آن پند داده شدند، از یاد بردند [و نادیده گرفتند]، و همواره از اعمال خائنانه آنان جز اندکی از ایشان [که وفادار به پیمان خدایند] آگاه می شوی؛ پس [تا نزول حکم جهاد] از آنان درگذر و [از مجازاتشان] روی گردان؛ زیرا خدا نیکوکاران را دوست دارد.»
بر اساس این آیه شریفه، پیمانشکنی با خدای متعال، عامل محرومیت انسان از الطاف الهی و زمینه پیدایش قساوت قلب است. طبرسی در کتاب تفسیری خود در این مورد بیان میدارد: «این آیه نشانگر آن است که دلهای آنان بهخاطر عهدشکنی، گناه و خیانت، از لطافت و ظرافت و نرمش و حقپذیری به سنگدلی، خشکی و خشونت تغییر ماهیت میدهد و بدینسان، دل نیز بر اثر فریب، خدعه، شقاوت و گناه دگرگونی منفی مییابد و انسان از موجودی پرمهر، بشردوست، توحیدگرا، نرم دل و حقپذیر به موجودی سخت دل، حقستیز، خشن و بیرحم تبدیل میگردد.» [۱۰]
۳. اصرار بر گناه: در آیه ۱۴ سوره مطففین یکی از عوامل پیدایی قساوت قلب، اصرار بر گناه بیان شده است: «کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ؛ اینچنین نیست که میگویند، بلکه گناهانی که همواره مرتکب شدهاند بر دلهایشان چرک و زنگار بسته است [که حقایق را افسانه میپندارند.]»
کلمه رین به معنای زنگاری است که بر اجناس قیمتی مینشیند، قلب هم بهمانند شی با ارزشی است که گناه همچون زنگارهایی بر آن مینشیند و موجبات تیرگی و سختی آن میشود. [۱۱]
امام باقر در روایتی، قلب را لوح سفیدی میدانند که با انجام هر گناه، نقطه سیاهی در سفیدی آن پدیدار میگردد، و اگر فرد اصرار بر گناه خود داشته باشد این سیاهی گسترشیافته و تمام سفیدی قلب را فراگرفته و دیگر انسان به خیر و سعادت برنمیگردد.[۱۲]
۴. غفلت از یاد خدا: امام باقر; در روایتی غفلت از یاد خدا را عامل قسی شدن قلب میدانند. «إیّاکَ و الغَفلَهَ؛ ففیها تکونُ قَساوَهُ القلبِ؛ از غفلت بپرهیز؛ زیرا که در آن، قساوت دل است.» [۱۳]
۵. نفاق: در حدیثی که از امام صادق ; نقل شده است، برای نفاق چهار علامت بیان شده است که یکی از ایشان، قساوت قلب است. [۱۴] بر اساس این حدیث از امام ; میتوان پی برد که نفاق یکی از عوامل شکلگیری قساوت قلبی در انسان است.
۶. آرزوهای طولانی (طول الامل): آرزوهای طولانی یکی از مهمترین رذایل اخلاقی است که انسان را به انواع دیگر رذایل و گناهان آلوده میکند و بهواسطه این آلودگی، شیطان بر نفس انسان حاکم شده و او را از خدای متعال دور میکند. امید و آرزو در زندگی انسان بهمانند یک موتور محرک است که میتواند در زندگی او سرعت و جهت دهد؛ ولی وقتی این آرزوها، خواستههایی باشد که خارج از استعداد و توان انسان و نیز عمر او باشد، از مصادیق «طول الامل» بوده و مورد نهی دین است.
آرزوهای انسان اگر از حد بگذرد، سرزمین دل انسان را دچار شک و تردیدهایی میکند و این تردیدها، دل او را مملو از کرختی کرده و از کارهای صواب باز میدارد و بهمرور بر قساوت آن میافزاید.
در حدیثی اینگونه آمده است: «فیما ناجى الله عزوجل به موسى;: یا موسى;! لا تطول فی الدنیا أملک، فیقسو قلبک، والقاسی القلب منی بعید؛ ای موسی;! آرزوی خود را در دنیا طولانی نکن که قسیالقلب خواهی شد و قسیالقلب از من دور است» [۱۵]
قساوت قلب بخشی از آسیبهایی است که بلندی آرزوها به همراه دارد؛ از جمله دیگر آسیبهای آرزوهای بلند میتوان به فراموشی مرگ، زندگی ذلتبار، ناسپاسی، محروم بودن از درک حقایق، کفران و در نهایت محرومیت از نعمتها اشاره کرد. [۱۶]
۷. زیادهگویی: یکی از توصیههای اخلاقی اهلبیت A دوری از زیادهگویی و پرحرفی است. پیامبر اکرم c میفرمایند: «ثَلاثَهٌ یُحِبُّها اللَّهُ: قِلَّهُ الکَلامِ وَ قِلَّهُ المَنامِ وَ قِلَّهُ الطَّعامِ ثَلاثَهٌ یُبغِضُها اللَّهُ: کَثرَهُ الکَلامِ وَ کَثرَهُ المَنامِ وَ کَثرَهُ الطَّعامِ؛ خداوند سه چیز را دوست میدارد: کمگویی و کمخوابی و کمخوری. سه چیز را نیز دوست نمیدارد و از آنها بیزار است پرگویی و پرخوابی و پرخوری.» [۱۷] که این روایت نشان از آن دارد که در نزد خدای متعال این عمل، یک عمل ناپسند شمرده میشود.
در روایت دیگری که از رسول خدا c نقل شده است، پرحرفی را یکی از عوامل پیدایی قساوت قلب میدانند. در این روایت آمده است: «لاَ تُکْثِرُوا اَلْکَلاَمَ بِغَیْرِ ذِکْرِ اَللَّهِ فَإِنَّ کَثْرَهَ اَلْکَلاَمِ بِغَیْرِ ذِکْرِ اَللَّهِ قَسْوُ اَلْقَلْبِ إِنَّ أَبْعَدَ اَلنَّاسِ مِنَ اَللَّهِ اَلْقَلْبُ اَلْقَاسِی؛ جز ذکر خدا،سخن فراوان مگویید.به درستى که سخن فراوان به غیر از ذکر[و یاد]خدا موجب سنگدلى است و دورترین مردم از خدا[انسان] سنگدل مىباشد.» [۱۸] بر اساس این آیه، آنچه در زیاده گفتن آن اشکالی نیست، ذکر خدای متعال است و غیر آن بهگونهای میتواند یک صفت مذموم و ناپسند باشد.
۸. پرخوری: همانطور که پرگویی منجر به قساوت قلب میشود، انسانی که عادت به زیاده خوری دارد، جایی در قلب او برای تابش نور معرفت باقی نخواهد ماند و قلبی که از نور معرفت خالی گردد، بدون شک مبتلا بهسختی و سنگدلی خواهد شد. در روایتی آمده است که همانطور که کمی طعام موجب سلامتی بدن و صفای قلب میشود، در مقابل زیاده خوری موجب آسیب به جسم و سنگینی دل شود: «مَنْ قَلَّ طَعَامُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَ صَفَا قَلْبُهُ وَ مَنْ کَثُرَ طَعَامُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَ قَسَا قَلْبُهُ؛ هر که خوراکش کم باشد تندرست و دلپاک است، پرخور بیمار و سخت دل است.» [۱۹]
۹. گوشدادن به غنا: یکی از مصادیق غنا، موسیقی مناسب مجالس گناه است که فقهای شیعه قائل به حرمت آن هستند. [۲۰] در متون دینی اعم از قرآن کریم،[۲۱] و نیز روایات اهلبیت A[۲۲] میتوان پی به دلایل حرمت آن برد. بهطورکلی، منظور از موسیقی حرام، آن دسته از آهنگهایی است که متناسب با مجالس انسانهایی است که اهل گناه و فساد هستند. [۲۳] آثاری که این گناه میتواند به همراه داشته باشد عبارت است از: خروج عقل از تعادل و جدیت، بیحیایی، نفاق، ابتلای به زنا و فسادهای اخلاقی، نزول عذاب، دور شدن از رحمت خدا.
در توصیههای رسول اکرم c به امیرالمؤمنین ; آمده است که سه چیز عامل قساوت است که یکی از ایشان، گوشدادن به لهو است؛ «یَا عَلِیُّ ثَلاَثٌ یُقْسِینَ اَلْقَلْبَ اِسْتِمَاعُ اَللَّهْوِ وَ طَلَبُ اَلصَّیْدِ وَ إِتْیَانُ بَابِ اَلسُّلْطَانِ؛ علی! سه چیز قلب را سنگین میکند، شنیدن موسیقی، شکارهای تفریحی و رفتن به خانه فرمانروای ستمگر». [۲۴]
۱۰. ثروت زیاد: در روایتی امام علی ; میفرمایند: «کَثْرَهُ الْمالِ مُفْسِدَهِ لِلدّینِ وَ مَقاساهٌ لِلْقَلْبِ؛ ثروت و مال زیاد هم دین انسان را فاسد میکند و هم موجب قساوت و سنگدلی میشود»[۲۵]
درست است که انسان با انفاق مال و ثروت خود، به سعادت و نیکی برسد ولیکن مشکل آن است که بیشتر ثروتمندان، مال و ثروتشان را در راه خیر مصرف نمیکنند و در نتیجه، این فراوانی ثروت، سبب دوری آنها از خداوند و زمینه پیدایش قساوت قلب در انسان میشود.
پیامدهای قساوت قلب
در آیات قرآن کریم و نیز روایات، برای این صفت ناپسند و رذیله اخلاقی، پیامدهایی را برشمردهاند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دوری از عبادت بهخاطر سختی آن: در آیه ۴۶ سوره زمر آمده است: «وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ ۖ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ؛ و چون نزد مردم بیایمان به آخرت، خدا را به یکتایی یاد کنند (آنها از ذکر حق) سخت ملول و دلتنگ میشوند و هرگاه ذکر غیر خدا (از بتها و امور مادی) کنند خرّم و دلشاد میگردند.
همانطور که بیان شد، عدم یاد خدای متعال میتواند زمینهساز گرایش قلب انسان به سنگدلی باشد. از همین روی افرادی که یاد خدا را فراموش کردهاند، بهمرور عبادت او را هم امری سخت و دل زننده میدانند.
در آیه ۵۴ سوره مبارکه توبه، یکی از ویژگیهای منافقین را کسالت در عبادت خدای متعال نام میبرد که در عوامل پیدایی قساوت قلب، نفاق یکی از این علایم بود: «وَلَا یَأْتُونَ الصَّلَاهَ إِلَّا وَهُمْ کُسَالَی؛ و نماز نگزارند جز به حال کسالت»
- خشکی چشمها: انسانی که شوق عبادت در او نیست و برای گناهان خویش اشکی نمیریزد و طلب ببخشی از خدای خود ندارد، قلب سنگدلی دارد که در نهایت او را بهسوی عذاب دائمی سوق میدهد.
امام علی ; میفرمایند: «ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ اِلاّ لِقَسْوَهِ الُقلُوبِ و مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ اِلاّ بِکَثْرَهِ الذُّنُوبْ؛ چشمها خشک نمیشود و] اشک آن قطع نمی گردد [مگر بهواسطه قساوت قلب، و قساوت قلب حاصل نمیشود مگر بهواسطه زیادی گناه.»[۲۶]
عصیان و گناه، پرتگاه دل ماست
مسدود به روی عقل، راه دل ماست
خشکیدنِ اشک گرم از چشمهٔ دل
گویای سقوط پایگاه دل ماست[۲۷]
آیتالله مکارم شیرازی در کتاب مثالهای قرآنی خاطرهای را نقل میکنند. در یکی از تشرفها به خانه خدا زمانی در مسجدالحرام نشسته بودم، جوانی نزد من آمد و گفت: «اولینبار است که به سفر حج آمدهام و به این مکان مقدّس مشرّف شدهام؛ ولی هیچ احساس معنویّت در من زنده نشد، شوق رازونیاز باخدا و گریه و زاری به درگاه او را ندارم» علّت را از من طلبید. در پاسخ گفتم: جوان! حتماً گناهان زیادی مرتکب شدهای! اوّل به درگاه خداوند از گناهانت توبه کن؛ سپس به زیارت و عبادت و مناجات بپرداز.
انسانهایی که قلب خود را با لطافت مناجات با خدا تلطیف نکنند، بهگونهای در ارتباطات با دیگران نیز به همینگونه هستند که به دنبال منافع خویش خواهند گشت و چیزی به نام نوعدوستی در ایشان معنا ندارد.
- پیامدهای روان شناختی و جامعه شناختی: سنگدلی به لحاظ روانشناختی و جامعه شناختی نیز پیامدهای بسیاری را به همراه خواهد داشت. فردی که دچار این رذیله اخلاقی است نمی تواند همدلی خوبی با دیگران داشته باشد و به شدت به لحاظ سرمایه عاطفی، تهی است. علت آن هم این است که او با دیگران نمی تواند تبادل مهر و محبت کند. به دیگری مهر بورزد و از مهر دیگری سرمایه ای برای خود به دست آورد. اگر با دیگران هم ارتباط دارد، این ارتباط از سر منفعت های مادی است.
درمان قساوت قلب
نویسنده کتاب معراج السعاده، ملااحمد نراقی، انجامدادن مداوم کارهایی که قلب راه مهربان و نرم میکند، را یکی از راههای درمان این رذیله اخلاقی میداند. بر اساس روایتی از پیامبر اکرم c، از جمله مواردی که میتواند زمینهساز نرمی قلب و درمان قساوت قلب باشد، سرپرستی ایتام و مهربانی با ایشان است. [۲۸] همچنین یاد خدا، قرائت قرآن، محبت به اولیای الهی، یاد مرگ، اقرار به گناه نیز از جمله مواردی است که در کتابهای اخلاقی از آنها بهعنوان درمان قساوت قلب نامبردهشده است.[۲۹]
همانطور که بیان شد یکی از راههای درمان قساوت قلب، انس با قرآن و تلاوت آن است. قرآن در گام اول قلب را باایمان تغذیه میکند، با ذکر خدا بیدار و با شناخت خداوند آباد و زنده میکند. [۳۰]
پی نوشت:
[۱] . حسن بن علی ابن شعبه؛ تحفالعقول؛ ص ۲۱۶؛ مرتضی مطهری؛مجموعه آثار؛ ج۱، ص۱۸۴.
[۲] . سوره بقره، آیه۷۴؛ سوره انعام، آیه۴۳؛ سوره حدید، آیه۱۶؛ سوره مائده، آیه۱۳؛ سوره حج، آیه۵۳؛ سوره زمر، آیه۲۲.
[۳] . محمدبن یعقوب کلینی؛ کافی؛ ج۵، ص۲۶۹.
[۴] . لطف الله صافی گلپایگانی؛ منتخب الاثر فی امام الثانی عشر ; ؛ ج۳، ص۴۱۸.
[۵] . محمد بن مکرم ابن منظور؛ لسان العرب؛ ج۵، ص۱۸۱.
[۶].علی اکبر دهخدا؛ لغت نامه.
[۷] . فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان؛ ج۶، ص۲۴۷.
[۸] . ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه؛ ج۷، ص۹.
[۹]. عبدالله جوادی آملی؛ تسنیم؛ ج۲، ص۲۳۴.
[۱۰] . فضل بن الحسن طبرسی، پیشین؛ ج ۵، ص۵۹۹.
[۱۱] . محسن قرائتی؛ تفسیر نور؛ ج ۱۰، ص ۴۱۸.
[۱۲] . عبد علی بن جمعه حویزی؛ نور الثقلین؛ج ۱۰، صفحه ۴۱۸.
[۱۳]. محمدباقر مجلسی؛بحار الأنوار؛ ج ۷۸، ص ۱۶۴، ح ۱.
[۱۴] . عزیزالله عطاردی؛ ایمان و کفر (ترجمه الایمان و الکفر بحارالانوار)؛ ج ۲، ص ۴۲۲.
[۱۵] . محمدبن یعقوب کلینی؛ پیشین؛ ج ۲، ص ۳۲۹.
[۱۶] . ناصر مکارم شیرازی؛ اخلاق در قرآن؛ ج ۲، ص ۱۱۰.
[۱۷] . مسعود بن عیسی ورام؛ مجموعه ورام: آداب و اخلاق در اسلام ؛ ج ۲، ص ۱۲۱.
[۱۸] . محمد بن حسن طوسی؛ الامالی؛ ج۱،ص۳؛ محمد بن محمدرضا قمی مشهدی، تفسیر کنزالدقائق؛ ج۲، ص۵۲.
[۱۹] . محمدباقر مجلسی؛ پیشین؛ ج۵۹ ، ص۲۶۸.
[۲۰] . روح الله موسوی خمینی؛ استفتائات امام خمینی (ره)؛ ج۵، ص۵۷۹، سؤال۶۷۲۱.
[۲۱] . حج:۳۰.
[۲۲] . فضل بن حسن طبرسی؛ پیشین؛ ج۷، ص۱۳۱.
[۲۳] . جواد تبریزی؛ استفتائات جدید؛ ص ۲۱۸-۲۲۱؛ روح الله موسوی خمینی، پیشین، ج ۲، ص ۹۶۳.
[۲۴] . محمدباقر مجلسی؛ پیشین؛ ج ۷۲، ص ۳۷۰.
[۲۵] . محمد محمدی ریشهری، میزانالحکمه؛ باب ۳۴۰۲، حدیث ۱۶۷۰۷.
[۲۶] . محمد بن علی صدوق؛ عللالشرایع؛ ص ۸۱ .
[۲۷] . جواد محدثی؛ برگ و بار (مجموعه اشعار)؛ ص ۲۸۶.
[۲۸]. محمدبن علی صدوق؛ کتاب من لا یحضره الفقیه؛ ج۶، ص۲۸۷.
[۲۹] . طیبه دهقانپور؛ «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»؛ ص۶۴.
[۳۰] . محمدمهدی آصفی؛ اخلاق از دیدگاه قرآن؛ ص ۴۵.
منابع:
- قرآن کریم، ترجمه شیخ حسین انصاریان.
- ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- ابن شعبه، حسن بن علی؛ تحفالعقول؛ تهران: کتابچی، ۱۳۷۶ش.
- آصفی، محمدمهدی؛ اخلاق از دیدگاه قرآن، تلخیص و تنظیم: علیرضا انصاری؛ قم: بوستان کتاب، ۱۳۹۵ش.
- تبریزی، جواد؛ استفتائات جدید؛ قم: انتشارات سرور، ۱۳۸۵ش.
- جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم (تفسیر قرآن کریم)؛ قم: اسراء، ۱۳۷۹ش.
- حویزی، عبد علی بن جمعه؛ نورالثقلین، محقق: هاشم رسولی؛ قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
- دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه؛ تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۵ش.
- دهقانپور، طیبه، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، فرهنگ پژوهش، شماره ۶، ۱۳۹۱ش.
- صافی گلپایگانی، لطفالله؛ منتخب الاثر فی امام الثانی عشر ; ؛ بیروت: مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- صدوق، محمد بن علی؛ عللالشرایع؛ قم: مکتبه الداوری المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ش.
- صدوق، محمد بن علی؛ کتاب من لایحضره الفقیه؛ قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۳ش.
- طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمعالبیان؛ مترجمان: هاشم رسولی و دیگران؛ تهران، نشر فراهانی، ۱۳۵۱ش.
- طوسی، محمد بن حسن؛ الامالی؛ محقق: صادق حسنزاده؛ قم: اندیشه هادی، ۱۳۸۸ش.
- عطاردی، عزیزالله؛ ایمان و کفر (ترجمه الایمان و الکفر بحارالانوار)؛ قم: نشر عطارد، ۱۳۷۸ش.
- قرائتی، محسن؛ تفسیر نور؛ قم: مؤسسه در راه حق، ۱۳۷۵ش.
- قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا؛ کنزالدقائق؛ محقق: حسین درگاهی؛ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ قم: نشر اسوه؛ ۱۳۷۵ش.
- مجلسی، محمدباقر؛ بحارالأنوار؛ بیروت: دار احیاءالتراث عربی، ۱۳۶۸ش.
- محدثی، جواد؛ برگ و بار (گزیده اشعار)؛ قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
- محمدی ریشهری، محمد؛ میزانالحکمه؛ قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۸۹ش.
- مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار؛ تهران: صدرا، ۱۳۸۹ش.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران؛ اخلاق در قرآن؛ قم: مدرسه امام علی بن ابیطاب; ، ۱۳۸۴ش.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران؛ تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر؛ مثالهای زیبای قرآن؛ قم: نسل جوان، ۱۳۹۳ش.
- موسوی خمینی، روح الله؛ استفتائات امام خمینی (ره)؛ تهران: مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی (ره)، ۱۳۹۲ش.
- نراقی، احمد؛ معراج السعاده؛ قم: انتشارات پیام مقدس، ۱۳۹۰ش.
- ورام، مسعود بن عیسی؛ مجموعه ورام: آداب و اخلاق در اسلام؛ محقق: محمدرضا عطایی؛ مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹ش.