مدیریت زمان را می توان اینگونه تعریف کرد: اداره زمان برای بهره وری بهتر از زمان ، از فرصتهای و لحظههایی که داریم •ثمره مدیریت زمان : آماده سازی برای برنامه ریزی آگاهانه یادآوری در انجام امور سامان بخشیدن به افکار و فعالیتها انجام امور در زمان تعیین شده ایجاد انگیزه لازم برای انجام کار متمرکز ساختن توجه فرد به اولویتها جلوگیری از اتلاف وقت و امور غیر ضروری سرعت در پیشرفت و ارتقاء عملکرد شخصی کاهش فشار روزانه و در نتیجه افزایش سلامت روان افزایش کارایی، سازماندهی و بهره وری •
اما آیا تا به حال شده است که بیندیشیم عمر ما چگونه می گذرد؟ بیست و پنج سال صرف خوابیدن می شود. هشت سال برای درس خواندن سپری می شود. شش سال دراستراحت کردن می گذرد. هفت سال صرف تعطیلات وتفریح می شود. پنج سال با حرف زدن و مذاکره با دیگران می گذرد. چهارسال برای صرف غذا وقت می گذرد. سه سال به رفت وآمد کردن می گذرد. •اصول مدیریت زمان برای اینکه بتوانیم زمان خود را به راحتی مدیریت کنیم انجام اصول زیر لازم است: .۱چشم اندازها و رویاهای ما .۲هدف گذاری .۳تعیین اولویت .۴رعایت اولویت •اما کاربردی تر کردن مباحث مدیریت زمان: .۱شناخت توانایی روزانه خود .۲فهرستی از برنامه های هر روز خود را بنویسید. .۳توکل بر خدای متعال و توجه به نیروی الهی در فعالیت های خویش. این امر یکی از مهمترین مسائلی است که نمی توان از آن به راحتی گذشت و سفارشی که در این امر شده است که روز خود را با ذکر لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم شروع کنید، شاید اشاره به این امر دارد که باید انرژی فعالیت های خود را از خدا بخواهید، چرا که هیچ نیرویی جز نیروی خدای متعال حاکم درعالم نیست و این موردی است که در مدیریت های زمانی که برخی از غربیان بیان می دارند نمی توان یافت . می توان این مورد را استمداد از نیروی الهی حاکم بر عالم نیز بیان داشت. .۴فعالیت ها را اولویت بندی کنید .۵از مزاحمت ها جلوگیری کنید .۶به کارگیری فنون مورد نیاز در فعالیت های روزانه همچون در مطالعه همچون تند خوانی و خلاصه برداری .۷عدم شروع چند کار با هم .۸مدیریت تماس ها و ارتباطات .۹به کارگیری تکنولوژی .۱۰مدیریت تفریحات مورد نیاز .۱۱شناسایی سارقان زمان •دزدان زمان •تلفن زدن •مراجعات شخصی (منظور اربابرجوع نیست بلکه دوستان و همکاران) •جلسات •کارهایی که میبایست به دیگران محول شوند. •طفرهرفتن و تردید در تصمیمگیری •شروع کار آنهم وقتی اطلاعات شما دربارهی آن ناقص است. •بحران زدگی •ارتباطات مبهم •اطلاعات تکنیکی ناقص •اهداف و اولویتهای مبهم •فقدان برنامهریزی •استرس و خستگی •ناتوانی در گفتن واژهی “نه“ •عدم وجود نظم و ترتیب •عوامل اتلاف وقت : •تلاش بیش از حد در یک کار •تعلل کردن و پشت گوش انداختن •وقفه ایجاد کردن در میان یک کار •گوش ندادن •ناتوان بودن در گفتن “نه“ •ناتوان بودن در نتظیم اولویتها •همه را در یک کار سهیم کردن •زیاد از حد به جزئیات توجه کردن •کم توجهی به مطالب اصلی • بی برنامگی •کم توجهی به کل کار و اهداف آن •انجام دادن یک کار جزء جزء شده •کم توجهی به استراحت و آرامش که سبب ایجاد اشتباه و خستگی مفرط میشود •اطلاعات (فقدان، ناکافی، نا واضح) •مطالب خواندنی بسیار زیاد •جلسات (خیلی زیاد، خیلی طولانی) •تلفن (ناتوانی در برقراری ارتباط موقع نیاز (مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد!) •کمبود نیروی حمایتی •سیستمهای فایل بندی و طبقه بندی (ضعیف، پیچیده) • نقصهای فنی (ماشین، کامپیوتر، آسانسور) • افراد دیگر (تنبل، غایب، متاخر) • سنجش خود در رسیدن به مطلوب