رفتار چیست؟
در دانش روانشناسی ظرفیت هایی برای تغییر و اصلاح سبک زندگی وجود دارد و شاید بتوان این را گفت که دانش روان شناسی به دنبال رفتارسازی و یا اصلاح رفتار است. این نکته را می توان از تعریفی که برای روانشناسی در کتاب های روانشناسی عمومی آورده شود ملاحظه کرد.
روان شناسان، دانش روان شناسی را «مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی» دانسته اند که با اندک تاملی در مباحث روان شناسی می توان این را دید که روان شناسی تنها به دنبال مطالعه علمی رفتار نیست و در برخی از مکاتب روانشناسی، به دنبال بیان راه های رفتارسازی و اصلاح آن هستند.
پس می توان گفت مهم ترین فایده روانشناسی، تغییر رفتار است.
روش های تغییر رفتار
پرسش بنیادین این بخش این است که در سبک زندگی، روش های تغییر رفتار به چه صورت استفاده می شود.
بسیاری از اندیشمندان در حوزه های علوم انسانی بر آن هستند که رفتارهایی را در جامعه ترویج دهند. برای مثال، اگر این نتیجه حاصل شود که راستگویی در مسائل اجتماعی، عامل و رکن مهمی در سبک زندگی است، چگونه می توان راستگویی را در جامعه نهادینه کرد؟
از چه رفتارهایی برای تغییر رفتار می توان استفاده نمود؟ زمانی که از تغییر رفتار صحبت می شود، مراد از آن چیست؟ در این بخش، ناظر به پرسش های فوق، ابتدا به ارائه تعریف از رفتار و ویژگی های آن مبادرت می گردد و سپس به تشریح مقصود از تغییر رفتار و روش های آن پرداخته می شود.
ویژگی های رفتار
گام اول در تغییر رفتار، تعریف آن است. در تعریف رفتار می توان گفت: « رفتار عبارت است از آنچه که افراد انجام می دهند یا بیان می کنند؛ یعنی کردار یا گفتار، عملی یا بیانی.»
با تعریفی که بیان شد می توان، ویژگی های زیر را برای رفتار برشمرد:
- رفتار، دارای یک یا چند بعد فیزیکی است و می توان فراوانی آن را توصیف کرد؛ برای مثال، چند بار فرزند گریه کرد؟ ممکن است به صورت زمان باشد؛ این که گریه کردن فرزند چقدر طول می کشد؟ حالت سومی نیز امکان پذیر است، این که شدت رفتار چه میزان است؛ برای مثال، افرادی که مضطرب اند، ممکن است به شدت دست خود را روی میز فشار دهند. از همین روی در کتاب های آسیب شناسی روانی، از همین نشانگان رفتاری، برای تشخیص اختلالات روانی استفاده می شود. در کتاب راهنمای تشخیصی-آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم می توانید با این نشانگان آشنا شوید.
- رفتار، امری قابل مشاهده و توصیف است. رفتار، اینگونه نیست که بتواند پنهان شود و آن را نشود مشاهده کرد. رفتار به چشم می آید و کننده آن می تواند خود ناظر رفتار خود باشد.
- رفتار، پدیده ای قانون مند است؛ به طور کلی، برای تغییر رفتار، قوانینی وجود دارد. برای مثال، همان طور که حرکت سنگ، از بالا به سوی زمین، تحت تأثیر قانون جاذبه است، رفتار دوستی بین دو انسان نیز تحت تأثیر قانون جاذبه روابط میان فردی است. اگر این قوانین فهم شوند، آنگاه چرایی و علت دوستی دختر و پسر مشخص خواهد شد؛ چراکه تبیین آن، امکان پذیر است. از همین روی دانشی همچون روان شناس سعی در کشف این قوانین دارد و به دنبال آن است که پس از کشف این قوانین، بتواند رفتارها را پیش بینی کند. اگر رفتار، پدیده ای قانون مند نبود، یک روانشناس، توانایی آن را نداشت که بتواند رفتاری را پیش بینی کند.
- رفتار بر محیط تأثیر گذار است؛ یعنی آثار آن مشاهده می شود.
- رفتار ممکن است آشکار و در بین جمع یا پنهان باشد؛ برای مثال، رفتاری همانند خودارضایی، به صورت خصوصی و پنهانی انجام می شود. ولی اینگونه نیست که این رفتار توسط فاعل آن دیده نشود. این دست رفتارها برای خود کننده آن کار قابل رویت است ولی ممکن است از چشم دیگران به دور باشد.
مفهوم شناسی تغییر رفتار
در ابتدا نیاز هست که «تغییر» به درستی تبیین شود. تغییر عبارت است از: «هر گونه جابه جایی و انتقال وضعیت فرد از جهت کمیت، کیفیت یا جهت رفتار».
زمانی که تعداد رفتار نامناسب از ده به پنج رسانده شود، تغییر در کمیت محسوب می شود.
جهت رفتار نیز به سه صورت است:
- جهت گیری خنثی. برای مثال، عمل دور زدن با ماشین را نمی توان مثبت یا منفی دانست. گرچه جهت حرکت تغییر کرده است، ولی نمی توان آن را متصف به خوبی یا بدی نمود. در اصل این دست از رفتارها نمی تواند مورد ارزیابی قرار بگیرند. یکی از مولفه هایی که باعث می شود این رفتارها دارای جهت گیری خنثی دانسته شوند، این است که انجام دهنده این رفتارها، نیتی در ذهن نداشتند.
- جهت گیری منفی. برای مثال، رفتار فرد از حالت متعادل به سمت پرخاشگری می رود. در برخی موارد ممکن است ظاهر رفتاری، یک ظاهر خوب و مورد تائید باشد. ولی آنچه مهم است، نیت شخص در انجام دادن رفتار است.
- جهت گیری مثبت. برای مثال، فرد از حالت پرخاشگری به سمت آرامش و حالت تعادل حرکت می کند. در بحث سبک زندگی، بیش تر این نوع جهت گیری مد نظر است.
نویسنده: محمدحسین افشاری