مارتین لوتر[۱]
چهار نهضت عمده در پروتستان تأثیر به سزایی داشتهاند که عبارتاند از: نهضت لوتری، نهضت اصلاحی اولریش تسوینگلی[۲] و ژان کالوین[۳]، نهضت تئودور (انگلیکن ها) و نهضت رادیکال (آناباپتیستها[۴]). آنچه از ایشان بسیار موردتوجه قرارگرفته است نهضت لوتری است که توسط مارتین لوتر آلمانی پدید آمد و این امر به علت گستره پیروان اوست و نیز اندیشهای که او در سر میپرورانده است.
لوتر، شخصیتی است که در عرصه دینداری مسیحیت ظهور یافت و اعمال و شخصیت رفتاری او عبرتآموز بود و شاید او را بتوان یکی از چهرههای بانفوذ غرب در طول هزارۀ گذشته دانست.
اریک اریکسون در ابتدای بخش اول از کتاب لوتر جوان که به شرححال مارتین لوتر و رویدادهایی که در زمان او اتفاق افتاده است اشاره دارد، این نکته را اشاره میکند که در بررسی شخصیت مارتین لوتر در تاریخ، ابهام وجود دارد و سخن تاریخ نویسان، چیزی است که شخصیت او را مبهم کرده است و نیاز به این است که پژوهشگران بدون توجه به دین او به بررسی و تحلیل روانشناختی او بپردازند.[۵]
زندگی او مورد ستایش و گاه مورد اهانت بسیاری قرار گرفت تا آنجا که در سال ۱۵۲۹ میلادی، یوهانس کوش لائوس، اولین کسی که به زبان لاتین و آلمانی شرح احوال لوتر را نوشت، بر لوتر بهعنوان اژدهایی هفتسر که از تخم شیطان برآمده است، سخنان انتقادی راند.[۶]
یکی از نقاط بسیار مهم درحرکت اصلاحی مارتین لوتر همین بود که تأثیر او فراتر از جامعه خویش رفت و باعث شد اندیشههایی نهفقط در حوزه مسیحیت پدید آید بلکه برخی از مصلحان ادیان دیگر نیز بهتبع او همین راه را پیش گیرند که خود پژوهشی را برای تأثیرات حرکتهای اصلاحطلبانه مارتین لوتر بر دیگر مصلحان دینی حتی در دیگر ادیان میطلبد.
۲-۲-۱. شرح احوال لوتر
۲-۲-۱-۱. تولد او
لوتر، در دهم نوامبر سال ۱۴۸۳ میلادی در شهر آیسلبن[۷] آلمان به دنیا آمد.[۸] او فرزند یک معدن کار بود. او پس از تولدش در عید سِنت مارتین (همان مارتین مقدس) غسلتعمید یافت و در زندگیای با سبک و گرایش مسیحی قدم گذاشت و عضوی از جامعه مسیحی گشت.
۲-۲-۱-۲. دوران تحصیل او
او یک راهب مسیحی بود؛ و بسیار از خدای خویش میترسید و آنچه باعث این ترس بود، وجدان او بود. لوتر استاد کتاب مقدس در دانشگاه ویتنبرگ[۹] بود که از انسانگرایی آلمانی نیز تأثیراتی گرفته بود.[۱۰] مارتین لوتر در دانشگاه ارفورت[۱۱]، آغاز به تحصیل نمود؛ در ابتدا دانشکده ادبیات را انتخاب کرد و سعی داشت حقوقدان شود ولی در ادامه به مطالعه الهیات در دیر محلی آگوستین مشغول شد. در سال ۱۵۱۲ میلادی به مقام استادی مطالعات کتاب مقدس در دانشگاه ویتنبرگ نائل شد.[۱۲]
۲-۲-۱-۳. لوتر و تغییر اندیشه او
در طی سالهای تحصیل لوتر، نگاه الهیاتی او، دستخوش رشتهای تحولات بهخصوص در موضوع آمرزیدگی، عفو و بخشش داشت. آنچه سرمنشأ این تحولات بود، مطالعۀ او بر روی کتاب مقدس و نیز تدریس او در دانشگاه بود؛ اما اولین اعتراض او علیه آمرزش نامه، در سال ۱۵۱۷ میلادی و به هنگام انتشار مواد ۹۵ گانه خود موردتوجه همگان قرار گرفت.
آنچه این اصلاحگری لوتر را بیشتر جلوهگر مینمود، سه رساله مهم او بود که در سال ۱۵۲۰ میلادی بود که مقام اصلاحگری الهیاتی او را هویدا و آشکار میکرد. لوتر در سه رسالۀ «استمداد از اشراف مسیحی ملت آلمان»[۱۳] از اهمیت اصلاح کلیسا سخن گفت و در ادامه او به نوشتن رسالهای به نام «اسارت بابلی کلیسای مسیحی»[۱۴] پرداخت که تکمیلکنندۀ افکار او در این زمینه بود. او در این نوشتار انجیل را در اسارت افکار راهبان و کشیشان بیان کرد. او اعتقاد داشت که کلیسای قرونوسطی، انجیل را در نظام پیچیده کشیشان و آئینهای مقدس، زندانی کرده است. آخرین نوشتاری که لوتر به تحریر آن پرداخت، رسالهای بود با نام «آزادی فرد مسیحی»[۱۵] که به بیان پیامدهای آموزۀ آمرزیدگی بهوسیلۀ ایمان در زندگی مسیحی پرداخت.
۲-۲-۱-۴. وفات لوتر
درنهایت او در ۱۸ فوریه ۱۵۴۶ میلادی، در شهر آیزلبن هنگامیکه از خانۀ خویش که ۶ فرزند او به همراه همسرش کاترینا فُن بورا[۱۶] در آن زندگی میکردند، دور بود، جان سپرد. او در حالی جان سپرد که گزارشهایی سراسر تهمت، خبر از آن میداد که او در عین کفر و نکبت و نومیدی مرده است.
پیکر لوتر از شهری به شهر دیگر به همراه محافظان و با رعایت احترام شخصیت او، انتقال یافت و پس از دو روز در شهر ویتنبرگ، پایتخت فرهنگی ایالت ساکسونی، کفنودفن شد.[۱۷]
فرقهای که به نام او امروزه بهعنوان یکی از فرقههای پروتستان نامیده میشود، یادگاری است که از لوتر بهجای مانده است. در ابتدا، این فرقه به نام لوتریها شناخته نمیشد بلکه مخالفان لوتر این نام را به این فرقه دادند و بعدها از سال ۱۵۳۰ میلادی پیروان او که خود را وابسته به لوتر میدانستند، این نام را برای خود پذیرفتند. در اصل لوتر قصد تأسیس یک کلیسای جدید را نداشت و هنگامیکه کلیسای رم دچار تجزیه و افتراق شد او گروههای محلی لوتری را بهعنوان مؤسسان یک کلیسای جدید تلقی نکرد و حتی در نوشتههای او تنها عنوان «کلیسای ما» یا «کلیسای اینجا» بهکاربرده شده است نه کلیسای لوتری و بعدها نیز پیروانش نام «انجیلیها» یا «کلیسای انجیلی» را برای خود انتخاب کردند.
۲-۲-۲. شاخصههای فرقه لوتریها
از شاخصه های لوتریسم می توان به این موارد اشاره کرد:
میانهروی این فرقه نسبت به کلیساهای کاتولیک رومی و ارتدکس در نظامات کلیسایی، عبادات، اخلاقیات، بنیان اصول اعتقادی مذهب بر عشای ربانی، پذیرش این کتاب به عنوان تنها منبع مقدس[۱۸]، اصل اساسی تبرئه از طریق ایمان[۱۹]، غیر رهبانی بودن این فرقه[۲۰].
[۱]. Martin Luther
[۲]. Ulrich Zwingli
[۴]. Anabaptists
[۵]. E.H. Erikson, Young Man Luther (۲nd ed), New York:Norton,1962,p.13.
[۶]. هیکو ابرمان، لوتر مردی میان خدا و شیطان، مترجم: فریدن الدین رادمهر و ابوتراب سهراب، تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۵، اول، ص ۲۵.
[۷]. Eisleben
[۸]. می لیندوارد مکنیدو، مارتین لوتر، مترجم: آرمینه پتروسیان، نشر: نورجهان، تهران: ۱۳۳۵، اول، ص ۱۱؛ مارتین لوتر، اصلاحگر کلیسا، مترجم: فریدون بدره ای، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، پنجم، ۱۳۸۳، ص ۴.
[۹]. Wittenberg
[۱۰]. مری جو ویور، درآمدی به مسیحیت، مترجم: حسن قنبری، قم، انتشارات: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، اول، ۱۳۸۱، ص ۱۷۷.
[۱۱].Erfort
[۱۲]. آلیستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، مترجم: بهروز حدادی، قم: ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱، اول، ج ۱، ص ۱۳۱.
[۱۳]. Appeal to the Christion Nobility of the German Nation
[۱۴]. Babylonion Capavity of the Christiab Church
[۱۵]. The Liberty of a Christian
[۱۶]. Katharina von Bora
[۱۷]. هیکو ابرمان، لوتر مردی میان خدا و شیطان، ص ۲۹.
[۱۸]. اینار مولند، جهان مسیحیت، مترجم: محمدباقر انصاری و مسیح مهاجری، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۷، سوم، صص ۲۶۵-۲۷۰.
[۱۹]. احسان شکوری نژاد و علی قربانی، «مفهوم ایمان از دیدگاه محمد غزالی و مارتین لوتر»، پژوهشنامۀ ادیان، سال پنجم، شماره ۱۰، پائیز و زمستان ۱۳۹۰، ص ۸۲.
[۲۰]. همان، ص ۲۷۷.