پیش گفتار
از آن جایی که انسان موجودی اجتماعی است و بدون ارتباط با دیگران نمیتواند به حیات خود ادامه دهد و در همه حال محتاج انسان های دیگر است که در دوره نوجوانی این نیاز بیشترین مقدار خود را پیدا می کند و نوجوانان به سمت گروه های دوستی تمایل بیشتری پیدا خواهند کرد، پس باید در این امر مهم آنان را به خوبی یاری دهیم.
در قرآن کریم (سوره آل عمران، آیه ۱۱۸) نیز به مومنان هشدار داده است که غیر از هم مسلکان خود، برای خود دوست همراه انتخاب نکنید و بیگانگان را از اسرار و راز های درونی خود با خبر نسازید.[۱]
همینطور قرآن کریم در مورد تاثیر دوست در انسان میفرماید: ( ای وای بر من، کاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نکرده بودم! )[۲] با توجه به این آیه در می یابیم بدون شک شخصیت انسان بعد از اراده و خواست خود تحت تاثیر امور مختلفی است که با آن همنشین دوست و معاشر میباشد، زیرا نوجوان خواه و ناخواه از طریق دوستانش تاثیر می پذیرد.
پس با توجه به آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که به راستی انتخاب یک دوست مناسب در نوجوان سبب می شود او گاه او را تا سر حد فنا و نیستی پیش ببرد و گاهی او را به اوج افتخار می رساند در تاریخ گذشته نیز نمونه های بارزی در این رابطه می یابیم: (پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد)
ویژگی دوستان راستین در نوجوان
دوستان راستین برای نوجوانان ویژگی های مهمی دارن که در روایات به آن اشاره شده، امام صادق (علیه السلام) در همین مورد می فرماید: رفاقت جز با رعایت حدودش راست نیاید هر که آن حدود و شرایط را رعایت کند رفیقی راستین است و هر که رعایت نکند رفاقتش را به هیچ مشمار که عبارتند از :
- ظاهر و باطنش با تو یکی باشد
- زینت تو را زینت خود و زشتی تو را زشتی خود بیند
- اگر به مقام و ثروتی رسید وضعش دگرگون نشود
- آنچه را در اختیار دارد از تو دریغ نکند
- و مهمترین خصلت آنکه تو را در گرفتاری ها وانگذارد[۳]
امام علی (علیه السلام) میفرماید: نزدیک ترین دوستانت کسی است که تو را تنها رها نکند.[۴] همینطور در جای دیگر می فرماید: بهترین برادرانت آنست که با صدق گفتارش تو را به صدق گفتار و با حسن اعمالش تو را به بهترین اعمال دعوت کند.[۵]
پس والدین وظیفه دارند به نوجوان خود آموزش دهند که اگر شخصی این صفاتی که در روایات مختلف نام برد دارد او دوستی لایق برای همنشینی با وی میباشد.
پرهیز کردن از دوستان نامناسب
روایات مختلفی در مورد دوری کردن از دوست نامناسب وجود دارد که شامل چند گروه مختلف می شود و با استفاده از آنان نوجوان می تواند آگاهی لازم را کسب کرده و از دوستی با چنین افرادی پرهیز کند.
گروه اول ( دوستی با احمق ممنوع) که به شرح زیر است:
امام علی(علیه السلام) میفرماید: (از دوستی با نادان بپرهیز، زیرا او میخواهد به تو سود برساند اما از روی نادانی ضرر میرساند)[۶] همچنین در روایات دیگری میفرماید: (از دوستی با احمق بپرهیز، زیرا کار های احمقانه اش برای تو خوب جلوه میدهد؛[۷]در روایت دیگری آمده « از خسیس احمق با تمام قوا بگریز که نه عقلی دارد نه دستی کارگشا»[۸]
گروه دوم ( دوستی با بخیل ممنوع) که به شرح زیر است:
امام علی (علیه السلام) میفرماید: از دوستی با شخص بخیل بپرهیز، زیرا او تو را هنگامی که به شدت نیازمند او باشی رها می کند.[۹]
گروه سوم (دوستی با بی باک، احمق، دروغگو ممنوع) که به شرح زیر است:
(برای مسلمانان سزاوار است که از دوستی با سه کس اجتناب کنند:۱- بی باک در گفتار و کردار۲- احمق۳- دروغگو) زیرا شخص بی باک در گفتار و کردار کار خود را برای تو زینت میدهد و دوست دارد که تو هم مانند او باشی، شخص احمق تو را به خیر خوبی دستور نمی دهد و در دفع شر از او امیدی نیست، شخص دروغگو سبب شده که هیچگاه زندگانی بر تو گوارا نباشد و گفته تو را نزد دیگران میبرد.[۱۰]
گروه چهارم (دوستی با افراد فاسق و فاسد ممنوع) که به شرح زیر است:
امام علی (علیه السلام) در این مورد دو روایات می فرماید: «از دوستی با بدان و افراد فاسق بپرهیز که بدی با بدی و زشتی پیوسته است»[۱۱]و « بر حذر باش از دوستی با انسان آلوده گناه، چرا که او تو را به چیز کمی می فروشد»[۱۲]
گروه پنجم ( دوستی با ثروتمندان مست ثروت ممنوع) که به شرح زیر است:
«چهار چیز قلب انسان را می میراند: تکرار گناه……تا آنجا که فرمود: همنشینی با مردگان، پرسیدند مردگان چه کسانی هستند، فرمود ثروتمندان مست ثروت»[۱۳]
گروه ششم (دوستی با عیب جویان ممنوع) که به شرح زیر است:
امام علی (علیه السلام) فرمودند: از آمیزش و مجالست با عیب جویان بپرهیز که همنشین آنان از آسیبشان سالم نمی ماند.[۱۴]
گروه هفتم (دوستی با اشرار و دنیا پرستان ممنوع) که به شرح زیر است:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از مجالست با دنیا پرستان بپرهیزید که همنشینی آنان مایه از دست دادن دین و آلوده شدن به دو رویی نفاق است.[۱۵]
پی نوشت:[۱] تفسیر نمونه جلد۳، ص۶۶-۶۴[۲] سوره فرقان، آیه۲۸[۳]تحف العقول، ص۵۸۶[۴] غرر الحکم، شماره۹۵۱۸، ص۴۱۶[۵] غرر الحکم، شماره۹۵۳۵، ص۴۱۷[۶] نهج البلاغه، حمت۳۶[۷] نهج البلاغه، حکمت۲۹۳،ص۲۸۵[۸] تحف العقول، ص۱۹۲[۹] نهج البلاغه، حکمت۳۸، ص۱۹۲[۱۰] تحف العقول، ص۳۱۸ و اصول کافی، جلد دوم، ص۸۵[۱۱] نهج البلاغه، نامه۶۹، شماره۱۴[۱۲] همان، حکمت۳۸، ص۱۹۲[۱۳] بحار الانوار، جلد۷۴، ص۱۰۵[۱۴] فهرست غرر الحکمف ص۲۸۶[۱۵] حدیث الاخلاق، ص۵۲٫
نویسنده: محمدحسین افشاری