آخرین خبرها

میوه شیرین (راه کارهای تربیت دینی کودک)

فرزند مومن

مقدمه

خانواده، اولین وکلیدی ترین نهاد اجتماعی و کانون رشد و آرامش بشری است که بر اساس طبیعت و فطرت الهی و نیازهای جسمی و روحی تشکیل می‌شود و انسان راه کمال خود را از این طریق می‌پیماید. اگر به متون دینی (قرآن و روایات) نگاه بیفکنیم، خانواده، نهاد قدرت‌مندِ تربیتی است که بر نقش تربیتی آن تأکید فراوان شده است و استحکام و نقش‌آفرینی آن، برای رفع دغدغه‌های والدین، اجتناب‌ناپذیر است. در این میان، نقش والدین در رتبه نخست اهمیت قرار دارد و آنها باید تلاش کنند تا با ایجاد انگیزه در متربی او را به انجام تجارب درونی تشویق کنند به گونه ای که بتواند فطرت خداجوی خود را کشف و تجربه دینی را به ‌طور حضوری شهود نماید. پس والدین به عنوان الگوهای اصلی و بی‌بدیل زندگی کودک، می‌توانند احساسات، علایق، ویژگی‌های مثبت اخلاقی و ارزش‌های دینی را به او منتقل کنند. در بیان اهمیت موضوع همین کافی است که امام محمد غزالی می‌گوید: «کودک امانتی است در دست پدر و مادر که هرچه در آن کشت کنی همان را درو خواهی کرد».

بیان آیه و ترجمه

وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوی (سوره طه ۱۳۲)

 ترجمه: خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزى نمى‏خواهیم (بلکه) ما به تو روزى مى‏دهیم و عاقبت نیک براى تقواست.[۱]

 

نگاهی کلی به آیه

در این آیه براى تلطیف روح پیامبر (صلی الله علیه و آله) و تقویت قلب او مى‏فرماید: «و خانواده خود را به نماز دستور ده و خود نیز بر انجام آن شکیبا و پر استقامت باش» (وَ أمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها). چرا که این نماز براى تو و خاندانت مایه پاکى و صفاى قلب و تقویت روح و دوام یاد خداست. گرچه در ابتدا به نظر می رسد این آیه در مقام گفتگو و امر به پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، ولی با اندکی تفکر می توان پی برد این آیه درخواستی عمومی است از مومنین که باید خانواده خود را امر به نماز و توصیه های دینی کرد، چرا که امر دینی اهل یک خانواده با کسی است که بر ایشان ولایت دارد.

در ادامه آیه اینگونه خدای متعال پیامبر (صلی الله علیه و آله) و عموم مومنین را اینگونه خطاب قرار می دهد: اگر دستور نماز به تو و خاندانت داده شده است منافع و برکاتش تنها متوجه خود شماست «ما از تو روزى نمى‏خواهیم بلکه به تو روزى مى‏دهیم» (لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ).

این نماز چیزى بر عظمت پروردگار نمى‏افزاید، بلکه سرمایه بزرگى براى تکامل شما انسانها و کلاس عالى تربیت است.

و در پایان نتیجه ای که برای یک مومن به واسطه امر خانواده خود به سمت خوبی ها و سفارشات دین حاصل می گردد، چیزی جز عاقبت خیر نیست: «و عاقبت و سر انجام نیک از آن تقواست» (وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى‏).

«اصْطَبِرْ عَلَیْها» یعنى هم در انجام نماز وهم در امر به آن تأکید و پایدارى کن.

در روایات اینگونه نقل شده است که پس از نازل شدن آیه ۱۳۲ سوره طه، پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) تا چندین ماه دَرب خانه حضرت على و فاطمه (علیهما السلام) را مى‏زدند و در آستانه در مى‏فرمودند: «الصلاه» آن گاه به قرائت آیه تطهیر مى‏پرداختند.[۲]

در روایتی دیگر این گونه آمده است که هر گاه وضع زندگى رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تنگ مى‏شد، این آیه را تلاوت مى‏فرمود، آن گاه به افراد خانه دستور مى‏دادند تا نماز بخوانند.[۳]

 

تربیت دینی کودک
تربیت دینی کودک

نگاهی جزئی تر به آیه

با نگاه به آیه می توان نکات زیر را به دست آورد:

  • کسی که امر ولایت یک خانواده را پذیرفته است و به گونه ای مدیر خانواده به شمار می آید جدای از آنکه باید تامین امور مادی خانواده را مورد توجه قرار دهد، هر آنچه که مربوط به معنویت و سعادت اعضای خانواده می شود را نیز باید سرلوحه کار خویش قرار دهد. (وَ أمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ)

اینگونه نیست که به صرف تامین رزق و روزی خانواده، امور معنوی و عبادی آنها از روی دوش والدین به خصوص پدر برداشته شود. سرنوشت فکری و دینی خانواده بر دوش مسئول خانواده است و فراموشی آن توبیخ الهی را به همراه دارد.

  • امر به معروف باید از نزدیکان شروع شود چرا که اگر انسان نسبت به اطرافیانش این توجه را نداشته باشد نمی تواند مسئولیت خویش را نسبت به جامعه به درستی انجام دهد. (وَ أمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ)
  • امر به معروف، وسیله ای است برای تربیت معنوی خانواده، نزدیکان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم. (وَ أمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ)
  • اولین امر معنوی ای که باید اعضای خانواده و به خصوص فرزندان را بدان امر کرد، نماز است. چرا که بر اساس روایات اهل بیت (علیهم السلام)، نماز اصلی ترین عبادتی است که اگر قبول شود بقیه عبادات نیز قبول است و در صورت پذیرفته نشدن آن بقیه عبادات نیز مورد قبول درگاه الهی قرار نمی گیرد.[۴] (وَ أمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ)
  • موضوع نماز در خانواده داراى اهمیت خاصى است، باید والدین بر آن اصرار کنند(اصْطَبِرْ عَلَیْها).
  • امر به معروف، و هر امر تربیتی در خانواده و جامعه نیاز به مداومت و پایدارى لازم دارد. عدم مداومت و پایداری برای یک مربی صفت مهمی است که در نبود آن، مربی نمی تواند به آن مطلوبی که در امر تربیت به دنبال آن است، برسد. (اصْطَبِرْ عَلَیْها).
  • سفارش به نیکى‏ها باید جدّى و همراه بیان آثار باشد. دانستن فواید و نتیجه یک عمل، باعث ایجاد انگیزه بیشتری در اشخاص برای انجام آن تکلیف و یا عمل می شود. (وَ أمُرْ أَهْلَکَ … وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى).[۵]
  • نماز یکی از مصادیق رسیدن به تقوا و به گونه ای زمینه ساز آنست. (وَ أمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ … وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى)

 

ضرورت آموختن نماز به فرزندان

برجسته ترین جایی که می توان اعمال عبادی را آموخت، در خانه ایست که در آن آرامش و معنویت حرف نخست را می زند. شاید هیچ جا را نتوان یافت که همچون خانواده این کارآمدی را داشته باشد که زمینه ساز خوشبختی و یا شقاوت یک شخص را در خود جای داده باشد.

جدای از این سخن و در کنار کارایی که خانواده دارد، زندگی پاکیزه هنگامی به دست خواهد آمد که انسان دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارد تا به کمک آن بتواند با همه بدی ها و فساد موجود در اطراف خویش مبارزه کند و دست شیطان های درونی و برونی را از سر خود کوتاه کند.

توفیق این ذکر و حضور همیشگی، فقط به برکت نماز به دست می آید. «نماز در حقیقت، پشتوانه استوار و ذخیره تمام نشدنی است که آدمی را در مبارزه با شیطان نفس که همواره او را به پستی و زبونی می کشاند و شیطان های قدرت که با زر و زور و تزویر او را وادار به ذلت و تسلیم می کند، یاری می رساند و محکم ترین و کارسازترین وسیله ای است که انسان های در آغاز راه رابطه خود را با خدا با آن استوار می کنند و برجسته ترین اولیای خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن می جویند».

از این روی، لازم است برای روبه رو شدن با سردرگمی های زندگی و پیش گیری از انحراف های اخلاقی و رفتاری خود و افراد خانواده به ویژه فرزندان، به نماز، حلقه وصل میان مخلوق و خالق پرداخت و از این سرچشمه رحمت الهی جامی برای نوشیدن برداشت.

توجه به فرزندان  و امور معنوی ایشان از آن روست که فرزندان، امانتی الهی هستند که به پدر و مادر سپرده شده اند. قلب آنها در کودکی و نوجوانی پاک، ساده و بی پیرایه است، آن چنان که پذیرای هر نقش و روکننده به هر سو هستند. پس بهتر آن است که از کودکی و از زمانی که توان فهم عبادت را دارند و به راحتی پذیرای امر والدین هستند، نقش نماز را در دل و جان فرزند پدید آوریم و بدین گونه او را از گزند شیطان باز بداریم و زمینه ساز سعادت دنیا و آخرت او شویم.

حق فرزند

امام سجاد (علیه السلام) در رساله حقوق خویش در بیان حق فرزند اینگونه بیان می دارند:

حق فرزند بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط دارد و بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول تربیت او هستی و او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی.[۶]

در میان همه اعمال عبادی اگر بنگریم، هیچ عملی را نمی توان یافت که به اندازه نماز در ارتباط بین شخص و خدای متعال موثر باشد و از این روی می باشد که سفارش به نماز و ادای آن از سوی والدین حقی است که فرزند بر گردن والدین دارد و والدین هستند که باید زمینه سازی این عبادت الهی را در فرزند پدید آورند.

زیبنده ترین هدیه به معبود،نماز است                    ارزنده ترین گوهر مقصود نماز است

کوبنده ترین اسلحه مکتب توحید                              کز ریشه کَنَد خصم تو تا بود نماز است

جایگاه والدین در تشویق فرزندان به نماز

برای آموزش و جذب فرزندان به نماز، روش های گوناگونی وجود دارد که هر کدام بسته به سن فرزند و وضعیت روحی ایشان به کار گرفته می شود.

در میان این روش ها، الگوگیری از مربی شاید بهترین روشی است که انسان به گونه ای ناهوشیارانه آن را آموخته است و در زندگی آن را به کار می گیرد، الگوگیری بدین معناست که ناخواسته برخی را به عنوان الگو برمی گزیند و سعی می کند هر کاری که ایشان انجام می دهند، او نیز انجام دهد؛ این روش یکی از روش های بسیار کارگشایی است که خدای تعالی در قرآن برای هدایت انسان ها بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است. حکایت های وارد شده از پیامبران در قرآن، جملگی نشان از آن دارد که در مقام تربیت، مربی باید بکوشد نمونه رفتار و کردار پسندیده خود را به طور عملی (مستقیم یا غیرمستقیم) در معرض دید متربی قرار دهد  و متربی هم به طور ناهوشیارانه ولی عاقلانه آن رفتار و اعمال را رصد می کند و اگر آن شخص در نزد متربی مقبولیت داشته باشد، اعمال و رفتار او توسط متربی  تکرار می شود.

به یقین، در میان الگوها نقش پدر و مادر از همه مؤثرتر است. والدین نخستین و اثرگذارترین الگوی عملی فرزندان هستند، بیشترین زمان را با آنان می گذرانند و بیشترین نقش را در شکل گیری شخصیت فرزندان دارند. به همین دلیل، فرزندان همواره در حال همانندسازی از رفتار والدین خود هستند.

سبیلان اردستانی در طی تحقیقی به این نتیجه رسید که وضعیت اعتقادی والدین نقش مستقیمی در شرکت دانش‌آموزان در نماز ایفا می‌کند؛ البته این تحقیق میان میزان تحصیلات والدین و شرکت دانش‌آموزان در نماز جماعت تفاوت معناداری نیافته است.[۷] نصر و همکاران در تحقیقی با عنوان بررسی فرا تحلیلی عوامل مؤثر بر جذب و شرکت دانش‌آموزان در نماز جماعت مدارس از عوامل فردی، خانوادگی، هم‌سالان، محیط و غیره به عنوان عوامل تأثیرگذار در شرکت دانش‌آموزان در نماز جماعت نام برده‌اند. [۸] آقامحمدی و همکاران در تحقیقی با عنوان بررسی نقش والدین در هدایت فرزندان به نماز جماعت و مسجد که بر روی ۳۶۰ نفر از دانش‌آموزان صورت گرفته است، به نقش مهم و بی‌بدیل والدین در هدایت و جذب فرزندان خود به فریضه الهی نماز اشاره کرده‌اند.[۹]

در سیره تربیتی امام خمینی (ره)، یکی از دختران ایشان می گوید:

«کارهای دینی به ما دیکته نمی شد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را می دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می گذاشت و همیشه سعی می کردیم که مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمی شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند. وقتی کاری را به ما می گفتند انجام ندهید و ما می دیدیم ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، به طور طبیعی ما هم انجام نمی دادیم.»[۱۰]

آنچه به دست می آید آن است که پدر و مادر برای آنکه الگوی شایسته و نیکوی فرزندان باشند، باید عامل به نماز باشند؛ دانش و منش تربیتی داشته باشند و در آموزش احکام و معارف نماز کوشا باشند.

عصاره سخن آنکه اگر والدین اهل نماز نباشند، نمی توان انتظار داشت که فرزندان آنها اهل نماز باشند.

نقش نمازخوان بودن والدین در گرایش فرزندان به نماز

عامل بودن والدین به نماز، خود، روش مشاهده ای و غیرمستقیم برای آموزش نماز به کودکان و نوجوانان است و منظور از آن این است که: اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان خود هستند، برای نماز اهمیت ویژه ای قائل شوند و در این اندیشه پایدار و ثابت قدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز گرایش پیدا می کنند و به آن رو می آورند. وقتی کودک از همان آغاز کودکی خویش، بارها و بارها مشاهده کند که پدر و مادر مهربان و دل سوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، میهمانی، کار و در هر شرایط و موقعیتی به ندای اذان و اقامه نماز بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دهند و بزرگ ترین رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرایطی نماز خواندن و سخن گفتن با خدا می دانند، بدون تردید، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نیز چنین خواهد بود.

مثالی که بیان شد نقطه مثبت حرکات والدین است، بی گمان، پدر و مادری که خود عامل به نماز نیست و در رویارویی با هر یک از اموری که ذکر شد، امور دیگر را که در حد ضرورت نیست بر نماز مقدم می شمارند و نماز را به تأخیر می اندازند یا در اقامه نماز و یادگیری آن خود سهل انگاری می کند، و یا نسبت به انجام درست و کامل آن سستی می ورزند، نمی تواند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشد و نباید از آنها انتظار داشت که فرزندانی نمازخوان داشته باشند.

 

بهره داشتن والدین از دانش و منش تربیتی

منظور از «دانش» تربیتی، آگاهی داشتن از روش های متعدد و گوناگون روان شناسی در امر تربیت به ویژه آموزش نماز است و مقصود از «منش» تربیتی، توانایی به کارگیری این روش ها در قالب های نو، جذاب، ساده و هماهنگ با دنیای کودکان و نوجوانان است. البته بدین ترتیب، والدین باید از آنها آگاهی کافی داشته باشند تا مناسب با سنین فرزندان خود بتوانند بهره بگیرند.

در سخن دیگری می توان گفت، والدین باید در مورد تربیت دینی فرزندان همچون توجه به گونه های دیگر تربیت، همچون تربیت اجتماعی، تربیت اقتصادی و تربیت سیاسی، به این گونه تربیت نیز توجه بورزند.

تربیت دینی در ادبیات رایج، اصطلاحاً به مفهوم جنبه‌ای از روند تعلیم و تربیت، ناظر به پرورش ابعاد شناختی، عاطفی و عملی متربی از لحاظ التزام او به دینی معین است. در دایره المعارف بین‌المللی، تعلیم و تربیت چنین تعریف شده است: آموزش منظم و برنامه‌ریزی شده که هدف آن دست‌یابی فرد به اعتقاداتی درباره وجود خداوند متعال، حقیقت جهان هستی، زندگی و ارتباط انسان با پروردگارش و دیگر انسان‌هایی است که در جامعه با آنها زندگی می‌کند و بلکه ارتباط با همه احاد بشر است.[۱۱]

در تعریف جامع تری که در این مورد بیان شده است، آن را اینگونه تعریف کرده اند: تربیت دینی فرایندی است که در راستای ارضای نیاز فطری به دین، بخش مهمی از زندگی افراد را دربر می‌گیرد. اگر الگوی مطلوبی برای تربیت دینی در دسترس متصدیان این امر نباشد، به خطا رفتن آنها در فهم اهداف، روش‌ها و محتوای تربیت دینی، لطمه بسیار سنگینی به رشد دینی افراد وارد می‌سازد.[۱۲]

در ادامه به معرفی برخی از این روش ها و چگونگی به کارگیری آنها اشاره خواهد شد.

۱) روش انگیزشی (ایجاد انگیزه در فرزندان)

یکی از صاحب نظران «انگیزش» را فرایندی می داند که «با یک نیاز یا کمبود زیستی یا روانی آغاز شده و رفتار هدفمند یا انگیزه ای را در جهت محرّکی خارجی فعال می نماید». به گونه ای می توان انگیزه را موتور محرک برای رفتارهای انسان دانست که هم به آن جهت می دهد و هم نیرو. با این سخن می توان پی به جایگاه ایجاد انگیزه برای فرزندان در انجام اعمال عبادی به خصوص نماز دانست.

روش انگیزشی، در مراحل ابتدایی نمازگزاری فرزندان بسیار کارساز است. تشویق، تأیید، پاداش و هدیه دادن، از ابزارهای این روش است که والدین می توانند در تربیت دینی و جذب فرزندانشان به نماز از آن بهره بگیرند.

در مراحل اولیه نمازگزاری، وقتی کودک روی زمین دراز می کشد و صورت خود را به سجاده و مُهر می مالد، به جای آنکه پای او را گرفته، حالتش را به صورت سجده بزرگ سالان درآوریم، بهتر است همان رفتار کودکانه اش را تشویق و تأیید کنیم. تشویق سبب می شود که این رفتار مطلوب بارها و بارها تکرار شود و به موازات رشد ذهنی و حرکتی کودک زمینه یادگیری (سجده کردن) هم فراهم می شود. اگر کودک جمله ای و حتی کلمه ای از نماز را به زبان آورد، باید او را جدا تشویق کرد. هنگامی که کودک کلمه «اللّه اکبر» یا «لا اله الا اللّه » را به زبان جاری کند، مستحق پاداش پدر و مادر است.

می توان در کنار سجاده ای که او نماز می خواند، هدیه را به عنوان پاداش قرار داد و یا برای اولین باری که توانست نماز خود را به درستی و زیبایی خواند، جشن کوچک و کم هزینه را برپا کرد و هدیه ای برای یادگار اولین نماز او به او داد.

در این باره نوع رفتار امام خمینی (رحمه الله) با نوه اش به هنگام نماز بسیار آموزنده است. یکی از نوه های امام می گوید:

«وقتی بچه بودم، یک بار که امام مشغول نماز خواندن بود، من هم رفتم پشت سر ایشان ایستادم و همان کارهایی را که ایشان انجام می دادند، من هم تکرار می کردم. [پس از اتمام نماز] امام چند جلد کتاب کودکان که همان جا بود، برداشتند [به عنوان هدیه] به من دادند. بعدها هر موقع من به اتاق امام می رفتم، یا ایشان مرا می دید، از من می پرسید [آیا نمازت را خوانده ای یا نه؟] اگر می گفتم بله، می گفتند: آفرین».[۱۳]

در مرحله های بعدی همراه با رشد جسمی و ذهنی فرزند، می توان با خرید وسایل ویژه نماز همانند مهر، سجاده، تسبیح، لباس سفید، گرفتن جشن تکلیف با شرکت گروه هم سالان و بردن ایشان به پارک، سینما، مکان های مقدس، فرزند خود را به نماز علاقه مند ساخت. بدین منظور، حتی بیان خاطره هایی درباره نماز اهل بیت (علیهم السلام)، عالمان دینی و بزرگان مذهبی، در جذب کودکان و نوجوانان به نماز بسیار تأثیرگذار است.

این نکته را نباید فراموش کرد که حتی آدم های بزرگ با تشویق و قدردانی و جایزه به کارشان دلگرم می شوند، حال جایگاه ایجاد انگیزه در کودکان مشخص می شود. پس می توان از این ابزار برای حرکت فرزندانمان به سوی نماز و دیگر اعمال عبادی بهره برد.

۲) روش عبادت جمعی و تأثیر آن در نمازخوانی فرزندان

برای آنکه پدر و مادر از نقش الگویی و آموزشی خود به خوبی برآیند، بهتر است به همراه فرزندان و دیگر اعضای خانواده فریضه نماز را به صورت دسته جمعی به جا آورند. بدین ترتیب، هم امکان سهل انگاری در نماز به کمترین اندازه می رسد و هم فریضه دینی به شکل گروهی و منظم انجام می گیرد.

اگر عبادت در خانه به شکل دسته جمعی به جای آورده شود، افزون بر آنکه شوق به نماز در دل ها کاشته می شود، سبب افزایش ارتباط عاطفی و روحیه هم دلی و هم بستگی میان اعضای خانواده می شود. در نتیجه، بنیان خانواده به نیکی و مطمئن تقویت می شود.

منتهی این عمل نباید به گونه ای مستمر اجرا شود که از برپایی نماز در مسجد غفلت شود. شایسته است بعد از آشنایی فرزند با اصول اولیه نماز، او را به مسجد برد تا با این محل عبادی مسلمانان و احکام آن آشنا شود و با آن انس بگیرد و خود را ملزم به رعایت احکام آن کند.

۳) روش تنوع

گوناگونی در برنامه های نماز، در ادامه دار شدن نمازگزاری کودکان و نوجوانان بسیار مؤثر است، بدین معنا که نماز جنبه های مختلفی دارد و تنها به بعد فردی محدود نمی شود. فرزندان در خانواده تنها با بعد فردی نماز آشنا می شوند، ولی برای آشنایی با جنبه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نماز شرکت دادن آنان به همراه افراد خانواده در نماز جماعت، مسجد و نماز جمعه ضروری است. شرکت دسته جمعی افراد خانواده در جمع نمازگزاران، ضمن اینکه نوعی نشاط و طراوت را در نماز به همراه دارد و آن را از یک نواختی و کسالت بار بودن خارج می کند، سبب نهادینه و استحکام جایگاه نماز میان اعضای خانواده می شود و میل و رغبت به نماز را بالا می برد.

در جمع بندی این روش می توان گفت: حتی نماز نیز اگر به گونه ای یک نواخت، به جا آورده شود و در اجرای  آن تنوعی نباشد، ممکن است کسالت بار شود. تغییر دادن مکان آن، گروهی یا به جماعت خواندن، به آن تنوع می بخشد و از کاهش رغبت نمازگزار به آن مانع می شود.

۴) روش پرهیز از رفتارهای ناخوشایند

والدین برای واداشتن فرزندان به نماز، اجازه هرگونه رفتار ناخوشایند را ندارند تا سبب رنجش خاطر فرزندان نشوند یا در ذهن آنها خاطره تلخی از آموزه های دین همچون نماز پدید نیاورند. کارهایی که لازم است از آنها پرهیز شود، عبارتند از:

ـ اعمال قدرت و مجبور کردن کودک و نوجوان به نماز؛

ـ گرفتن وقت تفریح کودک و نوجوان مانند: وقت بازی و تماشای فیلم، به انگیزه نماز خواندن آنها؛

ـ مقایسه فرزندان خود با کودکان نمازخوان دیگران؛

ـ دعوت کودک به نماز در زمانی که به تازگی تنبیه شده است؛

ـ خسته کردن کودک یا نوجوان با برنامه های اضافی و تعقیبات نماز.

بدون شک، اگر والدین در واداشتن فرزندان خود به نماز این پیشنهادها را رعایت نکنند، اثر بدی بر روحیه نمازگزاری کودک و نوجوان بر جای می گذارد تا آن جا که ممکن است آنان را برای همیشه از نماز بیزار کند.[۱۴]

۵) روش عنایت آمیز

بهره گیری از روش عنایت آمیز در تربیت دینی و جذب فرزندان به نماز، در بسیاری از موارد می تواند اثرگذارترین راه باشد. در این روش از ابزارهایی همچون برخوردهای غیرمستقیم، کریمانه و از روی چشم پوشی است

روش امام خمینی رحمه الله به هنگام نماز صبح یا زمستان با کودکانی که به تکلیف شرعی نرسیده بودند، از این گونه راه های شوق آمیز برای ادای نماز است. فریده مصطفوی، دختر امام خمینی (رحمه الله)، نقل می کند:

«امام کسی را از خواب بیدار نمی کرد، می گفت خودتان اگر بیدار شدید، بلند شوید نماز بخوانید؛ اگر بیدار نشدید، مقید باشید که ظهر، قبل از نماز ظهر و عصر، نماز صبحتان را قضا کنید. زمستان هم که بلند می شدیم، می رفتیم سرحوض که وضو بگیریم، اگر آب گرمی بود، آن را به [بچه ها] می داد که وضو بگیرند.»[۱۵]

اگر در خانه فرزندی در امر نماز کوتاهی می کند چه باید کرد؟ در پاسخ به این سئوال می توان این گونه گفت:

«والدین می توانند بعد از پایان هر نماز خود به گونه ای که فرزنداشان می شنود، او را با ذکر نام دعا کنند و از خداوند عزت در دنیا و پاداش اخروی برایش بخواهند. این امر، علاقه فرزند به نماز را بیشتر خواهد کرد؛ زیرا او به هر حال به خودش و نامش اهمیت می دهد و از اینکه در فرصت بعد از نماز یاد و ذکری از او می شود، خرسند خواهد شد و به نماز اقبال بیشتری نشان خواهد داد یا والدین می توانند، از او درخواست کنند به جهت جوانی و پاکی و همین طور آبرومندی جوان در پیشگاه خدا، در حق ایشان دعا کنند که نمازشان پذیرفته شود و حتی می توانند از جوانشان بخواهند که جلو بایستد و آنها به او اقتدا کنند. اگرچه ممکن است فرزندشان نپذیرد، ولی پیشنهاد عنایت آمیز والدین، اثر لازم را در روح او ایجاد خواهد کرد.»[۱۶]

۶) روش گفت وگو با فرزندان

از این روش که می توان یکی از روش های خوب برای کودکان در سنین بالاتر یا نوجوانان باشد از این روش بهره برد. جدای از آن ممکن است فرزند ما به سادگی و آسانی حاضر به اصلاح رفتار خویش درباره نماز نیستند. از این رو، والدین باید با دلیل و استدلال قوی بتوانند از راه گفت وگو و بحث کردن به شکلی محرمانه، رفتار او را اصلاح کنند. حکایت زیر در این باره شنیدنی است.

این روش ارتباط نزدیکی با تربیت عقلانی فرزند دارد. تربیت عقلانی خود می تواند زمینه ساز ورود کودک و نوجوان به مباحث سنگین تر کلامی باشد که لازمه رشد تربیت دینی ایشان هست.

 

تربیت دینی کودک

تربیت دینی کودک

 

 

منابع مطالعاتی

  1. قرآن کریم.
  2. افشاری، محمدحسین، رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)، قم:مشهور، سوم،۱۳۹۲.
  3. آقامحمدی، جواد و همکاران؛ «بررسی نقش والدین در هدایت فرزندان به نماز جماعت و مسجد»؛ ماهنامه مهندسی فرهنگی، سال سوم، شماره۳۹و۴۰، ۱۳۸۹،
  4. بافکار، حسین، «شیوه های آموزش و جذب فرزندان به نماز با تاکید بر نقش الگویی والدین»، ماهنامه طوبی، شماره ۲۶، سال ۱۳۸۶.
  5. جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم، نشر: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق
  6. حرعاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، قم، نشر: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام‏)، اول، ۱۴۰۹ ق.
  7. سبیلان اردستانی، شمسی؛راه‌های گسترش فرهنگ نماز در بین دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهرستان اردستان؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، ۱۳۷۹.
  8. ستوده، امیر رضا، پا به پای آفتاب، قم: پنجره، ۱۳۸۰.
  9. عطاران، محمد؛آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک؛ تهران: سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶.
  10. قاسم‌پور دهاقانی، علی و سیدابراهیم جعفری؛ «سازواری‌ها و ناسازواری‌های تلقین در تربیت دینی»؛ دو فصلنامه تربیت اسلامی، سال چهارم، شماره۸، ۱۳۸۸،
  11. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، یازدهم، ۱۳۸۳.
  12. نصر، احمدرضا و همکاران؛ «بررسی فراتحلیلی عوامل مؤثر بر جذب و شرکت دانش‌آموزان در نماز جماعت مدارس»؛ فصلنامه نوآوری‌های آموزشی، سال هفتم، شماره۲۶، ۱۳۸۷،

 

 

 

 

[۱] . ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی

[۲] . جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج ۴، ص ۳۱۳.

.[۳]  همان.

[۴] . پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:«الصلوه عمود الدین ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها.» (‌وسایل الشیعه ، ج ۳ ، ص ۲۲ ، حدیث ۱۰)

ترجمه: نماز ستون دین است اگر مقبول افتد دیگر عبادات پذیرفته میشود و اگر مردود گردد عبادات و اعمال دیگر پذیرفته  نمی‌شوند.

همچنین امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند :«الصَّلاهُ عَمُودُ الدّینِ، مَثَلُها کَمَثَلِ عَمُودِ الْفِسْطاطِ، إذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاوتاد وَ الاْطْناب، وَ إذا مالَ الْعَمُودُ وَانْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَ تَدٌ وَ لا طَنَبٌ.» (وسائل الشیعه: ج ۴، ص ۲۷، ح ۴۴۲۴)

ترجمه: نماز ستون دین است و مثالش همانند تیرک و ستون خیمه مى‌باشد که چنانچه محکم و استوار باشد میخ‌ها و طناب‌هاى اطراف آن پا بر جا خواهد بود ولى اگر ستون سُست یا کج باشد میخ‌ها و طناب‌هاى اطراف آن نمى تواند پا برجا باشد.

[۵] . محسن قرائتی، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن ،یازدهم، ۱۳۸۳، ج ۷، ص ۴۱۵.

[۶] . محمدحسین افشاری،رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)، قم: مشهور، سوم،۱۳۹۲، ص ۶۰.

[۷] . شمسی سبیلان اردستانی، شمسی؛ راه‌های گسترش فرهنگ نماز در بین دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهرستان اردستان؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، ۱۳۷۹.

[۸] . احمد رضا نصر و همکاران؛ «بررسی فراتحلیلی عوامل مؤثر بر جذب و شرکت دانش‌آموزان در نماز جماعت مدارس»؛ فصلنامه نوآوری‌های آموزشی، سال هفتم، شماره۲۶، ۱۳۸۷، صص ۸۶-۶۵.

[۹] . جواد آقامحمدی و همکاران؛ «بررسی نقش والدین در هدایت فرزندان به نماز جماعت و مسجد»؛ ماهنامه مهندسی فرهنگی، سال سوم، شماره۳۹و۴۰، ۱۳۸۹، صص۸۷-۷۸.

[۱۰] . سید احمد میریان، پدر مهربان، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)- واحد خاطرات، چاپ چهارم، ۱۳۹۰، ص ۸۸.

[۱۱] . علی قاسم‌پور دهاقانی و سیدابراهیم جعفری؛ «سازواری‌ها و ناسازواری‌های تلقین در تربیت دینی»؛ دو فصلنامه تربیت اسلامی، سال چهارم، شماره۸، ۱۳۸۸، صص۹۰-۶۵.

[۱۲] . محمد عطاران، ؛ آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک؛ تهران: سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶، ص ۱۲.

[۱۳] . سید احمد میریان، ص۷۵.

[۱۴] . حسین بافکار، شیوه های آموزش و جذب فرزندان به نماز با تاکید بر نقش الگویی والدین، ماهنامه طوبی، شماره ۲۶، سال ۱۳۸۶، صص۵۶-۶۳.

[۱۵]. امیررضا ستوده، پا به پای آفتاب، قم: پنجره، ۱۳۸۰، ج ۱ ،ص ۱۸۹.

[۱۶] . حسین بافکار، ص ۶۰.

همچنین ببینید

برخورد با بی حجابی

گونه های برخورد با بی حجابی با محوریت امر به معروف و نهی از منکر

بسم الله الرحمن الرحیم گونه های برخورد با بی‌حجابی با محوریت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مقدمه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.