فهم درست مساله
شاید به خودی خود، افزایش سن ازدواج در میان دختران و پسران ایرانی خود مسئله خاصی نباشد که نیاز به بحث در مورد آن باشد، به هر حال این دو جنس مخالف در یک زمانی و در یک جایی ازدواج خواهند کرد و بعد از آن با هم زندگی خواهند کرد. حال این امر ممکن است در نوجوانی اتفاق بیفتد یا جوانی و یا میانسالی.
بحث بر سر این نیست، بلکه بحث بر سر این است که ازدواج های دیرهنگام می تواند چه آسیب های روان شناختی و جامعه شناختی برای فرد و جامعه به همراه داشته باشد. از همین روی، افزایش سن ازدواج در هر فرهنگی یکی از مباحث مهم آن جامعه و فرهنگ به شمار می آید.
این امر امروزه نیز در کشور خودمان قابل مشاهده است و نیاز به بررسی آمارهای موسسات مختلف نیست تا بفهمیم که سن ازدواج در کشور ما با آنچه در گذشته بوده ایم و آنچه مطلوب است، فاصله قابل توجهی گرفته است و می تواند این امر آسیب های زیادی را به همراه داشته باشد که سخن از آن مجال دیگری را طلب می کند. پیر شدن جامعه، عدم فرزند آوری در زمان مناسب، کاهش جمعیت، افزایش فسادهای اخلاقی و … برخی از آسیب های افزایش سن ازدواج در میان جوانان است.
علل افزایش سن ازدواج در ایران
۱)مشکلات اقتصادی
یکی از عواملی که بر روی افزایش سن ازدواج در ایران تاثیر گذاشته است، مشکلات اقتصادی است. در جامعه ای که اولین نیازهای انسان همچون مسکن، خوراک، پوشاک به راحتی تامین نباشد، نمی توان به راحتی تن به ازدواج داد. انسانی که در تامین معاش خویش به تنگی افتاده است، نمی تواند تن به تامین دیگری بدهد، به خصوص آنکه در ازدواج تامین همه ابعاد و لوازمات زندگی بر دوش متولی اقتصاد خانه است.
بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعه ایرانی، از آن روی که مردان نان آور خانه به شمار می آیند، تنگی معاش مردان و بیکاری آنها، ارتباط مستقیمی با افزایش سن ازدواج آنها دارد. مردی که احساس کند نمی تواند دیگری را تامین کند، شغلی ندارد که بتواند با آن کسب درآمدی کند، تن به ازدواج نمی دهد و بر اساس مشاهدات صورت گرفته هر وقت معیشت مردان بهتر شده است و فضای کار اقتصادی رشد نموده، آمار ازدواج در میان مردان بیشتر شده است. این سخن این معنا را دارد که افزایش درآمد مردان ارتباط مستقیمی با پائین آمدن سن ازدواج در ایشان دارد ولی در مورد زنان اینگونه نیست.
در ایران و برخی از فرهنگ های دیگر دیده شده است که زنانی که از مزایای خوب اقتصادی بهره مند هستند و به گونه ای شغل مطلوبی دارند از تن دادن به ازدواج، هراسان و گریزان هستند و به راحتی ازدواج با مردی را قبول نمی کنند چرا که این احساس را دارند که ممکن است از آزادی ای که دارند و نیز استقلال اقتصادی که تجربه می کنند، منع و محروم گردند.[۱]
حل مشکل اقتصادی راهی برون رفت
با بیانی که گذشت، اگر بتوان مشکلات اقتصادی مرتبط با اشتغال مردان را به درستی حل نمود می توان جامعه ای داشت که ازدواج در سن مناسب در آن صورت بگیرد.
این موضوع صرفاً با بیان اینکه این تعداد کار تولید شده است، حلال مشکلات نیست، بلکه باید این کار در ابتدای امر برای جوانان انجام گیرد و از میان جوانان برای پسران. (بحث تعصب را کنار بگذاریم و به درستی به نقش های بنگریم)
۲)سبک زندگی
در کنار اصلاح روند اقتصادی و ایجاد شغل برای جوانان، یکی از موارد فرهنگی ای که باید بدان توجه داشت، اصلاح سبک زندگی[۲] جوانان امروزی است.
ترکیب سبک زندگی در لغتنامهها، دو معنا را بهخود اختصاص داده است که عبارتاند از:
با بیانی که گذشت می توان سبک زندگی را اینگونه تعریف کرد: «شیوه زندگی یا سبک زیستن که منعکسکننده گرایشها و ارزشهای فرد یا گروه است و همچنین عادات، نگرشها، سلیقهها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی و … که باهم طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را شکل میدهند»[۵]
یکی از مسائلی که می تواند به زندگی انسان ها آسیب بزند، سبک زندگی نادرست و غیر منطبق بر فرهنگ است. اگر سبک زندگی جوانان یک کشور بر اساس رفاه و راحتی شکل بگیرد و تجملات بخشی از سبک زندگی شود به راحتی نمی توان جامعه ای داشت که مزه سعادت و خوشبختی را بچشد.
هر چقدر سبک زندگی منطبق بر فرهنگ و توان اقتصادی نباشد، توقعات بی جا آفریده شده و اولویت ها در زندگی از بین می رود. از همین روی می توان یکی از علل افزایش سن ازدواج را سبک زندگی امروزین جامعه ایرانی دانست که این سبک منطبق بر فرهنگ ایرانی- اسلامی نیست.
دیده می شود که برخی از افراد به دنبال تامین زندگی ای منطبق بر سبک زندگی ای غیر ایرانی هستند؛ از همین روی تمام تلاششان تامین همان رفاه و راحتی است و احساس شان این است که تا وقتی نتوانند تمام ابزار آن گونه زیستن را کسب کنند، اقدامی برای ازدواج امر بیهوده و پرزحمتی است.
پی نوشت:[۱] . حسین بستان، جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سوم، ۱۳۹۳، ص ۱۳.[۲] . برای این واژه سه سبک نوشتاری در زبان انگلیسی وجود دارد: lifestyle، life style و life-style.[۳] . Webster online Dic, 2004[۴] . the concise oxford Dic, 1990[۵] . محمدسعید مهدویکنی، «مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، ۱۳۸۷، ش ۱، ص ۵۱.
نویسنده: محمدحسین افشاری