راه های برخورد با مشکلات در زندگی فردی
۱)شناخت استعدادها و توانایی های خود
گام دیگر در حل مشکلات، شناخت توانایی ها و استعدادهای بالقوه و بالفعل خود است. این شناخت به انسان این کمک را می کند که درک درستی از توانایی های خود داشته باشد. اگر توان و استعداد انسان بیش از مشکل بوجود آمده باشد در این مورد دیگر انسان نیاز به یاری و کمک رسانی دیگران برای حل مشکل ندارد ولی اگر مشکل و یا مشکلات به وجود آمده برای او بیش از توان جسمی و روحی او باشد، باید از توان و قدرت دیگران نیز بهره جست.
این شناخت لازم است مدت ها قبل تر از برخورد با مشکلات صورت بگیرد. ولی حال با رسیدن مشکلات هم دریافت این شناخت دیر نیست. شاید حکمت وارد شدن این مشکلات این باشد که آدمی ظرفیت های خود را بهتر و کامل تر بشناسد.
انسان، توانایی برخورد با مشکلاتی بیش از این مشکلات دنیایی را دارد، چرا که انسان برای دنیایی فراخ تر و گسترده تر از این دنیا آفریده شده است. در شعری منسوب به امام علی (علیه السلام) می توان این مفهوم را به دست آورد. ایشان می فرماید: « تَحْسَبُ [تزعم] أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ؛ آیا گمان میکنى که تو موجود کوچکى هستى در حالىکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!»[۱] توجه به این نکته بسیار می تواند به افزایش عزت نفس و نیز اعتماد به نفس انسان کمک کند.
انسانی که توان خود را بیش از مشکل ببیند، بهتر و آسان تر می تواند از سیل مشکلات عبور کرده و به قله رفیع موفقیت گام نهد. مشکلات دنیایی اینگونه نیست که بتواند انسان را به زانو در آورد. اگر می بینید برخی افراد با وارد شدن مشکلات این حالت را یافته اند و به زانو درآمده اند، علت را باید در عدم توجه به همین گام ها و مراحل دانست. انسانی که برای خود عزت نفسی قائل نباشد و یا اعتماد به نفس ناکافی داشته باشد نمی تواند تمام قوای خود را برای مواجه با مشکلات به کار گیرد.
۲)شناخت نوع مشکل
شناخت نوع مشکل گاه از همه مراحل دیگر مهم تر است. گاه ممکن است چیزی را به اشتباه مشکل برداشته کرده ایم. گاه نوع مشکل به گونه ایست که نیاز به بهره گیری از انرژی زیاد جسمی و روانی نیست. از همین روی مهم است که بعد از شناخت درست خود و استعدادها، لازم است که مشکل نیز به درستی درک شده و نوع آن تشخیص داده شود.
مشکلات گاه مشکلات جسمی است؛ گاه اجتماعی؛ گاه اقتصادی و … مهم آن است که این مشکلات به درستی شناخته شود تا راه کارهای منطبق با آن مشکل به درستی مورد استفاده قرار گیرد. در جایی که مشکل جسمی است باید به دنبال راه های درمانی پزشکی رفت و در جایی که مشکل روحی و روانی است باید به دنبال راه هایی رفت که به درمان اختلالات روانی کمک می کند.
۳)مشورت با دیگران
همانطور که بیان شد گاه برخی از مشکلات بیشتر از توان فکری و جسمی انسان هستند. از همین روی لازم است که از توان فکری و جسمی دیگران برای حل مشکلات بهره جست. مشورت با دیگران دارای فواید بسیاری است که در متون دینی به برخی از آنها اشاره شده است.
- بهره جستن از افکار و تجربیات دیگران که ممکن است به رایگان نیز به دست نیاورده باشند.
- شناسایی خطاهای خود در انتخاب راه های حل مشکل
- دست یابی به راه کارهای مناسب
- پیشگیری از پشیمانی
- مبارزه با تکبر و استبداد رای و دوری از آسیب های احتمالی این نوع از رفتارها
- هدایتگری
- کامروایی و رسیدن به موفقیت
این موارد تنها بخشی از فواید مشورت با دیگران به شمار می آید. به خاطر همین فواید و ثمرات هست که در متون دینی اعم از قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) سفارش به مشورت با افراد متبحر و خردمند شده است.
امام علی(علیه السلام) فرمودند: «مشورتکننده کامیاب و رستگار خواهد شد.»[۲]
شاید راهی به راحتی مشورت با دیگران نتواند انسان را از مشکلات رهایی بخشد. منتهی در این مورد باید توجه داشت که با چه کسی مشورت می شود. گاه مشورت با انسان ساده و نیز ترسو ممکن است خود مشکلی دو چندان را برای انسان به همراه داشته باشند.
امام علی (علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر اینگونه بیان می دارند: «در مشورت کردن خود افراد بخیل را دخالت مده که تو را از نیکی و کار خیر بازداشته و تو را از فقر میترساند و نیز با آدم ترسو مشورت مکن که تو را در انجام کارها سست میکند و همچنین شخص حریص را داخل در شور قرار مده که حرص، ستم کردن را در نظرت آرایش می دهد».[۳]
پی نوشت:[۱] . حسین بن معینالدین میبدی، دیوان أمیر المؤمنین(علیه السلام)، محقق و مصحح: مصطفی زمانی، ص ۱۷۵، قم، دار نداء الإسلام للنشر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.[۲] . غررالحکم و دررالکلم، ص۵۸۵.[۳] . نهج البلاغه/ نامه ۵۲.