وگرنه اینطوری اگر اینگونه وارد شوید درصد اسیب پذیری شما بسیار بالا می رود. او هم به مانند دیگران یک جواب برای این کار خود داشت و خود و دیگران را با اون قانع می کرد : حاج اقا با این بحث ها می خواهیم بچه ها را به انجمنان دعوت کنیم و جذب نیرو داشته باشیم (به مانند فیلم های گیشه ای )
همین اتفاق برای من در دانشگاه گرگان اتفاق افتاد . برای برخی از بحث ها به این دانشگاه می رفتم و در یک بحثی که با عنوان مدیریت فرهنگی میگفتم برخی از ضعف های خودمون را در کار فرهنگی به دوستان گوشزد کردم که باید این ها را اصلاح کنیم و گرنه در این فضا نه ما ساخته میشیم و نه نیروهای زیر دست ما .
یکی از این مسائل این بود که در کار فرهنگی کمیت اصلا جایی ندارد و باید ذهن را از این مسئله دور کرد . خدای متعال هم در هنگام فتح مکه این وارد شدن به دین اسلام را خوشحال کننده و مسرت بخش نمی داند .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (۰)
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ (۱)
وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً (۲)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّاباً (۳)
بعد از رفتن ما یکی از دوستان گفت که فلانی ( اقای رائفی پور ) رو دعوت کردیم گفتم برای چه بحثی گفت برای بحث فراماسونری و…
گفتم بنده چند بار به آقای رائفی پور گفته ام و جدای از این حداقل برای او چند بار در وبلاگش پیغام گذاشته ام که نیاز نیست این هم در مورد فراماسونری بحث بشه و حتی این همه بحث هم خودش منجر میشه به این که فراماسونر ها قدرتی را که ندارند ما در توهم برای اونها اثبات کنیم تا حدی که گاز زدن ساندویچمان هم سبک زندگی ای باشد که مال فراماسونرها بوده و حتی برخی از دانشجویان بروند ببینند که برج میلاد ساختاری فراماسونری دارد یا نه !!!
خلاصه توجیه این دوستان هم همین بود :وقتی ایشان را دعوت می کنیم جمعیت زیادی می اید و ما برای این جلسه با اینکه بلیط می فروشیم جمعیت زیادی وارد می شود و جا برای دیگران نیست هم تشکیلات … مان تبلیغ می شود و هم نیرو جذب می کنیم . ( که بعد از این جلسه و گذشت چند ماه هیچکدامش به دست دوستان نرسید )
گفتم که این حرف شما توجیه است یا استدلال؟ اگر استدلال است صورت اول یا صورت دوم و…
برایم این همه هزینه توجیهی نداشت و همیشه به دیده این می نگریستم که اگر امثالی چون شما برادر عزیز (آقای رائفی پور) و دیگرانی که در کنار شما فعالیت های اینگونه دارند ،این دست از فعالیت ها را نداشتند ایا بهتر نبود . سئوال من این است که حتی در دشمن شناسی ما دارای اسلوب و منطق خواستی نیستیم که باید همچون مشا این همه بی گدار به اب زد .
آیا دشمن شناسی در اسلام نباید به گونه ای باشد که به قوی تر شدن دشمن و ضعیف شدن ما نینجامد .
حرف در این زمینه بسیار است ، ولی بگذار تا وقت دگر
این فقر فرهنگی دینی ماست که به جای تبلیغ فرهنگ خودمان این هم به ترویج دشمن پوشالی دست بزنیم به گونه ای که تمام قوه دفاعی و حتی بنیان شکن خودمون رو فراموش کنیم .
بنده انتقادات بسیار ی به شما دارم که گفتن این ها را به اینده موکول می کنم ولی خوشحالم که فهمیدید دامن زدن به اینگگونه بحث ها(که هم توهم آور است و هم توهم آفرین تا حدی که شما آب معدنی تولید ایران را دارای شابک ۶۶۶ می بینید وآن را طلسم شده شیطان و بعد می فرمائید با گفتن بسم الله آن طلسم را شکسته شده می بینید ولیکن برخی از دوستان بعد از جلسه شما هر چی می گشتند شابک ۶۶۶ را در آب معدنی یافت نمی کردند – نمونه ای مضحک تر از آن پیشنهاد شما به مراجع بود در مورد نصب ابلکیس در تمامی جرم های اهل بیت ( علیهم السلام ) برای انکه مردم آن را سنگ باران کنند و بعد از رد آن فرمودید که مراجع حرف من رو نفهمیدند باید خود حضورا خدمت ایشان برسم و حرفم رو تبیین کنم )
منتهی من از این به بعد هم از جریان فکری شما و اطرافیان شما هم می ترسم ، چرا که چشمه هایی از آن را در جریان سخنان شما در بحث ذریه دیدم که با چه ادبیاتی قرآن رو تفسیر می کردید و افکار خود را بر آن بار می کردید که باید از الان به بعد این تذکر رو بشنوید که قرآن دیگر مبانی فراماسونری نیست که بی متولی باشد و شما هر جور بخواهید آن را تبلیغ کنید .
منتهی من این افراط را در شما می بینم که به این وادی کشیده شوید …
( برای من هنوز روشن نیستکه مجموعه ساخته شده به عنوان آخر الزمان ساخته شده کسانی باشد که بر علیه فراماسونری فعالیت می کنند و نهایت این است که اگر بخواهم با حسن ظن نگاه کنم حداقلش این است که توسط دوستانی ساخته شده است که دارای بصیرت نبوده اند ؛ نه اسلام را به خوبی شناخته اند و نه فراماسونری . نه قدرت این را کشف کرده اند ونه ضعف ذاتی اون رو )
در پایان از شما و همه دوستان هم جبهه ایم می خواهم که وقت خود را برای مطالعه در مبانی اسلام بگذارند و در جای خود به دشمن شناسی نیز پرداخته شود در این امر نه افراط جایز است و نه تفریط . نه باید دشمن رو فراموش کرد ونه باید در دشمن شناسی به گونه ای بود که اصل دین فراموش شود و خودی ها نیز .
به امید طهور حضرت ( عج الله تعالی فرجه الشریف )
مهاجر ( سربازی در کسوت روحانیت )