جمع شیرین (شاخص های خانواده آرامش بخش)

خانواده موفق

مقدمه

نهاد خانواده، یکی از اصلی ترین و اصیل ترین ارکان جامعه است که می تواند زمینه ساز سعادت و یا شقاوت انسان ها و جامعه را در خویش رقم بزند؛ از این روست که اسلام – که برنامه سعادت و تکامل بشر را در خود جای داده است- نگاه ویژه ای به شکوفایی، رشد و سلامت این نهاد سرنوشت ساز دارد.

با نگاهی به منابع اسلامی می توان این را به دست آورد که اسلام در سه حوزه:

  • تشکیل خانواده
  • تحکیم خانواده
  • تعالی خانواده
  • آسیب های و عوامل فروپاشی خانواده

توصیه های بسیاری را بیان داشته است.[۱] اندیشیدن در این توصیه ها و مقایسه آن با دیگر نگاه هایی که در سایر مکاتب و ادیان وجود دارد این امر را روشن می سازد که این مکتب، ریشه در وحی الهی دارد و بر فطرت انسان منطبق بوده، نیازهای او را می شناسد و در آخر امر راهی نمی ماند جز آنکه برای تشکیل و حفظ خانواده و پیش گیری از فروپاشی آن،راهی جز عمل به توصیه های دین اسلام نیست.

یکی از آیاتی که به تبیین خانواده و کارکردهای آن اشاره دارد، آیه ۲۱ سوره روم می باشد که در این نوشتار به تبیین و تفسیر آن پرداخته شده و در آخر امر به ویژگی های خانواده سالم و آسیب های پیش روی خانواده امروزین اشاره خواهد شد.

 

بیان آیه و ترجمه

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (آیه ۲۰ سوره روم)

و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند.[۲]

 

توضیح بیشتری از آیه

آنچه می توان از این آیه برداشت کرد این است که آرامش روانی اولین حکمت تشکیل خانواده است، که قرآن، آن را با صراحت بیان کرده است.

این آیه شریفه، به چند نکته مهم خداشناسی اشاره دارد، که موضوع خانواده را قداست بخشیده و ارزشمند می کند:

۱.بقای نسل بشر

نخستین درس خداشناسی در این آیه، خلقت همسر و امکان تشکیل خانواده و بقای نسل بشر از این طریق است؛ لذا در آیه می خوانیم: «ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا» . افزون بر این آیه، در چند آیه دیگر نیز، به این نکته اشاره شده است که می توان به آیه ۱۱ سوره مبارکه شوری اشاره کرد: «فاطر السماوات والأرض جعل لکم من أنفسکم أزواجا» ، «او آفریننده آسمانها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد». و در سوره «فاطر»  آیه ۱۱ نیز آمده است: «والله خلقکم من تراب ثم من نطفه ثم جعلکم أزواجا» «خداوند شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه ای سپس شما را به صورت زوج هایی قرار داد».

موضوع بقای نسل از طریق آفرینش همسر – نه تنها در مورد انسان، بلکه در مورد انواع حیوان ها[۳] -، در روایات نیز، نسبت به خداشناسی آن تصریح شده است. از جمله، در روایتی مفضل بن عمر، از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که حضرت می فرماید:

اگر کلونی بر یکی از دو لنگه در دیدی، آیا می پنداری که آن، بیهوده نصب شده است؟ بلکه به ضرورت می دانی که آن را ساخته اند تا با لنگه دیگر، کنار هم آید و مصلحت (بستن در) را نتیجه دهد و بدین گونه، حیوان نر را می بینی که گویی برای جفت ماده اش آماده شده است تا برای دوام و بقای نسل، به هم برسند. پس هلاکت و ناکامی و نگون بختى، از آن فیلسوف نمایان، که چه سان دل هایشان از این آفرینش شگفت، کور است تا آن جا که تدبیر و هدفمندی آن را انکار می کنند».[۴]

۲.کانون آرامش زندگی

نکته دیگری که می توان از این آیه به دست آورد این است که در نظام آفرینش، خانواده، مایه آرامش زندگی است؛ لذا می خوانیم: «و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها»؛ از این رو، خدای سبحان، مرد و زن را به گونه ای آفریده که تکمیل کننده یکدیگر باشند، به گونه ای که تا در کانون خانواده در کنار هم قرار نگیرند، آرامشی را که برای انسان لازم و حیاتی است نمی توانند پیدا نمی کنند.

علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان بیان می دارد:

«هر یک از زن و مرد، به دستگاه خاصی مجهز شده است، به گونه ای که در عمل، هر یک، کار دیگری را تکمیل می کند و تولید نسل، برآیندی از مجموع آن دو است. پس هر یک از زن و مرد، فی نفسه ناقص و نیازمند دیگری است و از مجموع آن دو، یک واحد تام به وجود می آید که می تواند تولید نسل را موجب شود. به دلیل همین نقص و نیازمندی است که هر یک از آن دو به سوی دیگری کشیده می شود تا با پیوند با او آرامش یابد؛ زیرا هر ناقصی مشتاق کمال خویش است و هر نیازمندی به کسی یا چیزی مایل است که نیاز او را برطرف سازد».[۵]

این جاذبه طبیعی، ضامن اجرایی تدبیر خدای حکیم، برای بقای نسل انسان و سایر حیوانات است؛ امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «اگر محرک انسان برای عمل زناشویی تنها تمایل به فرزند بود و هیچ گونه لذت و کامیابی در این عمل وجود نداشت- بعید نبود که در این امر آن قدر سستی کند که نسل بشر کمیاب و یا به کلی منقطع شود».[۶]

نکته مهمی که لازم به ذکر است این می باشد که در فرهنگ قرآن و روایات[۷] به کامیابی جنسی در کانون خانواده – که به ظاهر مادی است، تقدس و ارزش معنوی داده شده است.[۸]

۳.کانون مودت و رحمت

سومین درس خداشناسی در موضوع خانواده، که از آیه بیان شده می توان استفاده کرد این است که خدای سبحان، خانواده را کانون مودت و رحمت قرار داده است: «وجعل بینکم موده ورحمه»؛ زیرا مودت و رحمت، در واقع، عصاره و هسته اصلی، تحکیم پیوند خانوادگی است، که هر چه قدر این جان مایه تقویت شود، نهاد خانواده مستحکم تر خواهد شد و آرامش بیشتری بر زندگی حاکم می شود.

خدای متعال، به طور طبیعی، پیمان ازدواج را عامل پیدایش مودت و رحمت قرار داده است؛ از این رو، نقل شده که مردی خدمت رسول گرامی اسلام می رسید و با شگفتی گفت: چگونه است که مردی با زنی ازدواج می کند که هرگز پیش از آن، نه او آن زن را دیده و نه آن زن، او را؛ اما همین که از دواج صورت می گیرد و مرد بر زن وارد می شود و همدم می گردند، هیچ چیز برای آنها دوست داشتنی تر از دیگری نیست؟! حضرت در پاسخ او، به قرائت این جمله از آیه مورد بحث بسنده کرد و فرمود: «وجعل بینکم موده ورحمه» ، «و در میانتان مودت و رحمت قرار داد».[۹]

مرحوم علامه در ذیل جمله یاد شده می گوید:

«خانواده، یکی از بارزترین جلوه گاه های مودت و رحمت است که از یک طرف، دو زوج را به یکدیگر پیوند می دهد و از طرف دیگر، باعث می شود که هر دو، به ویژه زن، بر فرزندان خردسال خود – که در تأمین نیازهای حیاتی خویش عاجز و ضعیف اند – مهر بورزند و به پناه دادن، نگهداری، پوشش، تغذیه و تربیت آنها اقدام کنند و اگر این مهرورزی نبود، نسل بشر، منقرض می شد و نوع انسان، هیچ گاه امکان حیات نمی یافت.»[۱۰]

لذا لازم است برای هر چه گرم تر شدن کانون خانواده و بهره گیری بیش تر از برکات آن، این مودت و رحمت خدادادی، تقویت گردیده و نسبت به آن برنامه ریزی های دراز مدت و همه جانبه ای صورت گیرد.

تفاوت مودت و رحمت

در تفاوت میان «مودت» و «رحمت» می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-«مودت» انگیزه ارتباط در آغاز کار است، اما در پایان که یکى از دو همسر ممکن است ضعیف و ناتوان گردد و قادر بر خدمتى نباشد«رحمت» جاى آن را مى‏گیرد.

۲-«مودت» در مورد بزرگترها است که مى‏توانند نسبت به هم خدمت کنند اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه«رحمت» پرورش مى‏یابند.

۳-«مودت» غالباً جنبه متقابل دارد، اما «رحمت» یک جانبه و ایثارگرانه است، زیرا براى بقاء یک جامعه گاه خدمات متقابل لازم است که سرچشمه آن «مودت»  است و گاه خدمات بلاعوض که نیاز به ایثار و«رحمت» دارد.

البته آیه مودت و رحمت را میان دو همسر بیان مى‏کند ولى این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر«بینکم» اشاره به همه انسان ها باشد، که دو همسر یکى از مصادیق بارز آن محسوب مى‏شوند، زیرا نه تنها زندگى خانوادگى که زندگى در کل جامعه انسانى بدون این دو اصل یعنى«مودت» و«رحمت» امکان‏پذیر نیست، و از میان رفتن این دو پیوند، و حتى ضعف و کمبود آن، مایه هزاران بدبختى و ناراحتى و اضطراب اجتماعى است.[۱۱]

 

ویژگی های خانواده موفق

امروزه یکی از مهم ترین بحث هایی که در حوزه خانواده بیان می شود، بیان ویژگی های یک خانواده موفق است. با مراجعه به نوشته هایی که در حوزه خانواده نوشته شده است می توان این ویژگی ها را برای یک خانواده موفق برشمرد:

خانواده های سالم ویژگیهای زیر را دارند: [۱۲]

  • تعهد نسبت به خانواده و اعضای آن
  • ارزش قائل شدن برای یکدیگر (داشتن یک پیوند اجتماعی)
  • میل به باهم بودن
  • الگوهای ارتباطی مؤثر
  • سطح بالای معنویت و دینداری
  • توانایی مقابله با بحران به شکلی مثبت (یعنی انطباق پذیری)
  • تشویق و دلگرمی دادن به یکدیگر
  • نقش های روشن و تعریف شده.

در ادامه به بررسی این ویژگی ها می پردازیم:

۱. تعهد

تعهد به «میزان تمایل فرد به ادامه رابطه زناشویی اش» تعریف می شود. برخی نیز تعهد زناشویی را به «فراهم کننده توجیهات شخصی، اخلاقی و ساختاری برای متأهل ماندن» توصیف کرده اند. اهمیت تعهد در تشکیل، تحکیم و رضایت زناشویی ثابت شده است.

ارزیابی زوجین از میزان تعهد خود در زوج درمانی لازم است و هسته مرکزی عملکرد یک خانواده سالم، مفهوم تعهد است. در خانواده های مستحکم، اعضا نه تنها خود را وقف رفاه خانواده، بلکه وقف رشد هر یک از اعضای دیگر نیز می کنند. تعهد نسبت به خانواده مبنایی است که اعضا براساس آن وقت و توان خود را صرف امور مربوط به خانواده می کنند.

تعهد دربرگیرنده وفاداری نسبت به خانواده و اعضای آن در رخدادهای تلخ و شیرین زندگی و مشتمل بر دو جزء هیجان و قصد است. زوج ها و افرادی که نسبت به یکدیگر متعهد نیستند یا در تعهد خود دچار تردید هستند، در وفادار ماندن به ازدواج با همکاری با هم مردد هستند که این امر بیشتر به پیمان شکنی منتهی می شود.

تعهد زناشویی حدی است که در آن افراد دیدگاه بلندمدتی بر ازدواجشان دارند، برای رابطه شان فداکاری می کنند و برای حفظ، تقویت و همبستگی اتحادشان گام برمیدارند. آنها حتی هنگامی که ازدواجشان پاداش دهنده نیست، با همسرشان می مانند.

۲. قدردانی

تعهدی که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر دارند، هنگامی مستحکم تر می شود که اعضا به صورت زبانی و جسمی از یکدیگر قدردانی کنند. در خانواده های سالم، زوج ها تمایل دارند تا با ابراز عشق، احترام و ستایش، عزت نفس یکدیگر را تقویت کنند. دیگر اعضای خانواده نیز به همین ترتیب با یکدیگر برخورد می کنند، آنها از مشاجره هایی که شکل حمله یا خشونت به خود می گیرد، اجتناب می کنند.

یک روش مناسب برای فراهنم آوردن بازخورد مثبت از ازدواج در سختی ها و مشکلات، قدردانی از همه کارهایی است که هر روز همسر برای او و فرزندان انجام می دهد. این عمل در بهبود بخشیدن به رابطه بسیار موثر است و به زوج ها در دو طرفه بودن حمایت و عشق اطمینان می دهد.

۳. میل به گذراندن وقت با یکدیگر

اعضای خانواده های سالم، زمان های بیشتر و بهتری را با هم سپری میکنند. منظور از گذراندن وقت، اوقات خوش است. ھیچ کسی از بگومگو، جر و بحث، اخم و قلدری کردن خوشش نمی آید. همچنین، زمان های سپری شده باید به اندازه کافی زیاد باشد. تعاملهای با کیفیت نمی توانند در یک زمان کوتاه چند دقیقه ای اتفاق بیفتند.

راه های زیادی هست که بدان روش می توان اوقات خوشی را با یکدیگر گذراند: رفتن به سفرهای تفریحی کوتاه مدت، تعطیلات و تفریحات شبانه مانند رفتن به بوستان ها و شهر بازی، آیین ها و مراسمی مثل جشن های تولد، سالگرد ازدواج، دید و بازدید از خانوادههای دیگر، و شرکت در آیین های انتقال از مراحل مختلف زندگی از جمله جشن های فارغ التحصیلی و عروسی.

ایده زیربنایی سپری کردن اوقات با یکدیگر، سهیم شدن در افکار احساسات و هویت یکدیگر است. در این فرایند، اعضای خانواده به خود به شکل واحدی منسجم و نه صرفاً تجمع گروهی از افراد نگاه می کنند.

۴۔ الگوهای ارتباطی مؤثر

أرسال و دریافت اطلاعات کلامی و غیر کلامی بین اعضای خانواده و مشتمل بر مهارت های تبادل الگوهای اطلاعاتی در درون نظام خانواده است». در خانواده سالم، اعضا به پیام های یکدیگر توجه و نکات ریز و درشت آنها را برداشت می کنند. در چنین خانواده هایی، حمایت، تفاهم و درک متقابل وجود دارد. هیچ عضوی با عضو دیگر برای پر کردن خلاء یا سکوت به وجود آمده در بین گفتگوها رقابت نمی کند.

پیام ها سنجیده و با توجه، ارسال و دریافت می شوند. از سوی دیگر، اعضای خانواده های نابسامان گرایش دارند که احساسات، خواستهها، علایق و نیازهایشان نسبت به یکدیگر را در خود نگاه دارند و آنها را به زبان نیاورند.

برخی از روانشناسان ویژگی های ارتباط بهینه در موقعیت های خانوادگی را برشمرده اند. به اعتقاد آنها، ارتباط درون خانوادگی در بهترین شرایط، نه تنها از لحاظ کمیت در سطح بالایی قرار دارد، بلکه دربرگیرنده جستجو و تشریک الگوها است. پیام های بین اعضای خانواده روشن و متناسب هستند. افزون بر این، خانواده های سالم درباره موضوعات زیادی صحبت میکنند و بیشتر به گفتگو تمایل دارند تا اینکه ساکت باشند. هنگامی که بحث های دشوار درمی گیرد، اعضا سعی میکنند که با استفاده از شوخی، اظهار نظرهای آرام کننده یا تغییر موضوع، جهت گفتگوها را به سمت وسوی مثبت تغییر دهند، به این فرآیند «ترمیم» گفته می شود.

در هنگام بروز تعارض، خانواده از راه گفتگو تلاش می کند که آن را حل و فصل کند نه اینکه با اظهارات آسیب زننده تعارض را «فرونشاند»، به ویژه زمانی که سایر اعضا سعی میکنند که با دیدی مثبت به قضیه نگاه کنند. اعضای خانواده های سالم سعی در حل مسئله دارند و به شیوه ای مثبت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

۵. جهت گیری دینی/ معنوی

دینداری و معنویت، یکی از شاخصه های «اکثریت بالایی از خانواده های» دنیا است. توجه به جنبه های دینی و معنوی زندگی با احساس کلی سلامت و بهزیستی زناشویی و خانوادگی رابطه دارد. باورها و مناسک معنوی به خانواده ها کمک می کند تا برای زندگی دلیل داشته باشند و بر مبنای اصول اخلاقی زندگی کنند؛ برای مثال، جنبه های اعتقادی و عملی معنویت بخشی از چگونگی برخورد زوج ها با موقعیتهای فشارزای زندگی مانند سازگاری با بیماری قند به شمار می آیند . پژوهش ها نشان دهنده آن است که مذهب و معنویت نقش مهمی در زندگی بسیاری از مردم دارد. برای نمونه، ایمان جمعی در بین آمریکاییهای آفریقایی تبار، مهم ترین تکیه گاه آنها در برابر ستم حلقه حاکم از دوران برده داری تا جنبش حقوق مدنی بوده است.

امروزه گرایش به دینداری و معنویت، هم در غالب تلاش های پراکنده و هم به صورت اقدامات سازمان یافته وجود دارد. این امر، به ویژه در بین بزرگترها و نوجوانان، اگر نخواهیم که افراد میانسال را یاد کنیم، بارز است.

افزون بر این، اعضای خانواده به عنوان یک گروه با پرسش های دینی معنوی در رویدادهای خاص از جمله تولد، ازدواج و مرگ روبه رو می شوند. زوجهایی که به موضوعات دینی گرایش و باور دارند و در جهت گیری دینی معنوی خود دارای انگیزش دینی هستند، بیشتر از زوجهایی که در این زمینه ها با یکدیگر اختلاف دارند، از زندگی زناشویی خود رضایت دارند.

۶. توانایی مقابله با بحران به شکل مثبت

انواع بحرانها در طول زندگی بر خانواده اثر می گذارند. بسیاری از بحرانها قابل پیش بینی هستند. یک رخداد قابل پیش بینی، اتفاقی است که مورد انتظار و بروز آن حتمی است. مستقل شدن از خانواده و تشکیل زندگی، پیدا کردن شغل و ازدواج نمونه هایی از این گونه رویدادها هستند. هرچند در این موقعیتها، کلیت رویداد ماهیتی شناخته شده و آشنا دارد، اما چون جزئیات آن منحصربه فرد و ناشناخته هستند، یک بحران قلمداد میشوند. خانوادهای که به خوبی از پس این موقعیت ها بر می آید، از راهبردهای مقابلهای مانند مذاکره، مشورت با افراد با تجربه، تمرین شوخ طبعی و ابراز هیجان برای روبه رو شدن با این دوره های گذار بهره می گیرند.

موقعیت هایی هم ناگهانی و برخلاف انتظار روی می دهند. نمونه هایی از رخدادها عبارت از بچه دار نشدن یک زوج تا شکست در رسیدن به اهداف مالی است. در این شرایط خانواده دچار بحرانی میشود که ممکن است دیگران از وجود آن بی اطلاع باشند. خانواده های سالم با ابراز هیجان و حمایت از یکدیگر با این گونه موقعیتها روبه رو میشوند.

تنیدگی از پدیده های بهنجار زندگی و مسائل عادی خانواده است. برخورداری خانواده از راهبردهای کلیدی و فنون مؤثر برای مقابله با فشارها، از ارکان خانواده سالم است. روان شناسان حوزه خانواده برای ویژگیهای مقابله ای خانواده سالم، این امور را بر میشمارند:

توانایی شناسایی عامل فشارزا، تلقی موقعیت به عنوان مشکل خانواده نه مشکل فرد، پذیرش رویکردی راه حل مدار به جای سرزنش، نشان دادن تحمل به سایر اعضای خانواده، ابراز روشن تعهد و عاطفه برای سایر اعضای خانواده، ارتباط باز و روشن میان اعضا، وجود همبستگی خانوادگی بالا، وجود انعطاف پذیری نقشی بالا، بهره برداری مناسب از منابع درون و بیرون خانواده، فقدان خشونت فیزیکی و فقدان مصرف مواد.

۷. تشویق و دلگرمی دادن به یکدیگر

چون خانواده کارکردی سیستمی دارد، استحکام آن به اندازه ضعیف ترین عضو آن است. این امر می طلبد که خانواده ها رشد استعدادها و تواناییهایی اعضای خود را تشویق کنند. این فرآیند معمولا به شیوهای نظام مند و در طول دوران زندگی خانواده تحقق پیدا می کند. می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دلگرمی و تشویق در بعضی از برهه های زندگی اهمیت بیشتری پیدا می کند که از آن میان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فرزندان در حال تحصیل؛
  • نوجوانان در مقابله با تغییرات جسمی و رابطه با گروه همسالان؛
  • جوانان در مواقعی که از خانواده جدا شده و وارد فضاهای فیزیکی و روانی میشوند و سرشار از امیدها و فرصتها هستند.

۸. نقش های روشن و صریح

نقشی ها، رفتارهایی از پیش تعریف شده و تکراری اند که دربرگیرنده مجموعه فعالیت هایی هستند که به طور متقابل با اعضای دیگر انجام میشود. در خانواده های سالم، نقش ها روشن است و به شیوه ای مناسب تخصیص داده شده اند. اعضا بر آنها توافق متقابلی دارند و ضمن داشتن انسجام و یکپارچگی با یکدیگر، عملاً در حال اجرای آن هستند. برخی نقش ها لازم و ضروری هستند، مانند فراهم آوردن خوراک و امکانات مورد نیاز زندگی و برخی دیگر منحصر به فرد و غیرضروری اند، مانند جمع آوری عکس ها برای تکمیل یک مجموعه.

نقش ها در درون خانواده براساس جنسیت، سن، فرهنگ و نسبت مشخص میشوند. خانواده های سالم در تخصیصی نقش ها انعطاف پذیرند و امکان رد و بدل کردن نقش ها را در نظر می گیرند.

 

آسیب های پیش روی خانواده

چیستی آسیب شناسی

آسیب شناسی، دانشی است که به مطالعه بی نظمی ها، نابسامانی ها، مشکلات و اختلاف های موجود در هر امری می پردازد. هدف و مقصود آسیب شناسی خانواده، شناخت و بررسی علت ها و انگیزه های اختلاف در خانواده، پیش گیری از بروز آنها با روش های عاقلانه و جلوگیری از بازگشت زمینه ها با درمان مناسب است. ضرورت پرداختن به شناسایی عوامل تهدید کننده و طبقه بندی شاخص ها، به سبب رابطه های تعریف شده ای است که میان اعضای خانواده و اجزای جهان آفرینش وجود دارد؛ یعنی آسیب دیدن و واماندگی یکی، تناسب و هماهنگی دیگری را بر هم می زند.

نمونه هایی از آسیب های خانواده

۱. عادت های ناپسند

عادت، از ریشه (عود) به معنی برگشت و تکرار گرفته شده که در لغت، به معنای دأب و خوی است و در اصطلاح، امری است که به تکرار در آید و در نفس مستقر شود، چنان که انجام دادن آن خوشایند و ترک آن سخت باشد. بر این اساس، عادت های ناپسند اخلاقی، همانند پرخاشگری، ناسزاگویی، ضرب و جرح، دروغگویی، سخن چینی و عیب جویی نشانه وجود ناهنجاری های عمیق شخصیتی است. این ناهنجاری ها، می تواند، سبب آشفتگی ارتباط و ناهنجاری های اخلاقی شود به نهاد خانواده آسیب برساند. عادت های ناپسند، همان گونه که مانعی بر سر راه سیر و سلوک انسان است، در ارتباط همسران نیز ایجاد اختلال می کند و روابط میان آنها را تیره می سازد. بسیاری از این عادت ها، با خواسته های معقول همسر انسان در تعارض است و به طور ناخودآگاه، سبب کاستن جایگاه شخص می شود و در نتیجه، میان همسران دوری و فاصله می افکند.

۲. انفعال در برابر رسانه های مهاجم

در گذشته، انسان ها نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر جهان بینی و ایدئولوژی نیز به خانواده و محیط خود وابسته بودند، به تدریج، با پیشرفت تکنولوژی، از قدرت خانواده در ارائه افکار به اعضای خود کاسته شد و رسانه، رهبری فکری جامعه را به عهده گرفت تا زمینه های تأثیرگذاری و نفوذ را از خارج به داخل خانه هدایت کند. رسانه، به عنوان کتاب گویای اجتماع و کانون انتقال افکار، آیینه کارهای زشت و زیبا و جلوه گاه فروتر و برتر است. نیز سرمشق زنده تقلید، منشأ نیروی عظیم تلقین و سرانجام، مظهر اعتبار و اعتماد یا انحراف و اعتلا است.

بی دفاعی افراد در برابر محرک های به نمایش درآمده، آن هم بر اثر نداشتن یک ساختار فکری منظم، روند رو به تزاید جهانی شدن رسانه را با تأکید بر محوریت آن در تولید و تکثیر الگوهای فرهنگی، دامن می زند و در شرایطی که بشر قسمت عمده اطلاعات خود را از راه رسانه ها دریافت می کند، وسایل ارتباط جمعی، ابزاری برای تربیت و تغذیه روان به شمار می روند. تأثیر رسانه بر آداب و عادت های افراد، به اندازه ای است که در چگونگی رفتار فردی و اجتماعی آنان دخیل شده و مجال دخالت اندیشه و عقل را از انسان می گیرد، مانند شکاف ایجاد شده در ارتباط میان همسران که گاه، معلول ارائه تصویر نادرستی از زندگی از راه رسانه های غیراخلاقی و سکولار است، مانند: رواج مصرف گرایی و تجمل پرستی، عادی جلوه دادن اموری چون ارتباط آزادانه زن و مرد، قتل، دزدی و انتقام جویی، تبلیغ مدل های نامناسب و پیرایش های زننده.

۳. اعتیاد

اعتیاد، یک ناهنجاری اجتماعی است که نخستین ضربه را، بر بنیان خانواده وارد می کند و موجب می شود تا فرد، در عمل به تعهدات زندگی خود پای بند نباشد و چون دستِ شکسته ای، بر گردن جامعه سنگینی کند تا جایی که زمینه را برای پیدایش انحراف های بعدی فراهم آورد. اعتیاد، حالتی در فرد ایجاد می کند که خود را از نظر جسمی و روانی به مصرف ماده ای ویژه نیازمند بداند. فرد معتاد، ضمن وابستگی های ایجاد شده، با مسموم کردن خویش و غرق شدن در عالم بی خبری، از این جهان روی برتافته است و در دنیایی میان مرگ و زندگی دست و پا می زند، به گونه ای که به برقراری ارتباط با اطرافیان خود قادر نیست. پرخاشگری های ناشی از اعتیاد و گرفتاری های مادی که این مسئله در پی دارد، گرمی ارتباط را به سردی تبدیل می کند. تربیت نادرست، کم سوادی، بی کاری، دوستان ناباب، کنجکاوی های هدایت نشده، شکست در زندگی، رفاه زدگی و بسیاری عوامل دیگر، از علت های دچار شدن به این بیماری خانمان برانداز هستند. دین مبین اسلام که اصل صیانت نفس را از اصول فطری و واجب می داند، این عمل شخص معتاد را محکوم می کند و آن را خودکشی تدریجی می شمارد. حرمت استفاده از چیزی خبیث و اسراف سرمایه های شخصی و درآمد ملی، از نظر شارع مقدس، لزوم کنترل و پیش گیری از بروز این گرایش های تلخ و اسفبار را آشکار می کند. استفاده از راهکارهای مشروع و تصمیم گیری قاطع فرد معتاد، مبتنی بر ترک همیشگی این کار ناپسند، امید بهبود و نجات او را افزایش می دهد و درهای حیات دوباره را به روی کانون پرمهر و محبت خانواده می گشاید.

۴. مقایسه همسر خود با دیگران

مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، موجب می شود تا زن و شوهر با بیان کردن پشیمانی از انتخاب خود، همواره در آرزوی رسیدن به شخص رؤیایی خود سیر کنند و با دیدن زندگی های به ظاهر آرام اطرافیان، خود را در زنجیر بهت و حیرت و واماندگی گرفتار سازند. در حقیقت، رفتار اشتباهی مانند مقایسه همسر خود با دیگران، از نظر ظاهری، اخلاقی و رفتاری، رسیدن به بن بستی است که دو طرف بر اثر بالا بردن سطح خواسته های شان از همدیگر و به کار نگرفتن تدبیر لازم در چگونگی رفتار و شیوه مناسب همسرداری، به آن دچار می شوند. «به عقیده برتراندراسل، چنین آسیب هایی در خانواده، معلول این حقیقت است که مردم از زناشویی به دنبال چیزی هستند که نباید جست وجو کنند. بدین معنا که از زندگی مشترک، گمان ها و خواسته های غیرواقعی دارند.» در حالی که اگر زن و شوهر باور داشته باشند که هر انسانی یکتا و منحصر به فرد است و زندگی مشترک هر زوجی نیز منحصر به خود آنهاست، زندگی ظاهری دیگران، آنان را در حسرت یک حیات زناشویی آرمانی قرار نمی دهد. چه بسا که این چشم انداز شگفت انگیز، پشت پرده غم انگیزتری هم داشته باشد. بنابراین، باید زوجین با شناسایی ویژگی های مثبت شخصیتی و پایین آوردن خواسته های خود از هم، داشته ها و توانایی های یکدیگر را همان گونه که هستند، بپذیرند تا در سایه سرمایه های مذهبی و عاطفه عمومی، نگرانی از آینده را برطرف بسازند.

۵. چشم چرانی و نگاه های ناروا

قرآن به طور صریح در دو آیه پی در پی از سوره نور، مردان و زنان مؤمن را خطاب قرار می دهد و می فرماید:

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ … قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ … (نور: ۳۰ و ۳۱)

به مردان مؤمن بگو! دیده های خود را [از نامحرم] فرو بندند… و به زنان مؤمنه بگو! دیده های خود را [از نامحرم] فرو بندند.

از نظر اسلام، در لزوم عفت و ترک نگاه حرام، میان زن و مرد فرقی نیست و حفظ نگاه از مشاهده تمام آنچه نظر کردن به آنها حرام است، لازمه ایمان خوانده می شود، زیرا چشم پاک، مقدمه پاک دامنی و چشم چرانی و بی عفتی، مانع رشد معنوی انسان است و به زندگی خانوادگی آسیب جدی می رساند. در واقع، پی آمدهای ناگوار نگاه های غیرمجاز، زمینه خدشه دار شدن ارتباط زوجین را فراهم و پای بندی به اصول و تعهدهای زناشویی را سست می کند.

۶. چشم و هم چشمی

معاشرت برخی افراد خود کم بین یا ظاهربین با گروه های اجتماعی بالاتر از خود و قرار گرفتن آنان در محفل ها و جلسه های کسانی که رفت و آمدهایشان با مخارج گزاف و بیش از اندازه همراه است، ایشان را به حسد یا خشم می افکند. در نتیجه، به تلاش بیرون از توان خود به منظور افزودن بر سطح مادی و ایجاد هماهنگی و هم سنگی با این طبقه ها، کشیده می شوند. تلاش برای تغییر وضع زندگی، به منظور فخرفروشی و ظاهرنمایی و قرار گرفتن در بند این فکر که نباید از دیگران چیزی کمتر داشت، به بروز رفتاری ناپسند چون چشم و هم چشمی دامن می زند. این ویژگی که به گفته دیل کارنگی، در زنان بیشتر است، با از میان رفتن تندرستی روحی، تباه شدن آرامش روانی و درهم شکستن اعصاب همراه است. اگر زن و شوهر شرایط خود و محیط خود را درک کند و باور داشته باشد که خوشبختی حقیقی و رستگاری واقعی، در قناعت، رضایت به داشته ها، شکرگزاری و به دنبال آن، احساس آرامش روحی و آسایش وجدان است، به یقین، این کانون محبت را از قرار گرفتن در آلودگی های منجلاب چشم و هم چشمی حفظ می کنند و آن را از آسیب های ناشی از مقایسه ظواهر زندگی خود با دیگران که به تدریج به متلاشی شدن پایه های حیات زناشویی می انجامد، در امان می دارند.

۷. فاش کردن اسرار زندگی مشترک نزد دیگران

زن و شوهر باید در نظر داشته باشند که نباید هنگام برقراری ارتباط با افراد یا رویارویی با پرسش های آنها، اسرار زندگی مشترک شان را به آنها بازگو کنند، مگر در مواردی که احساس نیاز به راهنمایی و پیدا کردن راه حل مناسب، ایشان را به انجام دادن این کار وادار سازد که در این صورت نیز هر کسی شایسته شنیدن این درد دل ها نیست، بلکه انتخاب فردی مناسب، کارآمد، مطمئن و رازدار که قلبش نگاهبان اسرار دیگران باشد، لازم و ضروری است. رازها، امانت هایی هستند که باید حفظ شوند و تا گوینده اجازه نقل آنها را نداده، نباید در جایی مطرح شوند، زیرا آگاهی یافتن بر هر مطلبی که از دو نفر تجاوز کند، به بیش از آن دو نیز منتشر می شود و چه بسا گسترش آن، به تشدید حساسیت ماجرا، افزایش اختلاف های زناشویی و سرانجام، وارد آمدن زیان های جبران ناپذیری بر پیکر خانواده کمک کند.

 

منابع مطالعاتی

  1. قرآن کریم.
  2. سالاری فر، محمدرضا، درآمدی بر زوج درمانی با رویکرد اسلامی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، اول، ۱۳۹۵.
  3. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن الکریم، مترجم: سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم؛ نشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم، پنجم، ۱۳۷۴.
  4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت؛ نشر: داراحیاء تراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
  5. محمدی ری شهری، محمد، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث؛ مترجم: عباس پسندیده، قم؛ نشر: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، دوازدهم، ۱۳۹۳.
  6. محمدی ری شهری، محمد، دانش نامه عقاید اسلامی؛ مترجمان: مهدی مهریزی و رضا برنجکار، قم؛ نشر: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، اول، ۱۳۸۵.
  7. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران؛ نشر: دار الکتب الإسلامیه، اول، ۱۳۷۴.

 

 

[۱] . ر.ک:  «تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث»، نوشته آیت الله ری شهری.

[۲] . ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

[۳] . رعد آیه ۱۳؛ ق آیه ۵۰؛ ذاریات آیه ۴۹

[۴] . بحار الانوار، ج ۳، ص ۷۵؛ دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۴، ص ۲۹۲.

[۵] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۱۶۶.

[۶] . بحار الانوار، ج ۳، ص ۷۹

[۷] . تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص ۳۱۷، ذیل عنوان: «ترغیب به پاسخ دادن غریزه ی جنسی»، ح ۵۱۸-۵۲۲.

 [۸] . تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص ۳۸۸، ذیل عنوان: «تأکید بر پاداش معنوی تأمین نیازهای جنسی».

[۹] . تفسیر الثعلبی، ج ۷، ص ۲۹۹: کشف الاسرار، ج ۷، ص ۴۴۶: الکشف البیان، ج ۷، ص ۲۹۹: إن رجلا أتى العبئ * فقال: یا نبی الله لقد عجبث من

أمر وإنه لعجب، إن الرجل لیتزوج المراه وما رآها وما رأته قطر حتى إذا ابتنى بها اصطحبا وما شیء أحب إلیهما من الآخر، فقال رسول اس ا : وجعل بینکم موده ورحمه.

[۱۰] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۱۶۶.

[۱۱] . تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۳۹۳.

[۱۲] . در تدوین این بخش از کتاب «ویژگی های خانواده سالم»، نوشته حجت الاسلام دکتر محمدرضا سالاری فر استفاده شده است.

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.